سایه روشن های یک پرونده ی ویژه
مرثیه های ماندگار برای مروه ی مصری و ندای ایرانی


اردشیر زارعی قنواتی


• این مرگ فجیع چنانچه برای پنهان کردن سیاهکاری های مشابه و خاموش کردن نداهای دیگر به کار گرفته شود نه تنها خون مروه الشربینی موجب روشنگری نمی شود که حتی می تواند وسیله یی برای توجیه نفرت پراکنی مستبدین و واپسگرایان محلی در خصوص اعمال جنایتکارانه نیز قرار گیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۷ تير ۱٣٨٨ -  ۱٨ ژوئيه ۲۰۰۹


قتل فجیع و تراژیک "مروه الشربینی" بانوی مصری که در آلمان اتفاق افتاد در طی یک هفته ی اخیر به عنوان یک موضوع ویژه در مطبوعات بین المللی و جوامع اروپائی – اسلامی بازتاب داشته است. این حادثه ی دردآور و تاسف بار از زوایای گوناگونی که متاثر از افکار و جایگاه متفاوت اکثر تحلیلگران، سیاستمداران و عموم شهروندان بوده است مورد ارزیابی قرار گرفته و هر کدام به فراخور حال خود از این درد جانکاه نتیجه گیری کرده اند. بر طبق اسناد موجود خانم الشربینی در اگوست سال 2008 زمانی که با پسر سه ساله ی خود به پارکی در نزدیکی خانه ی خود در شهر درسدن می رود از "الکس" قاتل دورگه ی آلمانی – روسی که سوار تاب بوده است درخواست می کند که جای خود را به پسرش بدهد. این درخواست مودبانه با پاسخ نژادپرستانه و اسلام ستیزانه ی الکس روبرو می شود که در جواب می گوید "مسلمان تروریست و ولنگار" و همین توهین موجب می شود تا مروه با شکایت از الکس به اتهام برخورد نژادپرستانه در دادگاه وی را به حکم قاضی بدوی محکوم به پرداخت جریمه یی کند که با تجدیدنظرخواهی متهم این بار در دادگاه در حین ادای شهادت مورد حمله و ضربه های چاقوی الکس قرار می گیرد. قاتل که ظاهرا سابقه اعمال نژادپرستانه قبلی نیز در سوابق وی ثبت شده است با حمله به مروه الشربینی موجب قتل وی شده و شوهر الشربینی که در دادگاه حضور داشته نیز زمانی که تلاش داشته است به کمک همسر خود برود توسط پلیسی که از همهمه در سالن دادگاه متوجه ی وضعیت غیرعادی شده است (بنا بر ادعای اداره پلیس وی شوهر مروه را با ضارب اشتباه گرفته است) با شلیک یک گلوله به پایش مجروح می شود. بلافاصله بعد از این حادثه از طرف "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان پیام تسلیت برای خانواده ی الشربینی ارسال شد و اکثر سیاستمداران این کشور و اتحادیه ی اروپائی از چپ تا راست این جنایت فجیع را محکوم کردند. اما در این سوی جهان و در بطن جوامع اسلامی این قتل را بهانه یی لازم برای دمیدن در شیپور جنگ بین اسلام و مسیحیت، اثبات نژادپرستی جوامع غربی، تبلیغ و حقانیت حجاب، پنهان کردن نقض حقوق بشر در جوامع خود، تبدیل حقوق شهروندی به تنازع در حاشیه ی بین فرهنگ ها و هم چنین اثبات جدائی بین تمدنی در مقابل مولفه های جهانشمول مدرن چون حقوق بشر، موقعیت برابر شهروندی، پذیرش تکثر فرهنگی در یک جامعه ی واحد، الزام به قانون و به طورکلی دوگانه ی ارگانیکی انسان مدنی – جامعه ی مدرن، کرده اند. این در شرایطی است که دکتر "علی الشربینی" پدر خانم مروه در یک گفت و گوی اختصاصی با العربیه به صراحت می گوید که پیگیری قتل دخترش نه برای خونخواهی و انفعال بلکه تنها جهت روشنگری خواهد بود و اجازه نخواهد داد که خون دخترش آلت دست افراط گرایانی قرار گیرد که برخوردهای خشونت آمیز متقابل را دامن می زنند. وی در حالی که به شدت پیگیر پرونده قتل دختر خود می باشد و تلاش می کند تا جامعه اروپائی و جهانی را نسبت به تبعیض نژادی و مذهبی موجود به چالش گیرد ولی این مبارزه را در قالب احترام به قانون و اجتناب از نفرت های نژادی، مذهبی و فرهنگی دنبال می کند. آقای شربینی در این مصاحبه با تاکید بر اینکه مسیحیان مصر از اولین کسانی بودند که با وی اظهار هم دردی کردند و از مقامات الازهر و هم چنین "حسنی مبارک" رئیس جمهوری کشورش برای سکوت و عدم هم دردی به شدت انتقاد می کند و به نوعی دیکتاتوری سیاسی و تصلب مذهبی در جامعه ی مصری را به انتقاد می گیرد.                                 
مروه الشربینی برای احقاق حقوق شهروندی خود که بر طبق قانون، نگاه نژادپرستانه ی خودی و غیرخودی را به رسمیت نمی شناسد، در مقابل قاتل به اعتراض برخواست و نظام حقوقی آلمان نیز رای به حقانیت بانوی مهاجر مصری داد. مقامات سیاسی و قضائی آلمان در طی این واقعه بدون هیچ پرده پوشی با صراحت مسئولیت دولت و جامعه خود را به عهده گرفته و ضمن عذرخواهی رسمی، تعهد به پیگیری پرونده را داده اند. آنچه بعد از وقوع این قتل در افکار عمومی آلمان، اروپا و جامعه ی جهانی اتفاق افتاد یک احساس انزجار از اعمال نژادپرستانه و تقابل مذهبی بود و اکثریت شهروندان دهکده جهانی بدون در نظر گرفتن دین و حجاب خانم الشربینی خود را در کنار خانواده ی وی قرار داده و این قتل غیرانسانی را به شدت محکوم کردند. به همان اندازه که راستگرایان افراطی و نژادپرست اروپائی متهمین این پرونده می باشند آنان که به گفته پدر الشربینی از خون این دختر می خواهند به عنوان آلت دست جهت تشدید منازعات فرهنگی سواستفاده کنند نیز می توانند متهمین سایه این پرونده تلقی شوند. ندای اعتراض، ندای عدالت، ندای آزادی، ندای حقوق شهروندی، ندای برابری جنسیتی، ندای قانون و ندای مرگ فجیع با چشمان باز در حال جان کندن پیام واقعی خون مروه الشربینی و هزاران قربانی هم تراز وی در جهان کنونی است که حداقل در جائی قانون مستقر این ندا را می شنود و در جائی دیگر هیچ قانونی برای حق این ندای قربانی وجود ندارد. آنان که در خصوص قتل مروه محجبه در آلمان مرثیه سرائی می کنند آیا برای مروه های دیگر و محجبه های کشور خود در سراسر خاورمیانه و جوامع اسلامی اگر نه احساس هم دردی حداقل به پیگرد قاتلان آنان اقدامی به عمل می آورند. مروه بدون شک قربانی انتقام جوئی یک نژادپرست اروپائی شد و جهان مدرن می بایست خود را مسئول بداند ولی این مرگ فجیع چنانچه برای پنهان کردن سیاهکاری های مشابه و خاموش کردن نداهای دیگر به کار گرفته شود نه تنها خون مروه الشربینی موجب روشنگری نمی شود که حتی می تواند وسیله یی برای توجیه نفرت پراکنی مستبدین و واپسگرایان محلی در خصوص اعمال جنایتکارانه نیز قرار گیرد.                                    

Ardeshir250250@yahoo.com