آمر و مأمور ترور میکونوس


مارال سعید


• فکر کنید عاجهای هیولائی به اسم جمهوری اسلامی را برای اصلاح بکنند و روی سرش بگذارند. حتماً خواهید گفت: خب آنگاه آنرا چی صدا کنیم؟ احتمالاً مجمع تشخیص مصلحت نظام یک پسوند یا پیشوند "دمکراتیک" به آن خواهد افزود. و با کمی بزک دوزک و بازی با کلمات توسط آقای دکترای حقوق!! سعی در خواستن فرجی خواهند شد تا ستون بعدی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٨ بهمن ۱٣۹۷ -  ۷ فوريه ۲۰۱۹


همراه با صبحانه خبری در "شهروند" نظرم را جلب کرد. متن خبر رونمائی از کتاب خاطرات کاظم دارابی "نقاشی قهوه خانه" بود. کتاب را محسن کاظمی همکارش در مرکز پژوهشهای فرهنگی (یکی از مراکز وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی) به رشته تحریر درآورده است.

بعد از دادگاه نورنبرگ که به کشتار رژیم جنایتکار نازی پرداخت، پرونده ترور میکونوس که در آن دکتر شرفکندی (رهبر حزب دمکرات کردستان ایران)، همایون اردلان، فتاح عبدلی و نوری دهکردی به قتل رسیدند پر اهمیت ترین پرونده قضائی در تاریخ دادرسی آلمان بوده است. دادگاه به ریاست قاضی برنو یوست از پس پنج سال و ۲۴۷ روز و استماع شهادت ۱۷۶ نفر و بررسی هزاران صفحه گزارش و مدارک، یکبار دیگر برگ زرینی بر تاریخ استقلال و بی طرفی سیستم دادرسی در آلمان نهاد و جمهوری اسلامی را نظامی "جنایتکار" نامید که رهبران آن در "پست ترین حد اخلاق" عمل می نمایند و مجریان ترور را به ترتیب: کاظم دارابی تبعه ایران و عباس رحیل تبعه لبنان به حبس ابد و یوسف امین و محمد اتریس (هر دو از اتباع لبنان) به ترتیب به ۱۱ و ۵ سال زندان محکوم نمود.
و اینک قهرمان ملی جمهوری اسلامی (کاظم دارابی) به تبعیت از فرهنگ پست اخلاقی گردانندگان رژیم جهل و جنایت، دستهای خود از خون شسته و با پیش کشیدن ماجرای تراژیک فرزندش و شکنجه های روحی روانی و مظلوم نمائی و مدد خواستن از تئوری توطئه دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی سعی دارد برای خود و رژیم جمهوری اسلامی آبروئی دست و پا کند.
او نمیداند که دیر آمده و کوس رسوائی جمهوری اسلامی دیریست که در هر کوی و برزن ایران و جهان زده شده است.

در ساعت استراحت برای نهار خبر دیگری شانه به شانه ی خبر صبح می ساید: علی لاریجانی درقم خبر از دستور رهبر برای اصلاح ساختار کشور در چهار ماه آینده داده است.
با خود می گویم؛ چه خبر شده که یکی از آمران ترور میکونوس از پس ٣۰ سال زمامداری به صرافت اصلاح ساختار نظام افتاده است؟ آنهم ساختار کج و معوجی که خود یکی از معماران و ٣۰ سال مجری آن بوده. یادش گرامی بیژن مفید نویسنده و کارگردان تأتر "شهرقصه". فکر کنید عاجهای هیولائی به اسم جمهوری اسلامی را برای اصلاح بکنند و روی سرش بگذارند. حتماً خواهید گفت: خب آنگاه آنرا چی صدا کنیم؟ احتمالاً مجمع تشخیص مصلحت نظام یک پسوند یا پیشوند "دمکراتیک" به آن خواهد افزود. و با کمی بزک دوزک و بازی با کلمات توسط آقای دکترای حقوق!! سعی در خواستن فرجی خواهند شد تا ستون بعدی. مردم هم در تظاهرات برای کسب مطالبات خود، حتماً خواهند گفت: می خوان به ما برگ بزنن. ولی ما بازم میگیم؛ مرگ بر دیکتاتور.

زنگ میزنم به اندرونی میگم میخوام با دائی جان ولی حرف بزنم. میگن حالش خوب نیست و حال و حوصله نداره! بالاخره با اصرار من گوشی را میدن بهش.
سلام دائی جان ولی، شنیدم دستور اصلاحات دادی، مبارکه.
بازم توئی دختره ی سرتق. بازم سر بزنگاه ظاهر شدی؟
دائی جان ولی مودب باش! راست بگو چه کلکی تو کارته؟
کدوم کلک دختر؟! مگه نمی بینی زمین شروع کرده به لرزیدن.
خب به شما چه؟ بیت شما که ضد زلزله و بمب و خلاصه لرزشه.
دختر مگه نمی بینی داریم به نوروز نزدیک می شیم. سال نو هم که سال خوکه.
خب بازم به شما چه؟ تازه، خوک که حیون بدی نیست! چندین ملیارد جمعیت دنیا از گوشتش تغذیه می کنن.
دختر جان این خوک برای دشمنای ما شانس میاره و برای ما بدشانسی! مگر حرفای منو گوش نمیدی؟! بازم "فتنه" در راهه.
عجب! دائی جان ولی، اگه همه ی مستبدین میتونستن مثل شما پیش بینی و پیشگوئی کنن، می بایست همشون تا حالا می بودن. اینطور نیست؟
دختره ی وروجک، پس میگی چه کنم؟ نمیشه که دست رو دست بذارم.
ببین دائی جان، اگه راست میگی، یواش یواش شروع کن به جمع کردن دم و دستگاه خودت و دست آخر هم یک فاتحه ای بر ولایت فقیه بخون.
نمیگی همین مارهایی که خودم پرورش دادم، مرا خواهند خورد؟
من نمی دونم، شاید اینطور بشه ولی در هر صورت یک نام نیک برات باقی خواهد موند.
چی داری میگی؟ همین حالاشم مردم اینطرف و آنطرف میگن "مرگ بر دیکتاتور"
بعله! اونوقت که جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود!
... صدای بوق ممتد تلفن

مارال سعید