زنان حق اعتصاب سیاسی را بازپس می گیرند


پروین اشرفی


• جوهانا و تسی از زنان فعال در شبکه اعتصاب*زنان در برلین از تجربیات خود در سازماندهی اعتصاب فمینیسی در آلمان می گویند. آنچه که در روایات آنها قابل توجه است اهمیت فراملیتی بودن گردش اعتصاب می باشد که در حال تولید یک ابتکار سیاسی مستقل بر علیه حملات به زنان مصمم به سقط جنین، و نیز علیه بی ثبات سازی کار و کاهش هزینه بودجه های رفاه اجتماعی، می باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣ اسفند ۱٣۹۷ -  ۲۲ فوريه ۲۰۱۹



 
گفتگوی "Transnational Social Strike - TSS"با جوهانا و تسی از زنان فعال در شبکه اعتصاب*زنان در برلین که در دومین شمارهThe Weekly Striker” " منتشر شد.

آنها از تجربیات خود در سازماندهی اعتصاب فمینیسی در آلمان می گویند. آنچه که در روایات آنها قابل توجه است اهمیت فراملیتی بودن گردش اعتصاب می باشد که در حال تولید یک ابتکار سیاسی مستقل بر علیه حملات به زنان مصمم به سقط جنین، و نیز علیه بی ثبات سازی کار و کاهش هزینه بودجه های رفاه اجتماعی، می باشد. اعتصاب فمینیستی در آلمان فضایی را برای بازپس گیری اعتصاب سیاسی باز میکند، امری که در دهه های اخیر با توسل به ابزار رسمی و غیررسمی تضعیف شده بود. در مقابل این چنین محدودیت هایی است که اعتصاب فمینیستی یک "روند پرآشوب" را برانگیخته است که اشکال سنتی سازماندهی اتحادیه ای را در هم میشکند، و با جدال های کارگری ای که عمدتا زنان در آن مشارکت دارند، ارتباط سیاسی برقرار میکند. شعار کلیدی "دیگر نه"، انعکاس فریاد Ni una menos جنبش توده ای فمینیستی آرژانتین است که در سرتاسر جهان شنیده میشود تا ویژگی فرا ملیتی یک جنبش را برجسته کند، جنبشی که ضمن زیستن در درون بسترهای گوناگون، کل ارتباط مردسالاری، نژادپرستی و نئولیبرالیسم را مورد هدف قرار میدهد.

֍ پس از گذشت چندسالی که در طول آن اعتصاب جهانی زنان در حال رشد و تقویت است، شما در آلمان به این فکر افتاده اید که در 8 مارس دست به اعتصاب بزنید. چه جرقه ای این روند را آغاز کرد ؟

جرقه های بسیاری وجود داشت که باعث اندیشه ما در باره یک اعتصاب فمینیستی در 8 مارس گردید. شاید تصاویر اسپانیا و جمعیت عظیم توده ای زنان آن که کارشان را متوقف کرده و خیابان های مادرید و شهرهای دیگر را مسدود نمودند، برای ما تصمیم گرفت. یا شاید هم زمانیکه بسیاری از ما شاهد اعتراضات برعلیه قوانین سرکوب کننده سقط جنین در آمریکای لاتین بودیم، یعنی درست وقتی که کریستینا هینل متخصص زنان در آلمان متهم به "تبلیغات" در وبسایت خود شد، چون در مورد سقط چنین اطلاعات میداد. همه آن لحظات ما را بر آن داشت که بگوییم : بسیار خوب، آنچه هم اکنون در حال رخ دادن است، شکل گیری یک جنبش فمینیستی فراملیتی است، ما باید در مورد آن واکنش نشان بدهیم، علیرغم اینکه میدانیم مشکل خواهد بود. زیرا مهره های فمینیستی در حال حاضر بسیار جدا از یکدیگر عمل می کنند و ساختارها هم اغلب بسیار نهادینه شده اند. در اینجا بود که ما همچنین گفتیم این روند ضرورتا نا منظم است و ما نمیخواهیم بر روی آن کنترل داشته باشیم. ما انگیزه یک اعتصاب فمینیستی را برای هشتم مارس براه می اندازیم و روشن میسازیم این روندی است که ما به شرکت هر فردی در آن نیازمندیم.

֍ اعتصاب سیاسی در آلمان بطور رسمی غیر قانونی است، و پس از موج اعتصاب در سال 2015، بخصوص پس از اعتصاب در بخش حمل ونقل و همچنین در انبار آمازون، قانون چانه زنی امکان سازماندهی قانونی اعتصاب را بشدت محدود نمود. این امر پاسخی بود به یک روند جهانی، کما اینکه در این سالها در بسیاری از نقاط جهان اعتصاب مورد هجوم قرار گرفت و از نیروی خودمحروم شد، با بی ثباتی عمومی دشوارتر گردید و به مثابه ابزار مذاکره از سوی اتحادیه ها مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، اعتصاب فمینیستی به مثابه فرصتی، نه تنها از سوی زنان، بلکه توسط همه کسانی که به پدرسالاری و نئولیبرالیسم معترض هستند، غنیمت شمرده شده است. چگونه است که اعتصاب زنان یک روند عمومی تخصیص مجدد، بازآفرینی و بازگویی اعتصاب را می پروراند؟


در واقع اینکه اعتصاب سیاسی در آلمان قانونی است یا خیر خود مورد بحث است. از زمانیکه یک قاضی (که در دوران فاشیسم آلمان فرد بانفوذی بود) به نفع سرمایه و بر علیه حقانیت یک اعتصاب سیاسی در سال 1952 رأی داد، اتحادیه های صنفی بسیار محتاط شده اند که مبادا پرداخت های هنگفت جبران خسارت را به مخاطره بیاندازند.
ما در درون شبکه اعتصاب*زنان میکوشیم این اطلاعات را به اشتراک بگذاریم و بطور مثال از زنانی که بخشی از اعتصاب*زنان در سال 1944 بودند، دعوت کردیم تا تجاربشان را با ما در میان بگذارند. بین سال های 2007 و 2013 بحثی توسط اعضاء اتحادیه های بزرگ آلمان به راه افتاده بود که احیاء اعتصاب سیاسی را فرا خواند. منتها زمانی بود که هیچ جنبشی توده ای وجود نداشت که بتواند از این بحث به مثابه بخشی از یک مبارزه واقعی بهره بگیرد. اما برخی از ما کوشیدیم با اعضاء اتحادیه ها ارتباط برقرار کنیم. با آنهایی که به حمایت از تعهد اتحادیه خود به حق اعتصاب سیاسی رأی داده بودند. من شخصا بر این باورم که جنبش فمینیستی میتواند به جنبشی تبدیل شود که حقانیت اعتصاب سیاسی را در عمل مطرح کند. البته ما میکوشیم هر زمانی که اعتصاب باشد، حضور داشته باشیم، مثلا ما با فیزیوتراپیست ها و معلمان پیش دبستانی که اکنون در اعتصاب هستند ملاقات کردیم. هر دوی این اعتراضات، که یکی در مورد برون سپاری کارهای بیمارستان است و آن دیگری علیه آنچه که باصطلاح "بحران مراقبت از کودک و پیش دبستانی" خوانده میشود، اشاره دارند به تعداد کم کارمند و دستمزد وحشتناک پائین در این بخش از کار، امری که که افزایش اعتراضات و اعتصابات در آلمان را در طی سال های اخیر به نمایش میگذارد، آنهم در بخش هایی که الف – نیروی کار زن در آن غالب است، و ب - بطور روشنی بیان میسازد که چگونه مبارزه برای بهبود شرایط کار میتواند به مقوله های رفاهی متصل باشد، بطور مثال با خواست دسترسی همه والدین ها به امکانات مراقبتی بیشتر و بهتر کودکان، درمان بی خطر سریع بیماران و عدالت برای کارگران برون سپرده شده.   
ما بعنوان شبکه اعتصاب*زنان به پیوند این مبارزات به یکدیگر کمک میکنیم و سوق آنها را به سوی یک اعتصاب سیاسی تشویق مینماییم. همزمان با این امر نیز ما بینش همه جانبه تری را در مورد اعتصاب پیشنهاد می کنیم، بینشی که این امر را مورد ملاحظه قرار میدهد که همه کارها حتما به شکل کار با دستمزد مقرر، صورت نمیگیرد، و اینکه برای صدمه زدن به پدرسالاری، سرمایه و نمایندگان آنها، راه های بسیار دیگری بغیر از یک اعتصاب کلاسیک در عرصه کار مزدی، وجود دارد. این کاملا واقعیت دارد که سازماندهی و اقدامات مشترک، بطور جهانی مورد حمله قرار گرفته است، اما این شانس هم وجود دارد که این حملات مقاومت را جرقه بزند و ما به مثابه شبکه اعتصاب*زنان میخواهیم آن مقاومت را متحد نماییم. " قانون چانه زنی " که هنوز خوشبختانه در عمل پیاده نشده است، به اتحادیه های کوچک که در واقع به احیای اعتصابات در آلمان کمک کرده اند، صدمه خواهد زد. تا آنجائیکه میدانم ما هنوز قانون جدید محدود کننده را در میان شبکه اعتصاب*زنان مورد بحث قرار نداده ایم، اما این را میدانم که شبکه اعتصاب*زنان فضایی است که در آن اعضاء اتحادیه های بالقوه رقیب یک دیگر، با هم کار می کنند.

֍ شبکه اعتصاب*زنان با توجه به سازمان و ترکیب خود مبین چه پتانسیلی است؟ چه نوعی از کار شبکه سازی و ارتباط گیری را انجام میدهید؟ نوآوری شبکه اعتصاب*زنان در ترکیب جلسات و مجامع عمومی در چیست؟


آنچه که در مورد روند سازمانی ما اکنون جالب میباشد، این است که در واقع آنقدرها هم در باره 8 مارس به مثابه روزی که همه در موردش دارند کار می کنند بدون اینکه بیاندیشند روز بعد چه در پیش است، نیست. کمپین های سیاسی در آلمان اغلب آنچنان هم پایدار نیستند، و یا اینکه قادر باشند مردم را فراتر از "اوج" سیاسی خود سازماندهی نمایند. به دیده ما هشت مارس در آلمان شبیه همان چیزهای چند سال پیش خود است. اکنون ما با وجود شبکه اعتصاب*زنان احساس می کنیم که چیزی شروع به تغییر کرده است. زنان شبکه در برلین شروع به سازماندهی مجامع در محله های خود کرده اند. صبحانه هایی برای ارتباط با یکدیگر و تبادل تجارب ترتیب داده شده است. زنان دیگری هم ایده اعتصاب*زنان را به حیاط های دانشگاه خود برده و میکوشند یک جلسه اعتصاب را در آنجا تشکیل بدهند. بنابراین در حال حاضر هر کسی در تلاش است ایده اعتصاب*زنان را در فضای فردی خود پخش کند.

֍ برنامه های شما برای هشت مارس چیست؟ با مسئله وقفه در تولید و باز تولید چگونه برخورد می کنید؟


ما چندین برنامه داریم. مطمئننا تظاهرات بزرگی در طول روز در برلین برقرار خواهد بود که میخواهیم در آن شرکت کنیم، اما هر کسی هم ایده خود را در مورد اینکه اعتصابش را در این روز چگونه نشان بدهد، دارد. بنابراین ایده های بسیاری وجود دارد، از جمله اشکال مختلفی که توسط آن یک اعتصاب فمینیستی میتواند نشان داده شود. بطور مثال یکی از گروه های کاری ما نمودار "نمایش کار طاقت فرسا" را برای بخش های کارهای مراقبتی طراحی کرده است که شامل جدولی است که یک نفر میتواند تمام کارهای بدون دستمزدی را که هر روز انجام میدهد، در آن فهرست کند و بنویسد که چرا آنها بار بیش از حد بدوش میکشند و چرا تحت فشار بسیار می باشند. نمودار "نمایش کار طاقت فرسا" در اعتصابات بیمارستان و بخش های کارهای مراقبتی مورد استفاده قرار گرفته و راهی است برای شرکت زنان در اعتصاب*زنان، چنانچه نمیتوانند در روز هشت مارس واقعا دست از کار بکشند، حال یا بخاطر اینکه شغل خودشان بخطر می افتد و یا حتی جان کسانی که از آنها مراقبت می کنند. در هفتم مارس همه نمودارهای "نمایش کار طاقت فرسا" با یک حرکت سمبلیک به وزارت بهداشت برده خواهد شد.
زنان شبکه همچنین اقدامات دیگری نیز برنامه ریزی کرده اند، مثلا در روز هشتم مارس، یک جمعیت عظیم بطور سمبلیک نظافتچی، در همبستگی با زنانی که نمیتوانند در این روز اعتصاب کنند، در خیابان ها مشغول "تزئین" شهر خواهند بود. زنان دیگری از شبکه هم هستند که قرار است به همراه هم تنبل باشند و آنرا در اماکن عمومی به نمایش بگذارند. هدف شبکه ما در این لحظات همچنین دست زدن به یک اقدام سمبلیک اعتصاب به همراه همه زنان در سرتاسر آلمان میباشد، حتی اگر برای 30 دقیقه هم که باشد. ما میخواهیم نشان بدهیم که این آغاز جنبشی است که در بسیاری از شهرها دارد رخ میدهد.

֍ چه رابطه ای با اتحادیه های صنفی و اتحاده های توده ای دارید؟ آیا در انتظار پشتیبانی از اعتصاب هستید؟ واکنش اتحادیه ها به روند اعتصاب زنان چگونه است؟ از کدام نقاط ضعف استفاده خواهید کرد؟


ما در آلمان اتحادیه های توده ای چندی نداریم، اما تا آنجائیکه میدانم همه آنها از اعتصاب زنان پشتیبانی می کنند. مثلا FAU ، اتحادیه آنارکو - سندیکالیست یک کارگاه آموزشی را در یک جلسه سرتاسری اعضاء براه انداخت، و یک کارگاه آموزشی دیگر نیز توسط IWW و اعضاء اتحادیه عظیم خدماتی ver.di برقرار شد. شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی مختلط بودند. ما یک بیانیه جانبدارانه از اتحادیه صنفی آموزش و پرورش در برلین نیز دریافت کردیم. اتحادیه ای که در صورت توافق جمعی، احتمالا یک اعتصاب را در آخر فوریه یا حتی اول مارس فرا بخواند. اگر چنانچه اخبرا هشت مارس در برلین یک روز تعطیل رسمی اعلام نشده بود، این یک نقطه شروع خوبی میتوانست باشد، اما البته ما هنوز در ارتباط نزدیک با هم هستیم. هیچیک از اتحادیه های کنفدراسیون اتحادیه های آلمان - DGB – تا همین حالا اعلام نکرده اند که آنها یک اعتصاب را فرا خواهند داد، اما در جلسات اتحادیه یا شوراهای کار از ما درخواست های بسیاری میشود مبنی بر اینکه ایده های خود را با آنها در میان بگذاریم. وقتی ما با صاحب منصبان اتحادیه ها صحبت می کنیم، اغلب به ما خیلی سریع گفته میشود که آنها هرگز یک اعتصاب سیاسی را فرا نخواهند خواند، اما سرانجام این اعضاء اتحادیه ها هستند که تصمیم خواهند گرفت.

֍ کدام شعار های کلیدی و ادعاهای شما اعتصاب سراسری آینده زنان را تشریح میکند؟ شما چگونه با ابعاد فراملیتی اعتصاب زنان ارتباط برقرار میکنید؟


ما شاهد پتانسیل بالایی در این واقعیت هستیم که اکنون بسیاری از ادعاهای اعتصاب*زنان و اعتراضات مختلف، در سطح بین المللی مورد استفاده قرار میگیرد. و ما خود را با ابعاد فراملیتی اعتصاب زنان مرتبط می بینیم. به همین دلیل شما میتوانید شعار "دیگر نه" را بر روی پرچم ما ببینید که ترجمه "نی اونا منوس" می باشد، یا به همین دلیل است که در اولین جلسه بزرگ ما در ماه نوامبر، برخی از زنان شروع به پوشیدن دستمال گردن هایی می کنند که ما از مبارزات در آرژانتین می شناسیم. میدانیم که تفاوت های بزرگی در مبارزات ما وجود دارد، اما اگر واقعا این میخواهد به یک جنبش اجتماعی فراملیتی تبدیل شود، مهم است که ما این نمادهای مشترک را داشته باشیم تا روشن سازیم که در همبستگی با یکدیگر هستیم و سرانجام برای همان چیزها می جنگیم.

بیست و یکم فوریه 2019