قابلمه‌های خالی حاصل تبلیغات محافظه‌کاران نیست، واقعیت سفره کارگران است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۷ تير ۱٣٨۱ -  ۱٨ ژوئيه ۲۰۰۲


پایگاه اینترنتی «امروز» در مقاله‌ای تحت عنوان «قلوه سنگ، قابلمه، سیاست» تجمع کارگری دیروز در تهران را مورد بررسی قرار داد و آن را در راستای سیاست‌های «خانه کارگر» علیه دولت و تقویت هاشمی رفسنجانی یا به تعبیری «جناح سوم» ارزیابی کرد. این سایت اینترنتی با اشاره به بازتاب نسبتا گسترده این تجمع در روزنامه‌های محافظه‌کار و سکوت نسبی روزنامه‌های اصلاح‌طلب در برابر آن، این نتیجه را در اختیار خواننده قرار داد، که تجمع فوق تجمعی علیه دولت و اصلاح‌طلبان بوده است. «امروز»‌نوشت قابلمه‌های خالی را که کارگران بر سر دست بلند کردند در میان آن‌ها «توزیع» شده بود. نتیجه‌گیری نویسندگان این یادداشت چنین است:
«چندی قبل یکی از گردانندگان اصلی این قبیل تجمعات کارگری، در گفت‌وگویی اعلام کرده بود که قصد دارند «مطالبات» کارگران را به حدی بالا ببرند که «هیچ دولتی» نتواند پاسخگوی آنها باشد.
تجمع روز گذشته کارگران نشان داد که این راهبرد تشکل مشهور «سیاسی» کارگری کشور، مراحل اجرایی خود را به سرعت طی می‌کند.»
 
١.تردیدی نیست که سران خانه کارگر خواست‌های کارگران و خود آن‌ها را نیز، وسیله‌ای برای پیش‌برد منافع جناحی خود کرده‌اند و در هر فرصتی می‌کوشند این سیاست را به مرحله اجرا بگذارند. فعالین مستقل کارگری ایران تاکنون بارها نسبت به این سیاست اعتراض کرده و به همین جهت این تشکل را فاقد مشروعیت برای نمایندگی کارگران ایران اعلام کرده‌اند. نکته اینجاست که سوءاستفاده خانه کارگر از کارگران ایران فقط به تقویت یک جناح علیه جناح دیگر محدود نمی‌شود و آن‌ها در هر فرصتی کوشیده‌اند از طبقه کارگر ایران برای تقویت «نظام» و رهبری آن نیز بهره بگیرند. اعتراضی که به این سیاست صورت می‌گیرد کاملا اصولی است، اما فراموش نکنیم مشی گروه‌گرایانه خانه کارگر مختص به چند ماهه و حتی چند ساله اخیر نیست و در تمام سال‌های گذشته فریادهای کارگرانی که نمی‌خواستند وسیله سوءاستفاده سران خانه کارگر شوند، به گوش هیچ مقام دولتی و هیچ اصلاح‌طلبی نرسید، چرا؟
و باز نباید فراموش کرد که از سوی حکومت اسلامی ایران و از جمله دولت، خانه کارگر همچنان نماینده تام و تمام کارگران ایران  شناخته می‌شود و چه در مجامع بین‌المللی و چه در مناسبات داخلی، به نام کارگران ایران سخن می‌گوید. تا به امروز در میان محافل و نهادهای اصلاح‌طلب حکومت از جمله مجلس علیه این غصب نمایندگی کارگران ایران اعتراض موثری صورت نگرفته است. چرا؟
 
٢. نه کارگران که تمامی دیگر اقشار جامعه ایران نیز گرفتار این بلیه هستند و نه جناح محافظه‌کار و نه جناح غیرمحافظه‌کار، امکان هیچ گونه حرکت مستقلی را به آن‌ها نمی‌دهند. پنج سال بعد از جنبش اصلاحات در ایران، همه سخنانی که در مورد نهادهای مدنی گفته می‌شود و همه آمارهایی که در این مورد ارائه می‌شود، عوامفریبانه است و آن چه به نام نهادهای مستقل جامعه مدنی مورد تاکید و تایید قرار می‌گیرد یا وابسته به این جناح یا آن جناح حکومت است. هنوز فراموش نشده است که دوستان و همفکران کسانی که امروز در سایت «امروز» قلم می‌زنند نیز زمانی تلاش بسیاری کردند یک «تشکل کارگری» در برابر خانه کارگر بسازند که تابع مصالح جناح اصلاح‌طلب باشد و البته قابلمه خالی به دست کارگران ندهد و بر آتش مطالبات آن‌ها نیز ندمد. این سیاست بنا به دلایلی که برای ما چندان روشن نیست،‌فعلا رها شده است. (نقریبا از همان زمان که قطعی شد وزارت کار از دست دوستان خانه کارگر به دست جبهه مشارکت منتقل خواهد شد).
شوربختی مردم ایران است که فعالیت مستقلانه از این جناح یا آن جناح از حکومت برای آن‌ها ممنوع است و برای اینکه بتوانند از حداقل مشارکت و حق اعتراض برخوردار باشند، باید یا از کانال این جناح حکومت عمل کنند یا آن جناح آن و اگر نیز کسانی پیدا شوند که قیمومیت هر دو جناح را نفی کرده و بخواهند فعالیت مستقلانه‌ای صورت دهند، نخستین مارکی که از هر دو طرف بر پیشانی آن‌ها می‌نشیند، وابسته به بیگانه یا وابسته به محافل ضدانقلاب است. با این حال کارگران ایران آموخته‌اند در این شرایط دشوار چگونه برای خواست‌های خود مبارزه کنند. هیچ اعتراض کارگری در سال‌های اخیر نیست که به دعوت خانه کارگر برگزار شده و دست‌کم بخش‌های وسیعی از کارگران علیه سوءاستفاده‌های مسئولان این تشکل اعتراض نکرده و بر اصالت اعتراضات و حرکات کارگری پای نفشارده باشند.
نویسندگان «امروز»‌اگر نگران سوءاستفاده خانه کارگر و دیگران از حرکات کارگری در جهت مصالح جناحی هستند، بهتر است به جای کینه‌توزی نسبت به اجتماعات کارگری، این تلاش‌های پیشروان جنبش کارگری در ایران را ببینند، بر آن قدر بگذارند و همصدا با آن‌ها خواهان ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری شوند. آیا گردانندگان و نویسندگان «امروز» حاضرند با این خواست کارگران پیشرو ایران همصدا شده و در جهت تشکیل سندیکاهای مستقل از دولت و حکومت سخن بگویند یا قلم بزنند؟
 
٣. «امروز» از قول «نوروز» نقل کرده است که در پشت پرده تجمع کارگری اخیر ایران نکته‌ها بوده است و از جمله آن‌که قابلمه‌های خالی در میان کارگران توزیع کرده‌اند تا آن‌ها را بر سر دست گرفته و نمایش داده و علیه دولت شعار دهند.
به نظر می‌رسد گردانندگان «امروز» هنوز متوجه وخامت اوضاع نیستند و «قابلمه‌های خالی»‌را «تبلیغات» ضداصلاح‌طلبانه جناح رقیب خود تصور می‌فرمایند. قابلمه‌های خالی متاسفانه واقعیت سفره‌های بسیاری در کشور ماست. این قابلمه‌های خالی را عوامل خانه کارگر به دست کارگران نداده‌اند، بیست و سه سال حکومت جمهوری اسلامی (به شمول ۵ سال عملکرد دولت اصلاح‌طلب جناب آقای خاتمی)‌این قابلمه‌های خالی را در سفره کارگران ایران گذاشته‌است. سال‌هاست بسیاری از آزادیخواهان و عدالت‌طلبان ایران به اصلاح‌طلبان حکومت هشدار داده‌اند از تقابل نسنجیده و خطرناک میان «توسعه سیاسی» و «توسعه اقتصادی» بپرهیزند، نسبت به خواست‌های معیشتی مردم ایران بی‌توجهی نکنند، نگویند و تکرار نکنند که آقای خاتمی «وعده‌اقتصادی»‌به مردم نداده است، اگر هم کاری برای بهبود این شرایط نمی‌کنند یا نمی‌توانند بکنند،‌این خواست‌ها را به محافظه‌کاران نسبت نداده و دست‌کم با آن همدلی نشان دهند. اما ظاهرا هنوز کسانی در جنبش اصلاح‌طلب هستند که قابلمه‌های خالی کارگران را تصور و تبلیغ جناح رقیب خود می‌دانند.
 
۴. هشدارآمیزترین بخش یادداشت «امروز» آن جاست که تصور می‌کند «بالا رفتن» مطالبات کارگری، حاصل تلاش‌های رقبا برای مقابله با اصلاح طلبان است. چنین تحلیلی را مکرر شنیده‌ایم و به حیطه مسایل کارگری نیز مربوط نمی‌شود. اصلاح‌طلبان دولت ایران از همان زمان که قصد کردند ترمز جنبش اصلاح‌طلبانه را بکشند،‌بر این عقیده‌شدند که بر آتش مطالبات توده مردم و جامعه بیش از اندازه دمیده شده و بخشی از گرفتاری‌های جنبش اصلاحات حاصل این شتاب نامعقول است. آن‌ها مدت‌هاست در جهت کند کردن این مطالبات یا به‌بیان دیگر «معقول کردن»‌و «بهینه کردن»  آنها تلاش می‌کنند.
کارگران در تجمع خود چه می‌خواستند که «نامعقول»‌و «تندروانه»‌ و «غیربهینه» بود؟ آیا طلب دستمزد برای کسانی که ماه‌ها و بلکه بیش از یک سال است دستمزد نگرفته‌اند، نشانه بالارفتن سطح مطالبات کارگران است؟ آیا این واقعیت که کارگران گرسنه‌و قابلمه‌هایشان خالی است، زیاده‌خواهی است؟ آیا درخواست امنیت شغلی و برخوردار شدن از حق اعتصاب برای دفاع از حقوق خود زیاده‌روی است؟ شاید کارگران به دلیل حمایت از «دولت اصلاحات»‌باید خاموش بنشیند،‌رنجی را که بر آن‌ها و خانواده‌یشان می‌رود به هیچ بگیرند،‌چشم‌های خود را بر مصوبه دولت در جهت «اصلاح قانون کار»‌ببندند  تا دولت اصلاح طلب لایحه تغییر قانون کار را به مجلس اصلاح‌طلب بفرستد و با تصویب آن، امنیت شغلی کارگران را بیش از این که هست پایمال سازد؟
مسئولان «امروز»‌نیز این روزها در کنار سایر یاران اصلاح‌طلب خود در خط مقدم جبهه‌ای که آتش از هر سوی آن می‌بارد، می‌توانند به خود حق بدهند هر چه را که به دستور و خواست و میل آن‌ها و در جهت برنامه‌ها و نقشه‌های آن‌ها نیست توطئه رقیب ببینند،‌اما قابلمه‌های خالی کارگران ایران تبلغیات جناح محافظه‌کار نیست،‌محصول حکومتی است که از جمله خود این  محافظه‌کاران بیش از همه در آن مسئولیت دارند. آن کس که این حقیقت تلخ را نبیند، راهی را هموار خواهد ساخت که «آزادی»‌در پیش پای این قابلمه‌های خالی قربانی شود.