انتخابات آزاد!
پیرامون تشکیل کمیته دفاع از انتخابات آزاد و شروط بیست گانه آن!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۱ آبان ۱٣٨۶ -  ۲ نوامبر ۲۰۰۷


کمیته ی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در ایران اخیرا تشکیل شده و شرایط بیست گانه ای برای برگزاری انتخابات آزاد اعلام نموده است. این اصول بیست گانه، چنانچه به طور جدی مورد توجه و حمایت قرار گیرد، چه بسا بتواند فضای سنتی حاکم بر انتخابات در ایران را دگرگون ساخته و کارزار مبارزه برای برگزاری انتخابات آزاد در کشور ما را، وارد مرحله ی تازه ای کند.
شرایط بیست گانه ی اعلام شده از طرف این کمیته، تامین کننده ی موارد عمده ای است که جناح های سیاسی دموکرات در کشور قادر خواهند بود، حول آن به توافق دست یابند.
تامین ازادی های ضرور سیاسی در جریان تدارک و برگزاری انتخابات، شرکت همه ی گرایش های سیاسی – عقیدتی و قومی (ملی) بدون هراس از تعقیب و آزار حکومتی در انتخابات، تامین امکانات برابر برای آن ها جهت رقابت های انتخاباتی و نفی هر گونه نظارت استصوابی و دخالت حکومت در تعیین یا رد کاندیداهای انتخابات، اصول اساسی و تعیین کننده موارد بیست گانه ای است که از سوی کمیته ی مذکور اعلام شده است.

این اصول نفی سه گفتمان یا سیاست مسلط بر فضای انتخاباتی حاکم بر کشور است.
اول، گفتمان و سیاست انتخاباتی حاکم، که اصل را بر سرکوب حقوق شهروندی و دخالت بی پروا و همه جانبه ی حکومت در جریان انتخابات می گذارد. اساس این سیاست، نفی حقوق همه ی مخالفان حکومت و نظارت استصوابی نهادهای حکومتی به منظور تعیین نتیجه ی انتخابات است.
دوم، گفتمان و سیاست جریان اصلاح طلبی، که انتخابات «سالم و رقابتی» را به «سعه ی صدر» شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداها و پذیرش اصلاح طلبان از سوی حکومت برای شرکت در انتخابات محدود می کند.
سوم، گفتمان و سیاست جاری در میان نیروهای اپوزیسیون که در طی سال های طولانی نتوانسته است از سطح دو قطبی «تحریم – مشارکت» فراتر رفته و به یک مبارزه ی واقعی برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران فرا روید.

تکلیف گفتمان و سیاست مسلط و رسمی انتخاباتی در ایران با اصول بیست گانه ی فوق از پیش روشن است. آن ها نه تنها چنین اصولی را نخواهند پذیرفت بلکه قابل پیش بینی است که در صورت جدی تر شدن فعالیت کمیته ی مذکور و همه ی هواداران انتخابات آزاد در ایران، مبتکرین و فعالین آن را نیز مورد تعقیب و ازار قرار دهند.
تحمیل چنین شرایطی برای برگزاری یک انتخابات آزاد در کشور ما فقط با سازماندهی ضرور و بسیج نیروی گسترده ی اقشار مختلف مردم و تبدیل انتخابات آزاد به موضوع یک مبارزه ی سیاسی فعال ممکن خواهد شد.

نیروی چنین مبارزه ای وقتی فراهم خواهد آمد که جامعه ی ایران بتواند از دو گفتمان حاکم بر اصلاح طلبی و اپوزیسیون مخالف رهایی یافته و تلاش خود را بر برگزاری انتخابات آزاد متمرکز کند.

دشوارترین تصمیم در این میان، به نیروهای اصلاح طلب حکومتی باز می گردد. آن ها سال های متمادی است کوشیده اند مفهموم «انتخابات آزاد» را چنان تنگ و چنان حقیر سازند، که اجازه ی شرکت آن ها در انتخابات حکومتی در ایران مترادف با «انتخابات آزاد» تلقی شود. این سیاست برای انتخابات آینده ی مجلس و ریاست جمهوری نه تنها تغییری نکرده است، بلکه بیش از پیش جنبه ی غیردموکراتیک خود را آشکار کرده است. اصلاح طلبان از آزادی احزاب، آزادی مطبوعات و آزادی فعالیت های سیاسی غیرخودی و دگراندیش به عنوان پیش شرط های هر انتخابات آزادی حمایت نمی کنند، اصلاح طلبان برای لغو نظارت استصوابی، به عنوان شرط اساسی برگزاری انتخابات آزاد در ایران حمایت نمی کنند، آن ها مفهوم انتخابات آزاد را تا حد «انتخابات رقابتی» پائین آورده و «انتخابات رقابتی» را نیز به پذیرش بلاشرط کاندیداهای خود مشروط نکرده، بلکه به تعداد افرادی از آن ها که از صافی شورای نگهبان بگذرند، تقلیل داده اند. برای اصلاح طلبان «انتخابات رقابتی» یعنی حضور یک اصلاح طلب در هر حوزه ی انتخاباتی، حتی اگر تمام نمایندگان سرشناس آن ها توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده باشند. تجربه نشان داده است که اصلاح طلبان به همین حد از «اصول» خود هم وفادار نمی مانند و علیرغم هر سیاستی که شورای نگهبان نسبت به کاندیداهای آن ها در پیش گیرد، سرانجام به شرکت در انتخابات تن خواهند داد.
حمایت از شروط بیست گانه ی کمیته ی دفاع از انتخابات آزاد، یعنی مخالفت با این سیاست شرم اور. طرح و پیگیری فعالانه این سیاست در فضای انتخاباتی ایران، اصلاح طلبان را مجبور به انتخاب بین آن چه خود می گویند و آن چه شروط یک انتخابات آزاد است خواهد کرد.

اپوزیسیون حکومت نیز در برابر شروط بیست گانه ی فوق در برابر انتخابی مهم قرار خواهد گرفت. سیاست «تحریم – مشارکت» که تاکنون اپوزیسیون ایران در انتخاب های گذشته از آن پیروی کرده است، سیاست موفق و کارآرایی در برابر انتخابات به شدت ضددموکراتیک در ایران نبوده است. هواداران مشارکت در چنین انتخاباتی تا حد حامیان و تشویق کنندگان سیاست های انتخاباتی اصلاح طلبان و سوخت گرم کردن تنور یک انتخابات ضددموکراتیک سقوط کرده اند، بدون این که حتی از جانب هیچ یک از جناح های حکومت به بازی گرفته شوند و هواداران تحریم انتخابات، نتوانسته اند یک سیاست فعالانه را طراحی کرده و همواره در کارزارهای انتخاباتی در حاشیه قرار گرفته و به نیرویی غیرموثر تبدیل شده اند. تجربه ی ده ها انتخابات نشان داده است که هدف اصلی تحریم کنندگان، یعنی اثبات عدم مشروطیت حکومت، نتوانسته است پایه ی یک تهاجم سیاسی قرار گیرد، زیرا،
اولا، امکانات حکومتی که ده ها ابزار از تهدید تا تطمیع تا تقلب های گسترده، در اختیار دارد، برای کشاندن بخشی از مردم به پای صندوق های رای به منظور اثبات «مشروعیت» خود، بسیار بیشتر از اپوزیسیونی است که می خواهد «عدم مشروعیت» حکومت را در شرایطی به اثبات برساند که حتی قادر نیست صدای خود را به گوش مردم برساند و امکاناتش در مقایسه با امکانات حکومت، چیزی در حد صفر است.
دوم. اگر هم در انتخاباتی «عدم مشروعیت» حکومت به اثبات رسیده است، اپوزیسیون هوادار تحریم نتوانسته است این «عدم مشروعیت» را دستمایه ی یک سیاست تعرضی سازد و به عبارت روشن تر برای آن هیچ برنامه ای نداشته است.
از این نظر، سیاست اپوزیسیون در هر دو وجه تحریم و مشارکت، در سال های متمادی نتوانسته است در خدمت ایجاد یک جنبش حقیقی برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران قرار گیرد.

با توجه به ملاحظات بالاست که می توان امیدوار بود، تشکیل کمیته ی دفاع از آزادی انتخابات و اعلام اصول بیست گانه ی آن، چشم انداز تازه ای را در فضای انتخاباتی ایران بگشاید، اگر:
این کمیته و اصول بیست گاته آن تنها به قصد «فرهنگ سازی» ایجاد نشده باشد، در نیمه ی راه متوقف نشود و هدف خود را ایجاد یک جنبش سیاسی برای انتخابات آزاد قرار دهد. برای این که اصول اعلام شده به مبنای یک جنبش سیاسی برای انتخابات آزاد در ایران تبدیل شوند، ضروری به نظر می رسد که مدافعان برگزاری انتخابات آزاد در ایران، بتوانند نمایندگان و کاندیداهای مورد نظر خود برای انتخاب های پیش رو را به مردم معرفی کرده و با توجه به و پیروی از اصول اعلام شده ی خود و نفی همه ی آن قوانینی که به مبارزه با آن برخاسته اند، جبهه ی سومی را در فضای انتخاباتی ایران بگشایند، تا آخر بمانند و حمایت های ملی و بین المللی لازم را از این جبهه و نمایندگان آن طلب کنند.