خانه


ژیلا مساعد


• نوزاد گرسنه
پستان اسب مرده را مک می زند
همسایه ی من
شبها با ماه درد دل می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ آبان ۱٣٨٨ -  ۲۱ نوامبر ۲۰۰۹


 
درشکاف یخ

در شکافِ شکافِ دیوار

در شکاف گوشت تن جنگل

در شکاف مهیب قلب خودم

خانه کرده ام



حشره ام

سبوسم

لکه ی نورم



طنابی را که به دور گردنم انداخته ای

خود بافته ام

اطلس تنم را خود تافته ام



این دفتر را که ورق می زنم

خون می پاشد به صورتم



نوزاد گرسنه

پستان اسب مرده را مک می زند

همسایه ی من

شبها با ماه درد دل می کند



برای لمس منگوله ی قلب من

باید خدایت را به حفره ی موهوم ازل

برگردانی



کتابت از خون خیس است

رو به آفتاب بایست



تا من

راه درازی داری



حَرم من از قدیسان خالیست

از ورد گو یان پشت پرده ی راز

از جادو گران منزه

فرشتگان من آوازمی خو انند

پای می کوبند وعاشقند

بر سر سفره ی من همه پیامبرند