حدیث اعدام یعقوب مهرنهاد


مرتضی صادقی


• سئوال این است. برای مقابله با این بی عدالتی دیگران چه وظیفه ای دارند. فعالین عرصه مطبوعات در جامعه ایران در مقابل این جنایت چه عکس العملی از خود نشان داده و در آینده نشان خواهند داد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۷ مرداد ۱٣٨۷ -  ۷ اوت ۲۰۰٨


درست در صد و دومین سالگرد انقلاب مشروطیت یعقوب مهر نهاد روزنامه نگار، فعال اجتماعی ، و دبیر انجمن «جوانان صدای عدالت» در زندان زاهدان اعدام شد . اعدام شد و برگ غم انگیز دیگری بر برگهای راه پر سنگ ولاخ بیشتر در نشیب وگاهی در فراز یک قرن گذشته استقرار دمکراسی در ایران افزود. مهرنهاد در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد تا آنان که در آینده در دورانی که شحنه و شیخ و عسس محلی از اعراب ندارند و با خیالی آرام داستان این دیار خونبار را می خوانند همواره با غم و اندوه شاهد باشند که اعدام شدن میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل و ملک المتکلمین آغاز راهی بود که با عشقی و فرخی یزدی ادامه یافت ارانی را شامل شد، کریمپور شیرازی را در آتش سوزاند، دکتر حسین فاطمی را از این جامعه گرفت، گلسرخی راحماسه کرد و نامی جاویدان، سعید سلطان پور را در جامه دامادی در یک انتقام گیری کور تیر باران کرد رحمان هاتفی را زیر شکنجه کشت، سعیدی سیرجانی را با زشت ترین دشنامها بر باد گرفت و آنگاه که دید کارائی ندارد با تزریق آمپول اتافیلین بی جان کرد، وزارت اطلاعاتش را مامور کرد تا محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را به ربایند و آنگاه خفه کنند و حالا یعقوب مهرنهاد را در انتقام گیری دیگری در زندان زاهدان به دار کشند.
یعقوب مهرنهاد در زندان زاهدان اعدام شد تا حدیث اعدامهای انتقام جویانه به فراموشی نرود. اعدام شد «تا خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد» تا با مرگش این پیام را به آنان که گوشی برای شنیدن دارند برساند و بگوید همانگونه که سعید سلطانپور را در فروردین ماه دستگیر کردند در زمانی که نه حرفی از سلاح بود و مبارزه مسلحانه، در یک انتقام گیری کور در اولین روز تیرماه تیر باران کردند. همانگونه که بعد از شکست در جنگ هشت ساله هزاران زندانی سیاسی را قتل و عام کردند. بگوید جمهوری اسلامی در ذات خود این توان را دارد که برای انتقام گیری از سوئی و ابراز قدرت از سوی دیگر بندیان و اسرایش را بکشد.
یعقوب مهرنهاد پس از شرکت در کنفرانسی با نام «جوانان پرسشگر و مسئولین پاسخگو» دستگیر و در سالروز انقلاب مشروطیت اعدام شد تا مرگش این پیام را برساند که جمهوری اسلامی جوانان پرسشگر را بر نمی تابد. چون مسئولینش نه تنها با پاسخگوئی سر سازگاری ندارند بلکه فرمانده هان ارتشی هستند که در آن ارتش «چرا» وجود ندارد.
مهرنهاد آن زمانی اعدام شد که درخواست عفو او با مخالفت کمیته عفو استان مواجه شد. آری حداقل آنانی که در سن و سال من هستند با این نکته آشنایند که در فرهنگ لغت مسئولان جمهوری اسلامی کم نیستند کلماتی که معنی قلب می دهد و از جمله این کلمات و عبارات همین « کمیته عفو» می باشد آنچه کمیته عفو نام گرفته «کمیته مرگ» است کمیته ای که مشابه آن در ابعاد هزار هزار بیست سال پیش فاجعه قتل و عام زندانیان سیاسی را به بار آورد.
حدیث اعدام مهرنهاد مثنوی هفتاد من کاغذی است که هم در آن چهره واقعی حکومت نقل شده و هم واقعیت سرزمین سوزان بلوچستان سرزمینی که نه تنها هفتاد و پنج درصد روستائیانش از نعمت آب آشامیدنی محرومند که سی و پنج درصد شهرنشینانش هم فاقد آب برای نوشیدن می باشند. حدیث فاجعه بار ولایتی است که وقتی یکی از اهالی بندر «گواتر» که هشتصد نفر جمعیت دارد و باید برای هر تانکر آبی که از شهرستان «نگور» به آنجا می آید شصت هزار تومان پرداخت کند و تازه امسال بطور مرتب هم ارسال نمی شود، به یکی از مسئولین استان می گوید ما آب برای نوشیدن نداریم آن مسئول در پاسخش می گوید «به اندازه استطاعتتان آب بخورید» .
در دانشگاههایش اگر چه سی هزار دانشجو مشغول تحصیلند ولی از این تعداد فقط چیزی بیشتر از یک درصد بلوچ می باشند. میزان زنانی که بنا به دلایل متعدد دست به خود سوزی می زنند ارقام بسیار بالای آمار کشور را به خود اختصاص میدهند و در این زمان است که کمبود یعقوب و نهاد مدنی که او مدیریت می کرد احساس می شود یکی از تنها نهادهائی که در آن منطقه فریادرس مردم بود. باری یعقوب مهرنهاد اعدام شد و بطور قطع نامش بعنوان یکی از پایه گذاران نهادهای مدنی در استان سیستان و بلوچستان خواهد ماند او میرزا جهانگیرخان شیرازی خطه بلوچستان است و این نام جاوید شاید کوچکترین پاداش در مقابل بذل جانش باشد. اما سئوال این است. برای مقابله با این بی عدالتی دیگران چه وظیفه ای دارند. فعالین عرصه مطبوعات در جامعه ایران در مقابل این جنایت چه عکس العملی از خود نشان داده و در آینده نشان خواهند داد؟. آیا انجمن صنفی روزنامه نگاران در این باره عکس العملی از خود نشان خواهد داد؟ آیا فعالین جامعه مدنی در داخل و خارج از کشور اقدامی خواهند کرد؟ آیا جوانان پرسشگر به اینکه در مقابله با این جنایات چه باید کرد پاسخی خواهند داد؟

Morteza1342@yahoo.com