چشم انداز فروپاشی
پیام تظاهرات عاشورا: حکومت ایران در مسیر فروپاشی قرار گرفته است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ دی ۱٣٨٨ -  ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹


سیر حوادث در ایران سرعتی سرگیجه آور به خود گرفته است، سرعتی که بسیاری از تحلیل ها و گفته ها را در عرض چند روز از اعتبار می اندازد و در برابر جنبش آزادی خواهانه ی ایران، چشم اندازهای جدیدی را می گشاید. روزهای پنجم و ششم دیماه (تاسوعا و عاشورا) نقطه ی چرخشی در سیر مبارزات شش ماهه ی گذشته را رقم زد و آینده ی این جنبش، خواست های آن و سرنوشت نبردی را که بر سر آزادی در کشور ما در گرفته است، به میزان بیشتری روشن نمود.

۱. خواسته های مطرح شده از سوی مردم، به همان نقطه ای رسیده است که انتظار آن می رفت و می باید می رسید. جنبشی که با مطالبه ی رای دزدیده شده ی خود شروع کرد، در کمتر از شش ماه اکنون مرکزی ترین و اصلی ترین حلقه ی گذار به دموکراسی را یافته و به قوت هر چه تمام تر آن را در دست گرفته است. با طرح خواسته اصلی خود، یعنی مرگ اصل ولایت و دیکتاتوری، هم به چشم انداز حرکت خود روشنایی بیشتری بخشیده و هم توانمندتر از هر زمان شده است.
علیرغم تلاش های بسیاری که در این مدت صورت گرفت که جنبش آزادی خواهانه ی ایران را از طرح خواسته های اصلی خود باز دارد، اما این استدلال ها در برابر منطق مبارزه با یکی از خشن ترین و غیرانسانی ترین دیکتاتوری های معاصر که حاضر به هیچ اصلاحی در روش های حکومت گری خود نیست، هر چه بیشتر در تنگنا قرار گرفته و رهبر حکومت اسلامی به عنوان مسئول اصلی این استبداد، بیش از پیش هدف مبارزه ی مردم قرار می گیرد.

۲. بارها از رهبری حکومت ایران خواسته شد صدای انقلاب آزادی خواهانه ی مردم ایران را بشنود و از رودر رویی با آن اجتناب کند. متاسفانه حکومت ایران فرصت ها را یکی بعد از دیگری از دست داده و با سرکوب بی رویه ی مردم، کشتار، زندانی کردن، تجاوز و ده ها جنایت دیگر، کار را به نقطه ای رسانده است که به نظر می رسد بازگشتی در کار نباشد و سازشی نتواند صورت بگیرد. امواج متلاطم ایجاد شده در کشور ما به الزام، باید با بیرون رفتن یکی از دو سوی این نبرد، به ساحل آرامش برسد. حوادث دو روزه ی گذشته نشان داد که مردم ایران را نمی توان از صحنه بیرون کرد و جنبش مردمی روز به روز قدرت و استواری بیشتری می یابد. توان حکومت برای سرکوب جنبش مردم که هر روز نیروهای بیشتری به آن می پیوندند و خواسته های آن، کافی نیست و تنها نقطه ی اتکای حکومت یعنی نیروی سرکوب، هر روز بیشتر به ضعف و سستی می گراید. اکنون می توان از روند فرسایش و فروپاشی تدریجی دیکتاتوری حاکم بر کشور با اطمینان بیشتری سخن گفت. چشم انداز جنبش دموکراتیک مردم ایران بیشتر از گذشته روشن به نظر می رسد.

٣. روز شش دی ماه، چرخشی در سیر حوادث در کشور ماست. رژیم اسلامی تا به حال از هیچ خشونت و جنایتی در سرکوب مردم دریغ نکرده است. اعتراضات مسالمت آمیز مخالفان را با بی رحمی تمام و با این خیال که مردم همچنان اجازه خواهند داد تا هر خشونتی علیه آن ها اعمال شود، سرکوب کرده اند. «عاشورای ٨٨» نشان داد که مردم هر چقدر هم تحمل و بردباری داشته باشند، اما در برابر سرکوب وحشیانه برای همیشه ساکت نخواهند ماند. جواب کلوخ انداز سنگ است، و مردم در روز یکشنبه ششم دی ماه نشان دادند کاسه ی صبرشان از خشونت های بی پایان رژیم لبریز شده است. اصرار حکومت در سرکوب های گسترده تر، مردم را به خانه نخواهد راند، خیابان را برای سرکوب گران به جهنم تبدیل خواهد کرد.

۴. رهبران رسمی و اسمی «جنبش سبز» نیز موظف به شنیدن صدای مردم و توجه به خواست های واقعی آن ها هستند. آن چه که مردم در خیابان ها فریاد می زنند، با آن چه که این رهبران هدف های خود اعلام کرده اند، تشابه زیادی ندارد. این رهبران همچنین می توانند هدف و آرزوی خود را بازگشت به «آرمان های امام خمینی» اعلام کنند، اما دیگر هم مشکل است و هم شرط انصاف نیست که بگویند همه ی مردم ایران هم در این هدف با آن ها همراه هستند. در جنبش دموکراتیک مردم ایران، بخش های بزرگی خواستار برکناری حکومت و ایجاد یک حکومت دموکرات و سکولار هستند و این خواست در شش ماهه ی گذشته به طور مرتب هواداران بیشتری یافته است. با این حال هنوز، نقطه ی مشترک برای همه ی شرکت کنندگان در این جنبش، توافق بر یک خواست محوری و عمومی یعنی برگزاری انتخابات آزاد است که سرنوشت آینده ی ایران را تعیین کند. همه ی جناح های این جنبش می توانند ضمن مبارزه برای هدف هایی که برای خود درنظر گرفته اند، بر برگزاری یک انتخابات آزاد و پذیرش بی قید و شرط نظر مردم برای آینده ی کشور به توافق برسند.