حد و اندازه آقای عطا الله مهاجرانی


ر. اکبریان


• رویکرد آقای مهاجرانی درست آن شرطی بود که حکومت ولی فقیه در ایران، برای گذشتن از سر تقصیر رهبران مذهبی جنبش سبز، از زبان نمایندگان اصولگرا و بالاخره از زبان شخص رهبر دیروز اعلام کردند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۱ دی ۱٣٨٨ -  ۱۱ ژانويه ۲۰۱۰


آقای عطاالله مهاجرانی بعد از حوادث روز عاشورا اعلام کرد بود که دستگاه رهبری ولایت فقیه وارد سراشیبی سرنگونگی و سقوط گردیده است. هنوز مرکب این ادعا خشک نشده، ایشان این ادعای خود را بدون هیچ توضیحی به شرکت کنندگان جنبش سبز، به کناری نهاد و کوشید اولین کسی در خارج از کشور باشد که به دعوت رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی دیروزش لبیک گفته و تکلیف خود را نه تنها با سکولارهای دموکرات بلکه با بخش دیگری از فعالین دین باور جنبش سبز که رویکردهای روشنتری در مقابل حکومت استبداد دینی و نظام ولایت فقهی در ایران دارند جدا کند. رویکرد آقای مهاجرانی درست آن شرطی بود که حکومت ولی فقیه در ایران، برای گذشتن از سر تقصیر رهبران مذهبی جنبش سبز، از زبان نمایندگان اصولگرا و بالاخره از زبان شخص رهبر دیروز اعلام کردند.
آقای مهاجرانی با حذف تمام کسانیکه بجز او و یارانش فکر می کنند نشان داد، که به چه میزان از فراگیری درس های هولناک و عبرت انگیز تاریخ سی ساله حکومتی که خود برای دوره ای از سیاستگزاران آن بوده است فاصله دارد. او جبهه ای تقابل آمیز برای مصادره به مطلوب آنچه که جنبش سبز به دنبال آن است بر علیه دیگرانی که به القای او به خاطر خصت دین باوری مردم ایران وزنی در جنبش فعلی ندارند باز نمود. این جبهه نه برای دیالوگ و گشودن باب گفتگو بلکه برای زیر ضرب بردن و تضعیف این بخش از جنبش تا آنجا که ممکن باشد و به طمع تملک تمامی پوست خرس توسط طرف او، قبل از شکارجمعی آن بود. این موضع جدید آقای مهاجرانی بعید است بی ارتباط با آنچه که در پشت صحنه دور از چشم مردم در روزهای اخیر در حال تکوین است بوده باشد. شواهدی چند در دست است که جبهه جدیدی از سوی عده ای از مشارکت کنندگان جنبش سبز در تامین برخی از شروط حکومتیان برای کنترل این جنبش در حال گشوده شدن است. شاید بتوان با کمی احتیاط نفطه آغازین این حرکت را به مصاحبه های پر ابهام و پرسش انگیز آقای مهندس سحابی مربوط ساخت که با حمایت شورانگیز عده ای در خارج از جمله تعدادی از اعضای اتحاد جمهوریخواهان که به لحاظ رویکردسیاسی خویش دیگر به سختی با اعضای هیئت موتلفه اسلامی قابل تفکیک اند، نیز روبرو گردید.
آقای مهاجرانی در توهم خود ساخته ای در مورد حد و قد و قواره خویش در صحنه سیاست ایران، دست به تحقیر نفرت انگیز کسانی زد که در عرصه عمومی بسی فراتر از او در ماههای اخیر در آبیاری نهال امید مردم به حال و سر انجام جنبش سبز به ایفای نقش پرداخته اند.
اتهامات اصلی جنبش سبز از نظر حکومت ولی فقیه در ایران از مدتی پیش تاکنون به کرات و به روشنترین بیان ممکن فرموله شده اند. اصلی ترین این اتهامات کوشش برای تغییر ماهیت دینی حکومت جمهوری اسلامی مستقر در ایران است. اما متهمین و کوشندگان اصلی صحنه نبرد از نظر حکومت به غلط و یا به درست مارکسسیت ها وسلطنت طلبان و منافقین سابق، بهاییان و خارجیان و منافقین جدید اعلام شده اند. این امر قابل پیش بینی است که اگر قرار باشد سازسی بین منافقین که اقای مهاجرانی نیز در زمره آنانند از یکسو و حکومتیان از سوی دیگر برای حفظ نظام جمهوری اسلامی سر گیرد، قربانیان اصلی این سازش که هم اکنون شرایط قلع و قمع و اعدامشان در دست تدارک است، بقیه ای خواهند بود که به امتراج دین و حکومت معترض بوده اند و در این میان قطعا اقای مهاجرانی و همفکرانشان یک طرف برنده خواهند بود. به عنوان یک ایرانی مقیم خارج، از سر خیرخواهی ارزو میکنم که اقا مهاجرانی مجددا اندیشه کند و از طی چنین مسیر شومی که لعن و نفرین ملتی را نصیب او و یارانش خواهد ساخت اجتناب کند.

یکشنبه ۱۹ دیماه ۱٣٨٨ (۱۰ دسامبر ۲۰۰۹)
ر. اکبریان