در بندی‌خانه


میرزاآقا عسگری (مانی)


• با رویای بال‌هایش
          - از پرواز پُر-
          می‌زند پرپر
          در فراموشخانه‌ی متروک. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲ شهريور ۱٣٨٨ -  ۲۴ اوت ۲۰۰۹


 
 
 
با رویای بال‌هایش
- از پرواز پُر-
می‌زند پرپر
در فراموشخانه‌ی متروک.
قفس، پرده پرده سکوت می‌فکند برپرهایش.
 
شبانان را بگوی:
- جانان ما را
لبریخته‌های نی لبکی نیز خوش!
 
***
با سیاره‌ی سرگردان ِسرش
- از راز پُر-
می‌جوید برآمدگاهِ روشنائی را
در فراموشخانه‌ی تاریک.
قفس، پیمانه پیمانه
خاکستر ‌اندوه می‌ریزد
بر فروزانه‌ی جانش.
 
خورشید را بگوی:
- پرنده‌ی مانده درسیاهی را
نیمرخشه‌ی نگاهی نیز خوش!
 
***
با خاور گلویش
- از آواز پُر-
پی‌می‌افکند
  طرح موجاموجِ ترانه‌ئی را
در فراموشخانه‌ی خامُش.
قفس، بادبان بادبان
فرومی‌ساید
بال‌های نیرومندی‌‌اش را.
 
باد شرطه را بگوی:
- پرنده‌ی ما را
بال افشانی نسیمی ‌نیز خوش!
 
***
سنگین سنگین
پرنده بال می‌گشاید
تا آستانِ دریچه
و افق ِمه گرفته را به نگاهی
گردا گرد،
کمربندی از ‌امید می‌اندازد.
 
فراغبالان را بگوی:
دُردانه‌ی ما را
نیمنگاهی، دانه‌ی ‌‌اشکی
حتّا ‌اندکک یادی نیز خوش!