فعالان مدنی آذربایجانی بر چه مبنای دستگیر می شوند؟
به یاد حسین حسینی


سئودا یاشماق


• حسین هایی که در زندان هستند جرمشان بی جرمی است و اتهامشان احترام به انسانهای محترم و دیگر هیچ. شاید فاتحه، شکل ادای احترام و یا نیز زمان ومکان این عمل باید مطابق دستور حاکمیت باشد! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۰ دی ۱٣٨۷ -  ٣۰ دسامبر ۲۰۰٨


اینان در هر روز چهار بار عوض می¬شوند
پیر و جوانند و گونه گونند.
در هر دقیقه یک بار
تک تیر نگاه خود را
از چشمی درب سلول بر من می¬دوزند.
اینان با من و
من با اینان
من می¬ سوزم و اینان می سوزند
من به حال اینان
و اینان در روز چون شب و در شب چون روزند.

سه سالی هست که به هر یک از سایتهای اینترنتی آذربایجان که مراجعه میکنیم به احتمال زیاد یک خبر دستگیری یا زندان یا تبعید به شهر دیگر در کنار دیگر اخبار خودنمایی می¬کند، از خبر دستگیری فعالین اورمیه به اتهام پخش اعلامیه گرفته تا حکم ۵ سال حبس تعزیری در زندان زاهدان برای آقای عسگر اکبرزاده، که هر کدام از اینها رویدادهایی هستند که در جامعه و مجامع خبری گوشهایمان به شنیدنشان عادت کرده¬اند. هر چند تمامی این اتهاماتی که به فعالین حرکت ملی آذربایجان نسبت داده می¬شود بی¬پایه و اساس است و حتی منطبق با تعاریف خود حاکمیت از جرم هم نیست اما عملکردیست که از طرف حکومت به نوعی به قضایی تبدیل شده است، و فعالین مدنی آذربایجانی نیز ناخواسته در معرض چنین اتهاماتی قرار می¬گیرند. برای مثال وقتی شخصی در یک شهر آذربایجانی به مناسبت روز ۲۱ آذر، سالروز رسمی شدن زبان ترکی، اعلامیه¬ای با محتوای تبریک چنین روزی تهیه و بین مردم پخش میکند نه تنها مرتکب جرمی نشده است بلکه از حق مسلم خود که همانا آزادی اظهار عقیده و بیان استفاده نموده است. یا وقتی حکم آقای عسگر اکبرزاده فعال دانشجویی حرکت ملی آذربایجان را می خوانیم نه تنها هیچ یک از اتهامات علیه ایشان جرم و بر هم زدن امنیت کشور نیست بلکه حتی در حکم دو صفحه¬ای دادگاه آنچنان تناقض واشتباه به وفور یافت میشود که نشان از ناآگاهی بعضی قضات قوه قضاییه در مسائلی که مجری آن هستند دارد که حتی فرق بین یک جنبش مردمی (حرکت ملی آذربایجان) با یک گروه یا دسته سازمان یافته را نمی¬دانند. اما تمامی این اتفاقات و عملکردهای حاکمان قانون نه تنها غیر منتظره نیست، بلکه یک فعال مدنی اذربایجانی خود را حاضر کرده که "برخورد با من از این سنخ خواهد بود." اما خبری که روز ۲۳ آبان امسال در سایتهای آذربایجان منتشر شد تعجب و حیرت فعالین حقوق بشر را برانگیخت و بعد از ۴۵ روز هنوز سوال اینکه "اینبار برای چه دستگیر کرده¬اند" بدون جواب در اذهان مانده است.

خبری با این عنوان که: آقایان حسین حسینی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه رازی و مهندس عبدالله عباسی جوان استاد دانشگاه شهید رجایی تهران به همراه چند تن از فعالین حرکت ملی آذربایجان درشهر ری بر سر مزار ستارخان، سردار ملی، دستگیر شده¬اند. این خبر خواسته یا ناخواسته این سوال را که مگر فاتحه خواندن برای یک سردار ملی جرم است، در پی دارد.

وقتی بعضی از دوستان به خاطر ۲۱ آذر دستگیر میشوند، حاکمیت این توجیه را برای خود دارد که فرقه با اتحاد جماهیر شوروی رابطه داشت یا بهانه واهی مانند فرقه در صدد تجزیه کشور بود را دارد، اما اینبار نه برای بزرگداشت یک شخصیتی که اینان قبول ندارند بلکه برای ادای احترام به فردی که سردار ملی است، انسان را دستگیر میکنند.

اولین باری که با نام حسین حسین آشنا شدم به تاریخ ۲/۴/۸۷ باز میگردد.در آن هنگامی که ایشان در شهرسولدوز (نقده) در یک نمایشگاه عرضه محصولات فرهنگی دستگیر و روانه بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرسولدوز شده بود و در آنجا پس از دو روز بازجویی و شکنجه فیزیکی و روحی تحویل اداره اطلاعات شهر اردبیل شده بود. در بازداشتگاه اردبیل نیز پس از هفت روز باز جویی و شکنجه روانه زندان اردبیل شده و بعد از چند روز به قید وثیقه ده میلیون تومانی از زندان اردبیل آزاد گردید.

بعد از حدود یک ماه ایشان را درسولدوز ملاقات کردم. فردی بلندقد و خوش برخورد، بعد از کمی احوالپرسی از او پرسیدم که کمی ازخودش بگوید و حسین پاسخ داد که متولد سال ۱۳۶۶ در شهر سولدوز (نقده) است. یک برادر بزرگتر از خود دارد و پدرش باز نشسته نظامی است. در شهر اردبیل در رشته معماری در مقطع فوق دیپلم دانشگاه رازی مشغول به تحصیل است و دبیرسابق انجمن اسلامی دانشگاه نیز بوده، اما زمانی که از او پرسیدم یرای چه دستگیر شده و چه خواسته¬هایی دارد، با خنده گفت که هنوز علت دستگیری¬ام را نمیدانم اما خواسته های من به عنوان یک شهروند این است که اصولی را که در چهارچوب قانون اساسی جمهری اسلامی از جمله اصل ۱۵ وجود دارد باید اجرا گردد. این شناخت و دوستی ام با حسین ادامه داشت تا اینکه روز ۲۳ آبان خبر دستگیری وی را شنیدم. اما اینبار با کمال تعجب و سردرگمی از خود پرسیدم که مگر برای فاتحه خواندن برای سردار ملی ادم را دستگیر میکنند؟

حسین هایی که در زندان هستند جرمشان بی جرمی است و اتهامشان احترام به انسانهای محترم و دیگر هیچ. شاید فاتحه، شکل ادای احترام و یا نیز زمان ومکان این عمل باید مطابق دستور حاکمیت باشد!