کردستان؛ حلقه‌ قدرتمند


قرنی قادری


• تجربه‌ این سه‌ دهه‌ نشان داد که‌ کردستان آن حلقه‌ ضعیف نیست که‌ بتوان را شکست و از درون متلاشی کرد، بلکه‌ آتش زیر خاکستری است که‌ در یک تحول این استعداد را دارد که‌ روزی از یک سندان به‌ یک پتک تبدیل شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۱٣ می ۲۰۱۰


 سحرگاه‌ یکشنبه‌ ۱۹ اردیبهشت، دادسرای عمومی تهران پنج انسان آزاده‌ و تنومند بسا ن کوههای دالاهو و زاگروس را به‌ دار آویخت.
در طول سه‌ دهه‌ است که‌ بیشترین اعدامهای سیاسی ایران در کردستان اتفاق افتاده‌ است. اعدام سیاسی در این دیار کهن که‌ سی سال است سندان عریان رژیم شده‌، همچنان ادامه‌ دارد. سحرگاه‌ یکشنبه‌، باردیگر آخوندهای اتمی "عدل علوی" را در کردستان این حلقه‌ قدرتمند و تسخیر ناشدنی به‌ اجرا در آوردند. کردستان ایران سه‌ دهه‌ است که‌ در‌ یک فضای سنگین و امنیتی رژیم اسلامی به‌ زندگی ادامه‌ میدهد، نبرد و مقاومت تبدیل به‌ زندگی شده‌.
در ادامه‌ همین نبرد است که‌ تمام‌ احزاب و سازمانهای کردستان ایران علیرغم تنوع افکارشان در اعتراض به‌ اعدام پنج آزاده‌، مردم کردستان را به‌ یک اعتصاب عمومی دعوت کردند تا متحد با هم انزجار، مخالفت و صدای سنگین پاهایشان را به‌‌ گوش همه‌ برسانند.
کردستان حلقه‌ ضعیفی نیست که‌ بتوانند آنرا بشکنند، امروز در بیشتر شهرهای کردستان بازارها به حالت تعطیل و نیمه‌ تعطیل در آمدند. این اوج یک نبرد مدنی است که‌ میتواند استراتژی حاکمان تهران را فلج کند، چون رژیم اسلامی از طریق این اعدام و اعدامهای دیگر چیز دیگری را از وضعییت سیاسی و روانی مردم کرد می طلبد. ‌اولین هدف شاید ترساندن بیشتر مردم کردستان و از این طریق منتقل کردن وحشت بیشتر به‌ دیگر نقاط ایران باشد، آنهم از طریق کرد کشی.
دوری بیشتر بقیه‌ مردم ایران از وضعییت سختی که‌ بر گرده‌ کردستان حاکم کرده‌اند آنهم از طریق اتهامات کذایی چند دهه‌ مثل "تروریست و مفسد" تا از این رهگذر به‌ آسانی بتوانند "مچ" آن گروه‌ و دسته ‌ای را بگیرند که‌ مبادا از کردستان به‌ دفاع برخیزند تا در طولانی مدت سرکوب را "قانونی" جلوه‌ بدهند!
حلقه‌ دیگر استراتژی رژیم تهران شاید این باشد تا در وضعیت کاملا بحرانی داخلی ایران و با جهان که‌ خود آنرا ساخته‌ است، با اعدامهای بیشتر در کردستان، مردم، احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان را در جهت یک نبرد مسلحانه‌ با رژیم تهران سوق دهد تا از این رهگذر با شدت تمام حرکتهای اعتراضی در دیگر نقاط ایران سرکوب کند، همزمان نزدیکی و همکاری دیگر گروههای سیاسی و مدنی ایران را با این واحد سیاسی (کردستان) فلج کند. از طرف دیگر روند رویداها را در ایران منحرف کند تا هم و غمش فقط سرکوب بیشتر کردستان باشد.
بی دلیل نیست که‌ اتهام این فولاد اراده‌ها را "تروریست" معرفی کند، تا جنبش مدنی و سیاسی (سبز) را که‌ دارای حداقل خواسته‌ها و همزمان کجدار و مریض در حرکت است از نزدیکی و پشتیبانی با مردم کردستان بر حذر دارد! ولی هشیاری مردم کردستان، احزاب، سازمانهای سیاسی و مدنی این دیار پیر با همبستگی تمام در یک اعتصاب عمومی با بستن بازارها و تعطیل کردن شهرها این توطئه‌ را خنثی کردند.
تجربه‌ این سه‌ دهه‌ نشان داد که‌ کردستان آن حلقه‌ ضعیف نیست که‌ بتوان را شکست و از درون متلاشی کرد، بلکه‌ آتش زیر خاکستری است که‌ در یک تحول این استعداد را دارد که‌ روزی از یک سندان به‌ یک پتک تبدیل شود.

قرنی قادری - کردستان