اعلامیه سازمان راه کارگر بمناسبت ده اکتبر روز جهانی پیکار برای الغای مجازات اعدام


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ مهر ۱٣۹۷ -  ۹ اکتبر ۲۰۱٨


* باید ماشین جنایت سازمانیافته دولتی را درهم شکست!

درحالی به روز جهانی علیه اعدام نزدیک میشویم که اجساد رامین حسین پناهی، لقمان وزانیار مرادی ، سه زندانی سیاسی اعدام شده، به خانواده هایشان تحویل داده نشده ، وهمچنان از بلندگوهای دستگاه قضایی رژیم اسلامی صدای مرگ ودار وقصاص ، تشدید مجازات معترضین واعتصاب کنندگان و تظاهرکنندگان بگوش میرسد. مجازات اعدام در ایران ، سیاستی برای حذف و طرد ، سیاستی برای نابودسازی مخالفان، نابود سازی دگراندیشان ودگرباشان، سیاستی برای پاکسازی است. سیاستی که تنها با سیاست انگیزاسیون قرون وسطی و سیاست فاشیسم هیتلری وکوره های آدم سوزیش وسیاست حکومت اسلامی داعش میتواند همساز باشد. سیاستی که همراه با تنبیه، عبرت و ارعاب و بر پایه انتقامی است که از احکام شرع مایه میگیرد. سیاستی که در مقابله با مخالفان سیاسی ، مقابله با معضلات اجتماعی واقتصادی نظیر فحشا، اعتیاد، انحراف و فساد ، تنها با اعدام ودارو مرگ سخن میگوید.
دهم اکتبر، روز جهانی علیه اعدام است. در حالیکه اعدام در ۱۰۹ کشورملغی شده ، اما همچنان اعدام ، توحش و کشتار در چهار گوشه جهان بیداد می کند. در صدر قاتلان وسازمان دهندگان جنایت سازمانیافته رژیم اسلامی ایران ، پادشاهی سعودی ، چین ، ایالات متحده امریکا و عراق قرار دارند. گرچه مقام دوم جنایت سازمانیافته در جهان ، به رژیم اسلامی تعلق گرفته است اما در اجرای متنوع وعلنی مجازاتها ، بی قانونی، آنارشی وخودمختاری حکام شرع در تفسیر واجرای قوانین شرع ، فساد و تبهکاری گسترده در دستگاه قضایی ، مخفیانه بودن دادگاهها و بی دفاعی مطلق متهمین ، عدم وجود گزارشات قابل اتکا ، این رژیم دست همه ی رژیمهای جنایتکار را درتاریخ از پشت بسته است. درایران ، همچنان اعدام وحلق آویز کردن زندانیان به شکلی سیستماتیک و گسترده در بیش از ۱۵ زندان ایران به اجرا درمیاید. این درحالیست که سیستم سکوت ، انکار و فرا افکنی در باره این مجازات های وحشیانه ، سیاست رایج در حکومت اسلامی است.
مجازات اعدام این قتل سازمانیافته دولتی ، به یک ابزار مهم در دست دولتمردان و قدرتمندان تبدیل شده است که می تواند هر آن در هر گوشه از جهان توسط دولت و گروههای فشار و زور اعمال شود. مجازات اعدام قتل عمدی است که توسط دولت اجرا می گردد و حربه ای در دست دولتمداران جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت شان است. تاریخ این نظام قرون وسطایی بروشنی نشاندهنده این واقعیت است که سردمداران حکومت اسلامی، از هیچ تلاشی در اجرای جنایت بنام خدا والله ابا نداشته اند. دفاعیات مستند مجلس خبرگان رهبری، امامان جمعه ومسئولان قضایی وحکومتی ، نوادگان آیت الله خمینی ونوحه خوانان ومداحان نظام اسلامی از جنایت سازمانیافته در دهه ۶۰ وخصوصا کشتار ۶۷ نشانه همین همخوانی جنایت ونظامیست که بنام الله برایران حکم میراند. چراکه اعدام و کشتن مخالفان جزیی از نظام فکری وایدئولوژیک این نظام و روحانیت است.   
ما همواره براین نکته پافشاری کرد ه ایم که حکومت اسلامی ایران ، همواره همزاد جنایت و خصوصا جنایت سازمانیافته بوده است. تاریخ ایران ،خصوصا پس از حمله اسلام به ایران ، تاریخ قلع وقمع ودار وداغ مخالفان فکری وسیاسی ومذهبی بوده است تصفیه وپاکسازی بهائیان ، یهودی ستیزی ، عمرکشی و... سیاست روحانیت در سازمان دادن جنگهای عقیدتی برای تحکیم نوعی از شیعه گرایی در ایران در این راستا صورت گرفته است. درعین حال از آغاز شکل کیری جنبش اسلامی با کشتن کسروی ها این سیاست ادامه یاقته است. با شکست انقلاب وحاکمیت رژیم اسلامی ، روحانیت حاکم کشتن مخالفان را در شکلی دولتی وسراسری آغاز کرد. این کشتار از پشت بام مدرسه رفاه آغاز شد. حاکمان شرع با احکام عهد بوقی ووحشیانه قصاص ، اشداء الکفار، مهدورالدم ، مفسد فی الارض ، طاغوت ، محارب و منافق ، اعدام و وحشت اسلامی را برای مردمان ایران به ارمغان آوردند. با اعدام برخی مقامات نظام سلطنتی در بیدادگاههای خلخالی شروع کردند وبا تصرف کامل دادگستری توسط حاکمان شرع وقوانین شریعت، بیدادگاههای اسلامی شان را گسترش دادند وشمشیرها ودارها کمونیستها ، بهائیان ، رهبران و فعالان خلق کرد و ترکمن وعرب و بلوچ و آذری ، مجاهدین خلق و دیگر دگر اندیشان را نشانه گرفت. مرزها ی جغرافیایی دیگر معنا نداشت و حاکمان شرع جدا از صدور احکام اعدام در بیدادگاههای خود ، بطور غیر رسمی نیز چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور از حربه ترور نیز بهره گرفتند و صدها نفر از فعالین سیاسی و نویسندگان و روشنفکران به اشکال مختلف کشته شدند. حتی نویسندگان خارجی نظیر سلمان رشدی وناشران کتاب آیات شیطانی از دایره این احکام غیرانسانی خارج نماندند. زنجیره کشتارهای سیاسی و ایدئولوژیک ، در ولایت مطلقه فقیه هرگز مرزی نشناخت و گورستانهای ییدا و ناپیدا در سراسر کشور ، نشانه های آشکار زخمی است که بر پیکر جامعه ایران وارد آمده است.
هرچند ماشین اعدام و کشتار مخالفان فکری و عقیدتی و سیاسی هرگز در حکومت اسلامی باز نایستاده است، اما حکومت اسلامی در مقابله با همه پدیده های اجتماعی ، جز با سلاح سرکوب و اعدام سخن نگفته است. اعدام بزهکاران اجتماعی و قربانیان اعتیاد و قاچاق و دزدی و " جرائم " جنسی و ... بصورتی گسترده در حال اجرا است و سالانه دهها و حتی صدها نفر به همین جرم اعدام و حلق آویز میشوند. در بسیاری از موارد حتی اسامی و مشخصات اعدام شد گان اعلام نمیشود و گزارشات سازمانهای مدافع حقوق انسانی حاکی از کشتارهای گسترده و مخفی در بسیاری از زندانهای کشور ، خصوصا در خراسان است. به همین خاطر رقم واقعی اعدامها در ایران به مراتب از ارقام رسمی مندرج در رسانه ها بیشتر است.
این در حالیست که اعدام ، جان همجنس گرایان وکسانی که روابط خارج از ازدواج دارند را تهدید میکند و تابحال دهها مورد اعدام در این رابطه گزارش شده است. همچنین ارتداد و خارج شدن از دین رسمی در حکومت اسلامی نیز مجازات اعدام دارد. بسیاری از جوانان و نوجوانان و حتی کودکان بجرم هایی اعدام و مجازات میشوند که در بسیاری از کشورهای جهان جرم محسوب نمیشود.
از آغاز بقدرت رسیدن رژیم اسلامی سرمایه در ایران ، هفته و ماهی نبوده است که جان انسانی توسط قدرت دولتی نابود نشده باشد. آیت الله خمینی ، با گزینش آیت الله خلخالی و گیلانی ونیری وموسوی اردبیلی و موسوی تبریزی و... در مقام قاضیان شرع و اجرای قانون قصاص ، اعدام را بعنوان اصلی ترین سلاح حفظ نظام اسلامی به خدمت گرفت. ماشین اعدام در تمام این دوران و در تمام کشور، مشغول خونریزی و کشتار بوده است. باید پذیرفت که اعدام، قتل عمد دولتی است . اعدام باید مطلقا ممنوع شود. لغو مجازات اعدام و ارزش نهادن به جان انسان، اولین گام در مبارزه با فرهنگ آدمکشی در جامعه است. مجازات اعدام شنیع ترین شکل قتل عمد است، که توسط دولت به اجرا گذارده میشود. دولت با اعلام قبلی، و در نهایت حق بجانبی و خونسردی، تصمیم به کشتن فرد میگیرد و روز و ساعت واقعه را هم اعلام میکند. وقتی آدم کشی و کشتن انسانی مطابق قانون مجاز باشد، هرگز نمیتوان جلوی تکرار همین عمل را در میان اتباع جامعه گرفت. کشتن توسط دولت ، تابوی اخلاقی حرمت انسان را در جامعه می شکند و راههای مقابله مدنی ، معقولانه و انسانی را با معضلات اجتماعی ، از مردم سلب میکند. بی شک اعدام خود یک رقم بزرگ در آمار قتل و جنایت است . تمام تجربه خونین رژیم اسلامی و تمام تاریخ بشری به عیان آشکار میکند که با اعدام و سرکوب وحشیانه نمیتوان به معضلات و مشکلات واقعی جامعه پاسخ داد.
جنبش رو به رشد علیه اعدام در جهان، عامل مهمی در جهت پایان دادن به این مجازات غیر انسانی و این جنایت دولتی است. یک سنگر مهم و قدرتمند این جنبش، در ایران و در مقابل جمهوری اسلامی است. رژیمی که بیشترین اعدامها را به نسبت جمعیت داراست و در کناراعدامهای غیرعلنی ، به شکل ددمنشانه ای حلق آویز کردن محکومین در انظار عمومی را نیز به نمایش میگذارد و با سنگسار و اجرای قوانین ارتجاعی و قرون وسطایی قصاص و خشونت سازمانیافته را در کشور رواج میدهد. به همین دلیل یک خواست مهم مردم ایران پایان دادن به اعدام و سنگسارو لغو همه قوانین وحشیانه شرع و قصاص است.
مبارزه با مجازات اعدام ، مبارزه تمام وجدانهای آگاه و بیدار است. برای مبارزه با اعدام داشتن یک روز علیه این جنایت دولتی کافی نیست. مبارزه با اعدام مبارزه ای پیگیر و همگانی را می طلبد.
سازمان راه کارگر که خود را بخشی از جنبش جهانی علیه اعدام میداند ، از مبارزه مردم در همه کشورها برای پایان دادن به اعدام ، قاطعانه حمایت میکند. برای ما ده اکتبر مناسبتی است که بار دیگر از همه سازمانها و گروهها و نهادهای بشردوست و مترقی و همه مردم ایران و جهان بخواهیم در مقابل این توحش قد علم کنند و با صدای بلند اعلام نمایند که اعدام در همه کشورهای جهان باید فورا، قانونا و عملا ممنوع اعلام شود و حکم همه محکومین به اعدام فورا لغو گردد. سازمان ما همگان را فرامیخواند به مبارزه مردم ایران برای پایان دادن به اعدام و سنگسار و در هم شکستن ماشین سرکوب یاری رسانند. بی شک پیروزی در این مبارزه قدم بزرگی در ساختن جهانی انسانی ، آزاد و برابر است . برای موفقیت این کارزار جهانی آستین ها را بالا زنیم!

سرنگون باد رژیم اسلامی ایران
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
اکتبر ۲۰۱٨- مهرماه ۱۳۹۷