مهاجرانی عزیز، سپاسگزاریم - محمدرضا شکوهی فرد

نظرات دیگران
  
    از : نرگس مست

عنوان : جناب شکوهی فرد تا صبح زمان بس زیاد مانده
اقای شکوهی فرد گویا با اولین پیاله به مستی افتاده اند و هوش را از یاد برده اند. حناب، تا صبح زمان بس دراز مانده و هوش میباید حداقل تا دمدمای صبح با ما باشد تا با درخشیدن خورشید کله پا نشویم. این جانثار امام همانند تمامی آخوند ها کلی حرف زده و هیچ نگفته. دراز گویی کرده و در میان آن برای ثانیه ای به صحرای کربلا رفته و چند لغت نامفهوم زده که حکایت دهکده کوران و فیل باشد که هرکس بخشی از بدن فیل را لمس کرد فیل را آنگونه تعریف کند ( از "آخوندکار" های این عمامه بسران شیاد). جناب بجای حالی و بی حالی شدن از این چند لغت ناقابل این هفت خط، فیل را از آغل بیرون بیاورید و در روز روشن او را برانداز کنید و فیل را آنچه که هست تعریف کنید نه آنچه کورمال کورمال لمس اش کرده اید اگز که دستی در دست این شیاد عمامه بسر ندارید. باور کنید که مثل ها در بین مردم همینطور الله بختکی درست نشده و نشان از واقعیت ها دارند و مثلی معروفی هست دال بر اینکه "آخوند خوب، همانا آخوند مرده هست" شاد زی
۱۷۲٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨٨       

    از : روزبه

عنوان : حالا دیگر کار به سپاسگزاری از سانسورچی های رژیم آدمکشان رسیده است
امید است مهاجرانی "عزیز" و رژیم جنایتکارش هر چه زودتر نابود شوند و آنوقت خواهید دید که مردم ایران به این سانسورچی چه "عزیز"ی نشان دهند. مهاجرانی از این رژیم آدمکشان بوده و هست و اندک اشک تمساح او فقط برای فریب ساده لوحانی می باشد که در آرزوی یافتن "عزیز" خود در امام و کارگزاران رژیم امام آدمکشان می باشند.
۱۷۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣٨٨       

    از : سیما سین

عنوان : ریزش
دوستان عزیز،
ریزش در جمهوری اسلامی در سطوح مختلف شدت گرفته است. بسیار ی فرصت طلبانه و یا از روی ترس از رژیم جدا می شوند، جمعی نیز صاقانه. دوستان از داوری شتابزده دست بردارید و جلوی ریزش ستون حائل نکنید، بلکه با برخورد مثبت، ضمن انتقاد سازنده وابستگان لاحق و سابق رژیم را به رویگردانی از رژیم و افشای جنایات آن تشویق کنید. بریدن این عناصر از رژیم به جوانان روحیه می دهد و دنیا را در حقانیت مبارزات مردم ما باورمند تر می کند. روی دیگر برخورد منفی با این ریزش تشویق این افراد برای ماندن در دامن رژیم است. هرچه رژیم قوی تر باشد به ضرر جنبش است
از طرف دیگر ما نیاز به این داریم که انتقاد و برخورد به گذشته در جامعه ما در ـ در میان چپ و راست و میانه ـ نهادی شود از این جریان استقبال کنید. برخرد مثبت به ریزش به معنی گذشتن از گذشته ی این افراد نیست. ما دادگاه نیستم. فقط در جامعه ی سنتی، "فرد" یا "سوژه " هم هیات منصفه، هم داستان، هم وکیل و هم دادگاه است ودر راس قدرت قرار می گیرد و حکم نهایی راصادر می کند. ما خودمان محکوم این دادگاه لعنتی هستیم. بقایای تفکر سنتی را از ذهن پاک کنید. انتقاد از خود آغاز کحرکت به سوی عقلانیت است، بگذارید مهاجرانی ها بریزند. لطفا!
۱۷۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣٨٨       

    از : آزاده سپهری

عنوان : فرصت طلبی مهاجرانی
مهاجرانی یک آدم فرصت طلب است و الان که فروپاشی جمهوری اسلامی را نزدیک دیده، به وحشت افتاده. حدود ۱۱ سال پیش، بعد از اینکه فیلمهایی از صحنه های سنگسار در تلویزیون های غربی به نمایش درآمد و موجب انزجار جهانیان از نظام جمهوری اسلامی شد، مهاجرانی نه تنها سنگسار را زیر سوال نبرد، بلکه در فکر این بود که چگونه میتوان به اجرای احکام وحشیانه سنگسار ادامه داد، بدون اینکه جهانیان با خبر شوند.

عطاالله مهاجرانی در مصاحبه با روزنامه فردا، ۱۹ فروردین ۱۳۷۷:
"در مورد نحوه اجرای سنگسار، دو نظریه وجود دارد، یکی اینکه میتوان حکم را در یک محیط بسته و محدود اجرا کرد و دیگر اینکه حکم را میتوان در یک فضای باز انجام داد، حالا باید دید حکمی که در فضای باز اجرا شد و بعد آمدند و از آن فیلمبرداری کردند و سپس در خارج پخش شد، خوب است یا خیر؟"

عطاالله مهاجرانی در مصاحبه با روزنامه رسالت، ۱۸ فروردین ۱۳۷۷:
"ما باید مصلحت کشور را در یک فضای باز تبلیغات جهانی در نظر بگیریم، و اگر فیلمی از سنگسار در تلویزیونهای دنیا نشان داده شد به مصلحت ماست؟ و اگر به مصلحت نیست میتوانیم همان شهادت طایفه یی محدود از مومنان را در نظر گرفته و حکم را اجرا کنیم و از آسیبهای تبلیغاتی در امان بمانیم."
۱۷۲٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣٨٨       

    از : محسن کوشا

عنوان : دو روی سکه !
حکومت مذهبی از همان اول با حذف «منقدان» بالقوه و بالفعل اعم از خودی و غیرخودی ـ مذهبی یا سکولار اساس را بر حذف مکانیکی بهر قیمت گذارد اصلا وجاهت حقوقی هم نداشت.
هر کسی خارج از حکومت هم که تمام فجایع را بحساب تمام اجزاء حکومت گذاشت در اساس از همان شیوه ی غیره حقوقی استقاده کرد.

امروز دیگر هیچ توجیهی برای تعمیم دادن اتهامات و توهمات وجود ندارد و باید ـ تاکید می کنم ـ باید مشخص آدرس داد و با فراد و گروهها اعم از حکومتی و غیر حکومتی شفاف برخورد کرد.

نویسنه ی محترم فرموده اند:
«در این میان با کمال تاسف شاهدیم که بر خی جریان های بیرونی که خروجی موجودیت سیاسی شان طی سه دهه اخیر جز بدنامی و انفعال نبوده و خوشبختانه یا متاسفانه کمترین اقبالی نزد ملت ندارند، بر حسب عادت مسبوق خود پروژه های مضحکی چون انگ زنی و اتهام پراکنی را کلید می زنند و به جای تمجید از موضعگیری شرافتمندانمه مهاجرانی ها، ناجوانمردانه در سایت ها و مبادی ارتباطی دیگر خود از این موضعگیری به عنوان اعتراف یاد می کنند. »

منظور نویسنده ار برخی «جربانهای بیرونی » کدامند .مشخص بنویسید تا منظور شما را بدانبم شاید با واقعیت تطبیق نماید . شاید هم نه !
من منظور شما را نمی فهمم. این حق را دارم که اطلاعات تکمیلی بخواهم.

سپس ادامه داه اند:
«نباید از سخنان دکتر مهاجرانی این برداشت شود که جبهه اصلاح طلبان زبان به اعتراف گشوده، انصاف نیست انکه بر خی می کوشند، اینگونه وانمود کنند که حضار محترم، دیدید؟ آنچه دیرگاهی نعره می زدیم، تعبیری اینگونه داشت. این گونه تحلیلها قطعا بیش از انکه منشاء از عقل و منطق داشته باشد، ریشه در حب و بغض های سیاسی و غیر سیاسی برخیست که عمدتا زمان را برای ماهیگیری مناسب یافته اند.»

نه ! اصلا؛ من اینطور فکر نمی کنم و «نعره» هم نزدم ولی فراموش نمی کنم آقای محمد خاتمی چه تجلیلی از اسدالله لاجوردی نمود. علیرغم اینکه ترور و کشتن و اعدام را به هر دلیل قبول ندارم.

فکر می کنم بعضی از رهبران کلیدی حکومت از جمله اصلاح طلبان از حرف آقای مهاجرانی خوششان نیاید .

در هر صورت اعتراف اشخاصی مثل مهاجرانی نسبت به مشارکت در حکومت و سکوت دربرابر جنایات که قابل قدردانی ست
ولی مهمتر از آن استقامت وپایمردی آن هائی که تن به همکاری و یا سکوت درآن جنایت ندادند مانند حضرت آیت الله منتظری.

از همه ی این ها مهم تر تجلیل از شهدا و خانواده های داغدیده ی آنهاست

بقیه مسائل در رده های بعد قرارمیگیرد.
۱۷۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣٨٨