جمهوری اسلامی مانع اصلی
تحقق خواسته های ملت های غیر فارس در ایران است


س. حاتملوی


• ملت آذربایجان و نیروهای پیشرو آن باید بدانند که بدست آوردن حقوق ملی، صرف نظر از ابعاد آن، بدون شرکت در مبارزه ی مردم ایران امکان ناپذیر است. این امر مهم چیزی نیست که یک شبه بدست آید. ملت آذربایجان باید در مبارزه ای که این روزها برای ابطال انتخابات ساختگی جریان دارد، شرکت کرده و بدون توهم نسبت به افرادی همچون موسوی، در کنار شعارهای مردم، با خواسته های مستقل ملی- دمکراتیک خود وارد عمل شوند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ خرداد ۱٣٨٨ -  ۱۹ ژوئن ۲۰۰۹


در پلاتفرم تصویب شده در کنگره ی موسسان جنبش فدرال- دمکرات آذربایجان در رابطه با مسئله ی ملی و حاکمیت سیاسی از جمله آمده است که : «مساله ی ملی و از جمله مسئله ی ملی ترکان ایران اصولا یک مسئله ی سیاسی است. حل مسئله ی ملی و امحا ستم ملی تنها از طریق تامین حق ملل در تعیین سرنوشت خویش ممکن و مقدور است. جمهوری اسلامی ایران مانع اصلی کنونی سر راه تحقق این امر است.»
جنبش مردم ایران که با انتخابات اخیر وارد مرحله ی تازه ای از تحرک سیاسی خود شده است، علیرغم همه ی اما و اگر هائی که این و یا آن سازمان و شخصیت سیاسی مطرح می کنند، با شعار ابطال انتخابات در حقیقت قلب رژیم جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است.
هر کسی که الفبای سیاست را خوانده و روند جنبش مردم ایران را در سالهای اخیر تعقیب کرده باشد، میداند که در این مرحله، شعار ابطال انتخابات اولین سنگری است که مردم ایران صرف نظر از اینکه به کدام یک از ملت های ساکن ایران تعلق داشته باشند، قصد تصرف آنرا دارند. سنگرهای بعدی، تغییر قانون اساسی، لغو ولایت فقیه و ارگانهای غیر انتخابی و ... می باشند. بقول درست کروبی، این هنوز اول داستان است.
جمهوری اسلامی که در راس آن خامنه ای همچون سلطان بی تاج و تخت جلوس کرده است، دشمن همه ی ملت های ساکن ایران است. با اینکه بخش هائی از اپوزیسیون در سرکوب خواسته های بر حق ملت های غیرفارس، کاتولیک تر از پاپ بوده و اخیراً نیز با بیانیه ی اعتراضی افرادی همچون کاوه ی بیات به منشور انتخاباتی «احیای حقوق اقلیت های قومی» کروبی، شاهد تازه ترین برخورد شونیستی این بخش از به اصطلاح اپوزیسیون بودیم، ولی جمهوری اسلامی به رهبری خامنه ای و پیشکارش احمدی نژاد نقدترین دشمن ملت های غیرفارس محسوب می شود.
مردم آذربایجان در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد ترورهای اعضای سپاه پاسداران و ماموران امنیتی علیه فرزندان آذربایجان را فراموش نکرده اند. دستگیری نیروهای ملی آذربایجانی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد رکوردهای تازه ای به جا گذاشت. امروزه در ایران، جمهوری اسلامی سمبل شونیزم، تبعیض ملی- مذهبی و آسیمیلاسیون ملت های غیرفارس می باشد.
همانگونه که در بالا گفتم مردم آذربایجان و ملت های غیرفارس دیگر، از بخش هائی از اپوزیسیون، ناحقی ها و ناروائی هائی دیده اند که آنها را نسبت به مقاصد سیاسی آنها بدبین کرده است. آنها از اینکه بخش بزرگی از اپوزیسیون تا بحال نسبت به سرکوب فعالیت های مدنی، ملی و فرهنگی آنها توسط نیروهای امنیتی رژیم بی اعتنا بوده اند، رنجیده خاطر هستند. مردم آذربایجان هنوز فراموش نکرده اند که قیام میلیونی آنها در خرداد ۱٣٨۵ با توطئه ی سکوت بخش های بزرگی از اپوزیسیون برگزار شد. هنوز هم دستگیریها و سرکوبهای روزمره ی فعالین ملی آذربایجان فقط در معدودی از نشریات و سایت های اپوزیسیون انعکاس خود را پیدا میکند. همه ی اینها دست بدست هم داده و باعث شده است که ملت های غیرفارس در این روزهای تاریخی تحرک سیاسی لازم را نشان ندهند. این خود باید درسی باشد برای اپوزیسیون و نیروهائی که خواهان تغییرات رادیکال و واقعی در ایران هستند. آنها باید بدانند که بدون مشارکت فعال ملت های غیرفارس، عقب راندن دیکتاتوری و ایجاد جامعه ای دمکراتیک غیرممکن می باشد. اپوزیسیون جمهوری اسلامی باید بداند که ستون فقرات جنبش آزادی و عدالت اجتماعی در ایران، عبارت از مبارزه ی ملی- دمکراتیک ملتهای غیرفارس، زنان و زحمت کشان کشور است.
ملت آذربایجان و نیروهای پیشرو آن نیز باید بدانند که بدست آوردن حقوق ملی، صرف نظر از ابعاد آن، بدون شرکت در مبارزه ی مردم ایران امکان ناپذیر است. این امر مهم چیزی نیست که یک شبه بدست آید. ملت آذربایجان باید در مبارزه ای که این روزها برای ابطال انتخابات ساختگی جریان دارد، شرکت کرده و بدون توهم نسبت به افرادی همچون موسوی، در کنار شعارهای مردم، با خواسته های مستقل ملی- دمکراتیک خود وارد عمل شوند. همانگونه که در اعلامیه ی هیئت اجرائیه ی جنبش فدرال دمکرات آذربایجان گفته می شود: «جنبش دموکراتیک در آذربایجان همواره پیشتاز و ستون فقرات اصلی دموکراسی خواهی بوده است و اکنون که جنبشی همگانی در ایران ، پایه های نظام متحجر ولایت فقیه را به لرزه در آورده است ، با پیوستن به جنبش عمومی دموکراسی خواهی در ایران و در عین حال با عنوان کردن خواسته های مشخص ملی خود، می تواند گام های جدی به جلو بر داشته و به بلوک بزرگی در جنبش دموکراتیک در سطح ملی و نیز در سطح ملیت ها در ایران تبدیل شود.» در عین حال که نباید گذاشت «که مبارزه علیه رژیم سیاه خامنه ای-احمدی نژاد ، بحساب جناح " توهم" سبز و ادامه یک حکومت تئوکراتیک اسلامی که منشاء این همه بد بختی و خفقان و فقر و فلاکت در جامعه است ، واریز شود» ولی در عین حال «زمان آن فرا رسیده است که آذربایجان قامت بزرگ خود را نشان دهد!»
ملت آذربایجان بر خلاف آوانتوریست ها و کسانی که سررشته ای در کار سیاست ندارند، بخوبی می داند که هر گونه گشایش در فضای سیاسی جامعه به نفع حرکت ملی آذربایجان است.
کسانی که مبارزه برای ابطال انتخابات را بازی سیاسی و مبارزه ای که ملت آذربایجان هیچگونه نفعی در آن ندارد، قلمداد می کنند، عملاً در کنار دیکتاتوری باند خامنه ای و پیشکار او احمدی نژاد قرار می گیرند. اینها دانسته و ندانسته آب به آسیاب دیکتاتوری حاکم بر سرنوشت ملت های ساکن ایران می ریزند.