این بار «رادیکال های» جناح محافظه کار!
پیرامون حکم حکومتی علی خامنه ای به مجلس هفتم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۷ بهمن ۱٣٨٣ -  ۲۶ ژانويه ۲۰۰۵


اندکی بيش از چهار سال بعد از حکم حکومتی ای که مجلس ششم را مطيع ولايت ساخت و اصلاح طلبان را در سراشيب سقوط قرار داد، خامنه ای حکم حکومتی ديگری را راهی مجلس هفتم کرده است تا به تندروهای مجلس يادآوری کند دست از مخالفت های جنون آميز خود با دولت – که بيشتر به انتقام جويی می ماند – بردارند. اگر آن حکم، راديکال های جناح اصلاح طلب را در موقعيت دشواری قرار داد و ميدان عمل را به اصلاح طلبان ميانه رو سپرد، اين حکم نيز قرار است تندروهای محافظه کار را تابع ميانه روان جناح و در واقع «بزرگان نظام» سازد.
آشکارترين پيام تازه رهبر حکومت، محافظت از دولت در برابر هجوم های پی در پی اين جناح تندرو است. در کارنامه ی مجلس هفتم که هنوز به يک سال نرسيده است، مخالفت با کابينه و استيضاح وزرا، به عنوان عمده ترين قلم، ثبت است و علاوه بر آن چه صورت گرفته، هنوز ليست بلندی از وزرا در نوبت قرار داشته اند. اين فشارها و هجوم های پی در پی مجلس به دولت، بيش از آن که در رقابت جناح ها به سود يکی و به ضرر ديگری باشد، موقعيت «نظام» را آسيب پذير ساخته است. در شرايط دشوار بين المللی و ملی که حکومت اسلامی در آن قرار گرفته است، طبيعی است «بزرگان نظام» به افق هايی دورتر از آن چه جنگجويان غالبا بی تجربه ی خط مقدم جناح ها می بينند، بيانديشند. و اين افق های دورتر هيچ چيز نمی تواند باشد جز ابرهای سياهی که خبر از طوفان می دهند. رهبران نظام برای مقابله با اين طوفان بيش از هر چيز نگران «اقتدار» ی هستند که با اين کشمکش ها تضعيف می شود.
دوران اصلاح طلبی در حکومت پايان يافته است و بسياری از درگيری ها و انتقام جويی ها و انتقام کشی های شکست خوردگان ديروز و پيروزمندان امروز، نه تنها بی فايده که مضر است. کشتی حکومت، امواج اصلاح طلبی دوم خرداد را پشت سر گذاشته و اکنون به ترميم قوا و شکاف ها در مقابله با امواج جديدی که در راه هستند، احتياج دارد. زخم هايی که هنوز از دوران اصلاحات بر پيکر حکومت مانده است نيز، با گذر زمان برطرف خواهد شد و احتياج به اين همه صف بندی و جنگ آشکار ندارد. اين ها واقعيت هايی است که تندروهای مجلس، که غالبا از نسل جديد دست پروردگان حکومت هستند، نمی توانند بپذيرند و چون تازه بدوران رسيده هايی بدون ملاحظه، شتاب زده بر آنند تا همه ی نظام را به نام خود و به کام خود سازند.
اما به نظر نمی آيد رهبر حکومت از حکم تازه ی خود تنها شکاف های گذشته را در نظر داشته باشد، و بيمناک شکاف هايی که در جناح محافظه کار سابق به عمق می روند، نبوده باشد. همان زمان که محافظه کاران سرمست از پيروزی خود در مجلس به لطف تصفيه های شورای نگهبان و حکم های حکومتی رهبر، خبر از يک دستی حکومت در آينده ای نزديک می دادند، تحليل گرانی بودند که يادآوری کنند يک دستی حکومت اسلامی – ايدئولوژيک خيالی است که هرگز به واقعيت نمی پيوندد. حکومتی که هم مذهبی است و هم ايدئولوژيک است، به آتشفشان فعالی می ماند که هر شکاف و گسل آن مسدود شود، شکاف و گسل تازه ای از گوشه ای ديگر سر باز می کند.
اکنون «بزرگان نظام» نگران و بيمناک همين شکاف ها و گسل های تازه هستند. شکاف هايی که در صفوف محافظه کاران به سرعت فعال می شوند. دعوای مجلس و دولت، دعوايی متعلق به گذشته است و سرنوشت و نتيجه ی آن رقم خورده است. اما محافظه کاران در آستانه ی انتخابات رياست جمهوری، با شکاف ها و هرج و مرج های فزاينده ای در درون خود روبرويند که اگر مهار نشوند، سرنوشت اين جناح و کل نظام را با مخاطرات جدی روبرو می کند.
خامنه ای – در آستانه ی آغاز رقابت های انتخاباتی در صدد مهار تندروان مجلس بر آمده که سخت سری می کنند و به پندها و اندرزهای بزرگان و ميانه روها تن نمی دهند و در بازی «وفاق» امتيازی بيشتر از اندازه خود می خواهند و رويای سپردن قدرت به نسل جديدی از هواداران حکومت را در سر دارند. آن هم حکومتی که در شرايطی نيست که بتواند چنين بلندپروازی ها، ماجراجويی ها و بی تجربگی هايی را تحمل کند. اين حکومت نياز دارد به نيروهای کهنه کار و آزموده ی خود متکی شود. نه فقط در جناح محافظه کار، که در جناح اصلاح طلب نيز.
حکم حکومتی خامنه ای شايد آغاز سقوط ستاره ی بخت «نسل جوان» و تازه نفسی یاشد که با هياهوی بسيار به وسط منازعات حکومتی فرستاده شد، اما اکنون به نظر می رسد وظيفه ی آن به پايان رسيده باشد. اردوی محافظه کاران برای انتخابات رياست جمهوری به آرامش و حرف شنوی احتياج دارد.