ما قدرتمندتر شدیم!
تقدیم به انتشار مجدد آشتی و روژهه لات


آسو صالح



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۵ آبان ۱٣٨۷ -  ۵ نوامبر ۲۰۰٨


۱.
هر تعریفی که از مفهوم "قدرت" ارائه دهیم، با در نظر گرفتن شیوه های اعمال آن، اهمیت خاص خود را نسبت به حوزه های مختلف دارد. برتراند راسل، فیلسوف انگلیسی، قدرت را ایجاد اثرات مورد نظر تعریف می کند. فوکو، در خصوص مفهوم قدرت، درک سلسله مراتبی ساده را رد می کند و معتقد است قدرت یک مفهوم ساده ابلاغی از بالا به پایین و دستوری نیست، بلکه در شبکه ای از روابط در هم پیچیده، ساری و جاریست. ماکس وبر، جامعه شناس آلمانی، قدرت را تحمیل اراده خود بر رفتار دیگران تعریف کرد. اما هانا آرنت، قدرت را به مثابه توانایی توافق بر سر یک شیوه مشترک رفتار در تفاهم و ارتباطی بدون قید و شرط می دانست.

۲.
تا قبل از رنسانس در غرب مبنای "قدرت"، قهر و سلطه و "هرکس زورش بیش، قدرتش بیشتر" بود. پس از آن مبنای قدرت زمین شد و ما شاهد بروز فئودالیسم بودیم، ولی در پی انقلاب صنعتی اول و دوم در قرون ۱٨ و ۱۹، مبنای قدرت از زمین به ابزار تولید و سرمایه منتقل شد و تا سالهای پس از جنگ دوم، ابزار تولید و جنگ افزارهای نظامی، مبنای قدرت را تشکیل می دادند، اما از اواخر دهه ۷۰ میلادی و با ظهور اینترنت های اولیه و انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات، صحنه جهانی، تغییرات بزرگی را شاهد بود و مقوله ای به نام "رسانه" وارد معادلات "قدرت" شد.

٣.
رسانه ها و به ویژه مطبوعات، گزارشگر وقایع سیاسی و منعکس کننده ی مذاکرات مجامع سیاسی و نهادهای قانونگذار محسوب می شوند. مطبوعات همچنین به عنوان سکو یا تریبون برای بیان عقاید سیاسی و وسیله ای در دست احزاب و سازمانهای سیاسی برای بسیج افکار عمومی یا شکل دادن به مرام و مسلک به کار می روند. آنها ابزاری برای تبلیغات (پروپاگاندا) در کشمکش میان دولتها و ناظر بر عملکرد حکومت ها و از همه مهمتر وسیله ای برای آگاه کردن مردم از مسائل مملکتی و اعمال قدرت در جوامع هستند. نقش "انتقادی" و "بسیج گر" رسانه ها و بویژه مطبوعات در انقلاب های فرانسه و اروپای مرکزی و روسیه بر هیچکس پوشیده نیست. رژیم های توتالیتر آشکارا از رسانه ها برای اعمال کنترل اجتماعی و نفوذ در فرایند اجتماعی شدن استفاده می کنند.
اینها همه تنها و تنها در اثر یک مفهوم است که امروزه در رسانه های تبلور یافته است: "قدرت". در واقع تاثیرگذاری رسانه هاست که قدرت آنها را در پی دارد. در هم تنیدگی مفاهیم "قدرت" و "رسانه" به وضوح دیده می شود. در واقع و به کلام ساده، در سطوح ملی و بین المللی، احزاب و گروه ها، نهادهای مدنی، دولتمردان، همه و همه به قدرت رسانه ها در "انتقال پیام"، "ایجاد دانش" و "تغیر رفتار" مخاطبان معترفند.

۴.
پس از وقفه ای سه ساله، شاهد انتشار مجدد دو نشریه ی کردی- فارسی بودیم: آشتی و رژهه لات. به نظر می رسد اگر زمان توقیف این دو نشریه و زمان حال را مقایسه نماییم، تفاوتهای زیادی نمایان خواهد شد. هم از نظر حاکمیت و میزان تحمل آن، و هم از نظر ایجاد فضای رقابت روزنامه نگاری. فضای رقابت روزنامه نگاری از آن جهت که در زمان توقیف این دو نشریه، ۶ هفته نامه یا روزنامه ی کردی فارسی در حال انتشار بود و تقریباً در تمام روزهای هفته باید منتظر انتشار یکی از آنها و مشاهده ی آنها بر دکه های مطبوعاتی شهرهای کردنشین می بودیم: پیام کردستان، آشتی، روژهه لات، کرفتو، آسو و سیروان. در چنین جوی، قطعاً فضای رقابتی ایجاد شده و روند تحولات در روزنامه نگاری کردی(در کردستان ایران)، با سرعت بیشتری مسیر خود را طی خواهد نمود.

اما فارغ از تحلیل هایی که در زمینه ی صدور اجازه ی مجدد انتشار این دو نشریه صورت می گیرد، با توجه به مقدمه ی نسبتاً طولانی این مقال از یک طرف، و استراحت بیش از دو ساله ی روزنامه نگاران و روزنامه نگاری کردی در ایران از طرف دیگر، به نظر می رسد انتشار این دو هفته نامه یا روزنامه، نوید بخش پایان یک دوره ی سرشار از انفعال اجباری برای اهل قلم و روزنامه نگاران باشد. دوره ای که بازداشت و صدور احکام سنگین برای روزنامه نگاران، و جلای وطن نمودن شماری از روزنامه نگاران دیگر، تلخیش را دو چندان کرد.

امید است انتشار مجدد این دو نشریه بازهم عرصه روزنامه نگاری حرفه ای را در کردستان زنده نموده و نشریات کردی و روزنامه نگاران کرد بتوانند از طریق این بسترها، کارویژه های لازم خود را به درستی انجام دهند. چه بسا میزان "تحمل حاکمیت" فاکتوری اصلی و تاثیر گذار در بقای این نشریات و این فضای "نو" خواهد بود!

aso.salih@gmail.com