دست به کار شویم
پاسخ قدرتمندانه ی مردم، حکومت را از ادامه ی اعدام ها پشیمان می کند



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٨ بهمن ۱٣٨٨ -  ۲٨ ژانويه ۲۰۱۰


 علی خامنه ای، زخم دیگری بر مردم ایران زده است. مسئول اول و اصلی این اعدام ها و همه ی سرکوب ها و جنایات شخص اوست که همه کاره ی کشور است و رهبری جریان کودتا و مخالفت با مردم را بر عهده دارد. جنایات او بیشتر از آن است که راهی برای بقای حکومتش باقی گذاشته باشد. آقای خامنه ای باید برود، باید از قدرتی که جز سرکوب و جنایت و تبعیض محصول دیگری برای مردم ایران نداشته است، کناره گیری کند. هر روز ادامه ی حکومت او، به بهای زخم های بیشتری بر تن جامعه ی ایران است. کشور ما با او و دستگاه خلافتش به آرامش نخواهد رسید. خون هایی که او می ریزد و جان هایی که او می گیرد، باید مردم ایران را در پایان دادن به حکومت جنایتکار او مصمم تر کند.

* * *

حکومت اسلامی، تهدیدهای خود را عملی کرد و دو تن از مخالفان خود را به چوبه دار آویخت. به گفته ی مسئولان دستگاه قضای اسلامی در حال حاضر ۹ نفر دیگر در انتظار سرنوشت مشابهی به سر می برند.
با این این اعدام ها، حکومت نشان داد همچنان قصد دارد بر سرکوب به عنوان یگانه طریق حکمرانی و مقابله با مخالفین خود تکیه کند و صحنه سازی هایی که در مورد «اعتدال» و «مصالحه» و نظایر آن ها صورت می گیرد، شامل مردم عادی که تنها جرمشان مخالفت با استبداد است نمی شود. سهم آن ها در این حکومت جز داغ و درفش چیز دیگری نیست.
خون هایی که در خیابان ها ریخته شده، اکنون با جان هایی که در زندان ها گرفته شده، سازش ناپذیری استبداد حاکم با هر نوع خواست آزادی خواهانه را عیان تر از آن که کسی بتواند انکارش کند، به نمایش گذاشته است. حکومت با اعدام ها، در آستانه ی ۲۲ بهمن، این پیام را به جامعه منتقل کرده است که سرانجام شرکت در جنبش آزادی خواهانه، می تواند مرگ باشد. محمدعلی علی زمانی و آرش رحمانی پور به خاطر اتهامات خود اعدام نشده اند. آن ها قربانی بازی کثیف و جنایتکارانه ی علی خامنه ای و همدستانش شده اند که می خواهند در آستانه ی یک اعتراض ملی دیگر، جو ترس و ارعاب در جامعه را به حداکثر برسانند تا مردم ایران از ادامه ی مطالبات خود منصرف شوند. پاسخ مردم در روزهای پیش رو و به ویژه در بیست و دوم بهمن به این جنایت ها، در سرنوشت سیاسی آینده ی کشور و از جمله سرنوشت ده ها گروگانی که اکنون در زندان ها به سر می برند، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. چنانچه مردم نشان دهند مرعوب نشده و نخواهند شد و مصمم هستند به اعتراضات خود تا حصول به آزادی ادامه دهند، جنایتکارانی که در راس قدرت نشسته اند، در پیشبرد سیاست ارعاب و تهدید دچار تزلزل و سستی خواهند شد. آن ها نمایش قدرت می دهند. در پشت این اعدام ها، ترس و وحشت حکومت از آینده ی خود نهفته است، ترسی که می خواهند آن را به پیکر مبارزه ی آزادی خواهانه ی مردم تزریق کنند. حکومتی که برای ادامه ی بقای خود به اعدام متوسل می شود، حکومتی قدرتمند نیست، قدرتی وحشت زده است که اراده ی مردم به ادامه ی مبارزه آن را بدون تردید فلج خواهد کرد و از کار خواهد انداخت.
حتی نباید منتظر بیست و دو بهمن ماند. از هم اکنون می توان دست به کار شد و مبارزه ی اعتراضی گسترده ای را سازمان داد تا ادامه ی سیاست جنایتکارانه و انتقام جویانه ی حکومت در اعدام مخالفین را دشوارتر کند و هدف آن ها در ترساندن مردم را به عکس خود تبدیل سازد.
سازماندهی اعتراضات مردمی در کشور به هر شکلی که ممکن است و در خارج از کشور در گسترده ترین سطح، باید پاسخ آزادی خواهان به این جنایت ها باشد.
حکومت با گزینش نخستین قربانیان خود از میان اعضای «انجمن پادشاهی» کوشیده است سران جنبش سبز و بخش های وسیعی از این جنبش را در اعتراض به این اعدام ها دچار انفعال کند. انتظار این است که رهبران و همه ی بخش های این جنبش با هوشیاری این سیاست را خنثی کنند و یک صدا به اعتراض علیه این اعدام ها برخیزند. پایان بخشیدن به سیاست خودی و غیرخودی بیش از هر زمان امروز، و در مبارزه ی متحد علیه اعدام ها ضرورت دارد. همبستگی محکم در داخل کشور و در صفوف مبارزین ازادی خواه، نقطه ی اتکا و امید مردم ایران، تزریق انرژی به مبارازت آنان و ضربه ای سهمگین بر ادامه ی چنین جنایتی می تواند باشد.
در خارج از کشور، ایرانیان، وظیفه ی بزرگی بر عهده دارند. ای کاش بار دیگر صفوف معترضین یکی شود تا مردم بیشتری را به خیابان ها بیاورد و تقاضای فشار جهانی علیه حکومت جنایتکار ایران را در راس همه ی خواسته های این صفوف متحد قرار دهد. باید از دولت های غربی خواست به سیاست کج دار و مریض با حکومت اسلامی پایان دهند و ادامه ی روابط خود با آن را به قطع فوری اعدام ها و پایان دادن به سیاست سرکوب معترضین و مخالفین مشروط کنند.