سرمایه داریِ دولتیِ شوروی! - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : شاید
هموطنان خانم ها و آقایان پویا و حامد و بقیه
در پاسخ به پرسش شما نکاتی تهیه و ارسال شد که بر اساس معیار های دیگران انتشار نیافت.
شاید:
انتشار نیافتنش ناشی از طولانی بودن مطلب بوده!؟
شاید:
انتشار نیافتنش بخاطر نکاتی بوده که ممکن است برای بعضی ها یأس آفرین می شود و آنان باید راه دیگری را برگزینند
شاید:
انتشار نیافتنش بخاطر کمبود به به وچه چه بوده
شاید:
انتشار نیافتنش بخاطر این بوده که فکر کرده اند بعضی مطالب غیر بهداشتی است و باعث رنجش بعضی های خاص می شود
شاید:
شایدهای دیگر.
بلی! هموطنان آقایان پویا و حامد و...! من به وظیفه خود در پاسخ دادن عمل کرده ام تصور وظیفه ناشناسی نفرمائید.
٨۵۷٣۱ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣۹۷       

    از : پویا حامد و ....

عنوان : یک سوال از آقای امیر ایرانی
جناب امیر ایرانی
تمام رسانه های سرمایه داری ، حتی رسانهٔ مغرضی مانند BBC فارسی نیز وقتی از دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی صحبت می کنند از دستاوردهای اقتصادی آن دوران با احترام یاد می کنند. پرسشنامه های فراوانی وجود دارد که مردم آذربایجان و تاجیکستان و گرجستان و....اکنون با حسرت به دوران پر بار استالین نگاه می کنند. بسیار مایل هستیم در حاشیه نویسی بر این مجموعه نقطه نظر های مستند انتقادی شما را بخوانیم و از نوشته های غیر « منبری» شما در نقد دوران استالینیست های « خبیث » و « ملعون » استفاده کنیم. مقالات رفیق ما که به تعبیر شما « منبر» ی است دستکم مستند به آمار دقیق است دوست داریم نگاه مستند شما را بخوانیم. موفق باشید
٨۵۷۰٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : صنعتی کردن و شدن به چه قیمتی
عصر روشنگری در اروپا باعث گردید که تمام ساختارهای پوسیده به چالش کشیده شوند و فرو بریزند.
یکی از ساختارهای حکومتی که بسمت فرو ریزی رفت نظام پوسیده سیاسی و مدیریتی تزاریسم در روسیه وقت بوده؛ که جایگزین آن نظام پوسیده، نظامی گردید که خود را براساس خوانشی از یک تئوری اجتماعی تعریف کرد.
نظام جدید که حاکم بر روسیه شد، نام روسیه را به شوروی تغییر داد و نزدیک به هشتاد سال بر کشور جدید به نام شوروش حکومت کرد که سرانجام نظام حاکم برشوروی بعد از نزدیک به هشتاد سال، فروریزی حکومت بوده و فروپاشی کشوری که شوروی نامیده شده بود که بعداز کنار رفتن آن حاکمیت با آن خوانشش از آن تئوری اجتماعی خاص، حاکمیت جدیدی روی کار آمد و نام کشور را به همان روسیه برگرداند و حاکمیت جدید فعلاً دارد به کارش ادامه می دهد و...
باید گفت آن دوران هشتاد ساله درکشورروسیه( شوروی)، حرف و حدیث های زیادی آفریده و موافقان و مخالفان خودش را هم بوجود آورده است؛
که ظاهراً آقای قراگوزلو
-که برای مدت مدیدی بشیوه منبری و یکه گوئی نوشتارهای فراوانش را در این سایت ارائه می داده و می دهد اما جدیداً قسمت نظر دهی را گشوده که این گشودن به به و چهچه گویانی را خلق کرده است - یکی از موافقان آن دوران هشتاد ساله است.
بگذریم
در آن دوران نزدیک به هشتاد سال، مسائل مختلفی در کشور شوروی ایجاد شد که آن مسائل پرسش های مربوط به خودشان را نیز آفریدند
یکی از موضوعات و مسائل که مورد توجه آقای قراگوزلو نیز بوده و ایشان در نوشتارش به آن اشاره کرده: روش صنعتی کردن روسیه آنهم به روش استالینیسمی و استالینیستی است.
در رابطه با صنعتی کردن اولین پرسشی که مطرح است اینست:
آیا صنعتی کردن باید در خدمت بخش های دیگر و در خدمت آسایش و رفا افراد باشد و یا اینکه به هر قیمتی که شده
و دیگران را باید زیر چرخ های صنعتی کردن له کرد تا یک صنعتی شدنی را به نمایش گذاشت؟
البته پاسخ آسان است!
اینکه آقای قراگوزلو این همه صغرا کبرا چینی می کند که صنعتی کردن استالینسیمی را توجیه کند این عملش پرسش برانگیز است.
٨۵۶٨٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ تير ۱٣۹۷       

    از : پویا حامد و ....

عنوان : به آرمان
دوست گرامی آرمان
از توضیحات مفید شما ممنون و سپاسگزار هستیم....هم من ( پویا) هم رفقایم ؛ و هم بی شک رفیق نویسنده از این که مورد نقد واقع شوند استقبال می کنم( استقبال می کنیم) بدون تردید نظر شما مثبت است و امیدواریم رفیق نویسنده نیز کامنت شما را ملاحظه کنند و نسبت به نقد رفیقانه و مشفقانه شما در مباحث بعدی واکنش نشان دهند. به هر حال ما به عنوان شاگردان دیروز نویسنده و دوستان کنونی ایشان ، حتما کامنت و تذکر شما را برای رفیق ارسال خواهیم کرد. به نظر ما بهترین جا برای تبادل ارا فیسبوک است که افراد ناگزیر از پاسخگویی هستند....
باز هم ممنون
پویا و حامد و بچه های سنندج
٨۵۶٨۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ تير ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : آنگه که دوباره بنگری, نکوتر بینی...
به هم میهنان گرامی: ۱) صدیق محمدی و ۲) پویا و حامد و "یکی دو نفر دیگر"
۱ - پرسیدن اینکه "آیا تفاوتی هم دارد که این جنایت ( احتمالی) توسط بمب های اتمی امریکا صورت گرفته باشد یا در نتیجه یک اشتباه فنی...", در بهترین داوری, به هم ریزی مرزهای اخلاقی ست که بر شانه های تمدن بشری بنا شده اند. چگونه ست که در دادگاه های کشورهای پیشرفته میان قتل عمد و غیرعمد تفاوت میگذارند و کیفرهای متفاوت برای آنها در نظر می گیرند؟
۲ - نشان نقطه گذارانه (!) برای ابراز شگفتی, هیجان, خشم, درد, تأکید در گفتار, ندا دادن و مانند آنها بکار میرود. بنابراین, گفتن اینکه "تنها مفهومش "تاکید" است و مطلقا به معنای " تعجب" نیست" دقیق نیست. بویژه آنکه بدانیم تنها قانون "مطلق" هستی, تغییر است و شایسته نیست در باره هیچ چیز دگر, واژه "مطلقا" را بکار بریم. وانگهی, اگر هم بگفته شما "تنها" معنای "تأکید" را برایش بپذیریم, باز هم کاربرد نشان (!) در برابر هر دو بخش نام نوشتار, به معنای پیشداوری از سوی نویسنده است.

آیا شایسته نیست که, بجای شتاب در پاسخهای نکته وار مه آلود و داوریهای نابجا, به پرسشهای طرح شده کمی بیشتر توجه کنیم؟
٨۵۶۷۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ تير ۱٣۹۷       

    از : پویا و رفقا

عنوان : ترول و ...
در محاسبات ما از پنج بخش واپسین این مقالات که مرکز ثقل بحث کلیف و بتلهایم است کلا سی و دو سطر از ششصد و چهارده سطر به فاکت از نظرات تونی کلیف بزرگ اختصاص یافته و پانزده سطر به نظرات پروفسور بتلهایم که در مقالات مستند پژوهشی دانشگاهی نه فقط امری بدیهی و طبیعی است اما ترول نویسان آن را بهانه ای برای فرافکنی می کنند! ؟! شما جناب رضا رضا می توانید کلیف بخوانید یا نخوانید ، حق شماست که از کلیف متنفر باشید و بغض خود از نویسنده این مقالات را با تکه پرانی و متلک بیان کنید اما این را هم بدانید که‌ چرتکه تان بازاری آست و احتمالا چوبی است وگرنه این هشتاد درصد از آن بیرون در نمیامد
٨۵۶۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۷       

    از : پویا و جمعی از رفقا

عنوان : ضرورت تداوم مقاله
با تشکر از رفیق
همان طور که در فیسبوک رفیق نیز نوشتیم ما ( جمع کارگری/ دانشجویی) مصمم هستیم به محض پایان این مجموعه مقالات آن ها را در قالب یک کتاب کاغذی منتشر کنیم و تاخیر در این مدت ما را نگران کرده بود!
! در مورد این علامت نیز به همراه گرامی آرمان یاد آور می شوم که شما نیز متاسفانه دچار اشتباه لپی استاد جامعه شناسی ما شده اید! یک بار برای استادمان یادداشتی نوشتم و در مقابل اسمش این علامت را گذاشتم ! شدیدن معترض بود تا اینکه برایش رفرنس آوردم که استاد عزیز! این علامت اگر در مقابل اسم و عبارت باشد تنها مفهومش « تاکید» است و مطلقا به معنای « تعجب» نیست
پویا و حامد و یکی دو نفر دیگر از فعالان شهر سنندج
٨۵۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۷       

    از : صدیق محمدی

عنوان : تکنولوژی غیر ضرور
دوست گرامی جناب آرمان
فرض کنید در نیروگاه اتمی بوشهر حادثه ای شبیه جرنوبیل اتفاق بیفتد و در نتیجه آن مردم منطقه کشته و زخمی و مسموم شوند! به نظر شما آیا تفاوتی هم دارد که این جنایت ( احتمالی) توسط بمب های اتمی امریکا صورت گرفته باشد یا در نتیجه یک اشتباه فنی توسط مهندسان جمهوری اسلامی! نگاه شما به تکنولوژی فرمال است! روس ها زمانی با سرعت به عنوان نخستین قدرت اتمی در این راه پیش می رفتند که اتحاد جماهیر شوروی در تامین بدیهی ترین نیازهای کارگران وامانده بود
٨۵۶۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۷       

    از : رضا رضا

عنوان : نقد
۸۰درصد مطلب ارجاع به تونی کلیف بود. خب رفرنس بدید خودمون بخونیم یا اینکه بنویسید نگاهی به نظرات کلیف درباره شوروی!
٨۵۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : از کدامین رخنه ی دیوار, خیز دشوار و افت آسان بشر را میکنی دیدار؟
آقای قراگوزلو تا کنون دست کم ۲۳ نوشتار در باره "سرمایه داریِ دولتیِ شوروی!" و اینبار "صنعتی سازی!" نوشته است.
۱ - آیا بکارگیری نشان شگفتی (!) برای هر دو بخش از نام نوشتار شماره ۲۳, ذهنیت از پیش پرداخته ی نویسنده را نمی رساند؟ مگر در نوشتارهای علمی, نتیجه گیری در پایان, یعنی پس از آوردن پیشگفتار, مرور کارهای انجام شده (از سوی دیگران) در رابطه با موضوع, طرح داده ها و بررسی و بحث آنها, نمی آید؟
۲- هر چند در نوشتارهای آقای قرگوزلو نکات درخور تأمل کم نیستند اما چکیده این نوشتارها بیشتر برای ثابت کردن غیر سوسیالیستی (یا سرمایه داری) بودن شوروی بوده است و نه نشان دادن یک آزمون تاریخی بدفرجام (یعنی نشستن حزبی از "خیرخواهان" بجای شوراهای مردمی) برای دستیابی به سوسیالیسم و, در کنار آن, برخورد همراه با تآسف برای نابود شدن دستاوردهای نیمه کاره بسوی سوسیالیسم.
۳ - شگفت آورست که, درین بخش از نوشتار, آقای قرگوزلو میگوید, آنجا که "دست‌آوردهای عظیم علمی در هیروشیما و ناکازاکی و چرنوویل و فوکوشیما و اردوگاه های گاز فاشیستی علیه بشریت به کار می رود... می توان فهمید که چرا روابط اجتماعی حاکم بر نظام‌های سیاسی از دست‌آوردهای عظیم علمی آنان به مراتب مهم تر است."
یکپارچه کردن چند رخداد ناهمگون و استخراج یک نتیجه گیری از آنها, درست به نگر نمی آید. آشکارست که استنتاج های تبهکارانه از یافته های علمی در هیروشیما و ناکازاکی (از سوی امپریالیسم) و اردوگاه های گاز فاشیستی (از سوی آلمان نازی) علیه بشریت به کار گرفته شدند. اما سوانح چرنوبیل و فوکوشیما از گونه دیگری بودند:
سانحه نیروگاه فوکوشیما دایچی در یازدهم مارس ۲۰۱۱ بر اثر زلزله ی توهوکو و توفان دریایی (سونامی) پس از آن رخ داد. شوربختانه, نیروی ویرانگرانه آن زلزله و توفان رویهم از استقامت طراحی شده و نهاده شده در ساختمان نیروگاه فزونی گرفت و آن شد که هیچکس آرزویش را نداشت...
فاجعه ی نیروگاه چرنوبیل در بیست و پنجم ماه آوریل ۱۹۸۶ بدنبال آزمون مقرر برای اطمینان از درست کار کردن آن تاسیسات (و خاموش کردن تعمدی سیستم های ایمنی که مغایر با روش استاندارد بود) روی داد.
بگفته دیگر, پی آمدهای اسفباری که در فوکوشیما و چرنوبیل پدید آمدند, بر عکس آنچه در هیروشیما و ناکازاکی و اردوگاه های گاز فاشیستی دقیقا منظور شده بودند, از سوی گردانندگان آندو نیروگاه برنامه ریزی نشده بود. بنابراین, پرسیدنی ست که با چه ذهنیتی میتوان اینچنین رویدادهای گوناگون را کنار هم نهاد و از "بکارگیری" آنها "علیه بشریت" سخن گفت و یک حکم صادر کرد؟ آیا آلودگی ذهنی به تز ورشکسته سوسیال امپریالیسم (رشد یابنده) در میان است یا چشم پوشی بر (حتی) دستاوردهای نیمه کاره سوسیالیستی در راستای اثبات سرمایه داری دولتی شوروی؟
٨۵۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۷