خرمگس ِ الهی


عبدالرضا سالک


• ینس پدرسن هیچ خرمگسی را نابود نمی کرد. مأمور بهداشت از این که شخصاً بدیدار ینس پدرسن برود پروا نکرد. انتظار داشت با آدم لجوج، یکدنده و بد طینتی مواجه شود. در عوض با آدمی فوق العاده مهربان با رفتاری ملایم روبرو شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ شهريور ۱٣٨۴ -  ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۵


پیتر بم، برگردان: ع. سالک

در یوتلند (١) طاعون ِ اسبی ِ وحشتناکی شیوع پیدا کرده. مقامات، موضوع را زیر نظر گرفته اند. از آنجائی که جزو مواد ِ کار آموزی مقامات ِ اداری نیست که در بارهء خرمگس آگاهی داشته باشند، از پایتخت خواستار اعزام یک مأمور ِ بهداشت شدند. این مأمور بهداشت، البته که بسیار خوشحال شد. وقتی کسی سال های زیادی از زندگی اش را صرف این کرده باشد که در آزمایشگاه پشت ِ لوله های بویون (٢) و پتری دیش ها (٣) بنشیند، مأموریتی همچون نابود سازی خرمگس های یوتلند برای او چیزی ست شبیه فراخوانده شدن از پشت ِ جبهه به میدان جنگ.
این مرد، تمام عمرش با مسألهء زیانبار بودن ِ آفت ها سر و کله زده بود. این لعنتی ها را در همهء ابعاد و مرتبه شان بهتر از هر چیز دیگری در جهان می شناخت. برایش کاری نداشت که پاهای عقبی ِ خرمگس ها را پنجاه بار بزرگتر از ابعاد ِ واقعی شان با انگشت روی پنجرهء دَم گرفته بکشد. از زیر و بم ِ نیرنگ های اهریمنی آن ها اطلاع داشت. حتا با شپش هائی هم که درون ِ کُرک ِ خرمگس ها جا داشتند آشنا بود. اگر می خواستید می توانست از رودهء شپشی که در درون ِ کُرک خرمگسی جا داشت، یک باکتریوم کولی ِ (۴) سخت خطرناک هم پرورش دهد که روی آگار – آگار (۵) بصورت ستاره های سبز رنگی متبلور شوند.
برای این مرد هیچ چیزی بدیهی تر از این نبود که آفت ها بایستی نیست و نابود شوند. از این موضوع که نابود کردن ِ این موجودات از چه راهی اساسی تر و کامل تر است، آگاهی های عمیقی داشت.
پس با اشتیاق و دانش ِ کافی عازم ِ یوتلند شد تا برای خرمگسان، کانی ِ(۶) جانانه ای تدارک ببیند.
خویشتن را برای انواع ِ مقاومت ها آماده کرده بود. می دانست که خرمگسان هم بنوبهء خود تدابیری اتخاذ خواهند کرد مثلاً در مسیر ِ تکثیری پُردامنه و بسیار وحشتناک. اما آنچه که شکست او را سبب شد، نه خرمگسان بلکه خشکه مقدسی ِ کشاورزی بود بنام ینس پِدرسِن (۷).
جنگ علیه اینان می توانست بسرعت با موفقیت پایان پذیرد. چنان در همه جا با شدت و حدّت مورد هجوم قرار گرفتند که تحت هیچ شرایطی شانسی برای بقا نداشتند. اما بارها در حیاط خانهء ینس پدرسن ملجأ و مأمنی و نیز این امکان را می یافتند که تکثیر کنند، کاری که خرمگسان در انجامش سخت ماهرند.
ینس پدرسن هیچ خرمگسی را نابود نمی کرد. مأمور بهداشت از این که شخصاً بدیدار ینس پدرسن برود پروا نکرد. انتظار داشت با آدم لجوج، یکدنده و بد طینتی مواجه شود. در عوض با آدمی فوق العاده مهربان با رفتاری ملایم روبرو شد. مأمور بهداشت باتری خود را شارژ کرده بود که ینس پدرسن را زیر رگباری از استدلالات ِ رد نشدنی قرار دهد. بنظر می آمد که اوضاع برای این واپسین دژ ِ خر مگسان مساعد نباشد.
ینس پدرسن اصلاً فرصت نداد که مأمور بهداشت حرف بزند. به او گفت که خرمگس ها مخلوقات خداوندند و هیچکس مجاز نیست آن ها را بکشد.
بدین ترتیب برای نوشیدن چای در کلبه ای دهقانی در یوتلند زمان های دراز، آرام اما آشتی ناپذیر رو در روی هم نشستند. خرمگسی بزرگتر از معمول در فنجان ِ مأمور بهداشت افتاد. لحظاتی چند تقلاهای او را برای شنا تماشا کرد و سپس با احتیاط او را گرفته روی رومیزی قرار داد. وقتی حال ِ خرمگس جا آمد، بسوی کلهء کچل ِ مردی بپرواز در آمد که به کانی اش (۶) رسیده بود. مدت های دراز روی سر ِ مرد، اینطرف و آنطرف به گردش پرداخت.
علم، کمی ناراحت، سکوت کرده بود و ینس پدرسن لبخند ملایمی هم بر آن افزود.        
 
(١) Jütland
شهری در دانمارک.
(٢) Bouillonröhrchen
لوله های شیشه ای مخصوص کشت ِ میکرب ها که در ازمایشگاه های زیست شیمی و پزشکی
کار بُرد دارد. 
(٣) Petrischalen
ظرف ِ مسطح شیشه ای که در میکربشناسی برای کشت ِمیکرب بکار می رود.
(۴) Bacterium coli
باکتری هائی که معمولاً در رودهء بزرگ موجودند.
(۵) Agar-Agar
فراورده ای ژلاتینی که از خزه های دریائی تهیه می شود و بعنوان ِ شالودهء کشت ِ باکتری ها مورد استفاده قرار می گیرد.
(۶) Cannae
کانی شهری باستانی ست در جنوب شرقی ایتالیا. در نبرد مشهوری در نزدیکی ِ کانی در سال ٢١۶ پیش از میلاد، هانیبال از طریق تاکتیک محاصره و انهدام که اکنون در علوم نظامی حالت کلاسیک دارد
رومن ها را شکست داد. امروزه هر نبردی را که در آن از چنین تاکتیکی استفاده شود، کانی می خوانند. 
(۷) Jens Pedersen