کریم شمر - محمود طوقی

نظرات دیگران
  
    از : بهمن پارسا

عنوان : دَمِت گرم
آمحمود ،نه ،طوقی جان دَمِت گرم! - با اجازه از نوشته ات اینطور خطابت میکنم امید که به رفاقت بپذیری-!یعنی آنطور سخن را پرورش داده ای که این پیرمرد را پرت کردی به کوچه پس کوچه های خردسالی و همه ی آن روزهای ،لیس و پس لیس و بیخ دیواری و "دَیشِه به سی شِه"... دِ برو که رفتی! من همه ی آدمهای این نوشته را میشناسم، با آنها بزرگ شده ام،امّا تو احساس با ایشان بودن و ایشان را و حال و هوای با ایشان بودن را به آرامی و نثری پاکیزه در خواننده ات پر و بال میدهی. تو آنسوی این آیینه را نیز دیده ای و به من خواننده مینمایانی، کِیف کردم نازنین. نثری بس شسته رُفته ،صمیمی وصادقانه بی هیچ مدعایی. این دریافت من است و دلَم نیامد با تو تقسیم نکنم. باشد که بیش مارا مستفیض کنی. "یک نکته از این معنی ،گفتیم و همین باشد"
دِمِ گَرمِت گر متر باد.
مُخلِصِت، بهمن پارسا
٨۶۶۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣۹۷