نقش زبان مادری در توسعه صلح و تفاهم


مجید حقی


• آموزش زبان مادری کلیدی است برای بازکردن قفل آموزش، پیشرفت و توسعه برای همه. از آنجایی که ما در جهانی چند زبانی زندگی میکنیم مردم از زبانهای مختلف برای ارتباطات اجتماعی استفاده میکنند. امروزه این روش عادی زندگی است. با این حال نظام اموزش ایران این واقعیت چند زبانه بودن مردم ایران را نادیده میگیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ بهمن ۱٣۹۶ -  ۱۹ فوريه ۲۰۱٨


در قانون اساسی مشروطه هویتهای محلی و زبانی جزو مسائلی بودند که امنیت ملی را بهخطر میانداختند. از آن روز به بعد رژیمهای حاکم بر ایران مسئله هویت منطقهای، ملی و قومی را به عنوان مسئلهای امنیتی نظاره کرده و با خواست حق تحصیل به زبان مادری و آموزش فرهنگهای ایران بسان تهدیدی علیه تمامیت ارضی ایران برخورد شدهاست. نتیجه آن افزایش نیروی گریز از مرکز و از بین رفتن حس همبستگی و حقوق شهروندی برابر، بین میتها و اقوام ایرانی است.
از طریق آموزش به زبان مادری می توان اعتقادات، ذهنیتها و تفسیرهای اختلاف برانگیز گذشته را به بهترین وجه به خدمت انسانیت در آورد. ضمن اینکه در طول تاریخ بهخاطر اختلافات و ظلم و ستمهایی که از طریق حکومتهای سرکوبگر و ظالم باعث شدهاست که ذهنیتی منفی و ضد هم بین افراد، اقوام و ملل تشکیل شود، اجداد ما جملگی نهایت سعی خود را کردهاند تا سهمی در توسعه انسانی این جهان داشته باشند و گامی جلوتر از نسل گذشته جهت رسیدن به انسانیت برداشته شود. در همه این تلاشها علاوه بر محیط آموزش که بسیار مهم است، استفاده از زبان مادری به فراگیری کودکان و دانش آموزان به شیوه بهینهای کمک میکند. در پنجاه سال گذشته مسئله آموزش به زبان مادری در آموزش و پرورش و آموزش زبان یکی از بحثهای داغ حوزه پداگوژی کوردکان بوده است. اصل اموزش به زبان مادری از سال ۱۹۵٣ در کنوانسیون سازمان جهانی یونسکو به عنوان یکی از اصول اموزش برجسته شده است. در بیانهی کنوانسیون مذکور آمدهاست که در محیط آموزش کودکان باید درس خود را با اموزش به زبان مادری شروع کنند، چرا که آموزش به زبان آشنا، انتقال بین خانه و مدرسه را آسانتر میکند.
این سند همچنین تاکید میکند، که آموزش کودکان در سالهای اولیه به زبان مادری پایه و اساس قویتری برای سواد آموزی و ترویج انتقال دانش بین دانش آموزان، کسب مهارتها و ارزشهای علمی را فراهم میکند. آموزش زبان مادری از نظر یونسکو وسیلهای است برای بهبود کیفیت تحصیل با استفاده از دانش و تجربه دانش اموزان و والدین انها.
این امر باعث بهبود وضعیت دانش آموز در امر خواندن، داستاوردهای آموزشی، ارتباطات بهتر با همسایگان و جامعه گستردهتر میشود. علاوه بر این زبان یکی از مهمترین مولفههای هویت انسان در جوامع چند فرهنگی است. وقتی بچهای متولد میشود به او نامی داده میشود. این اسم از زبانی سرچشمه میگیرد که بچه در کودکی حرف زدن به آن زبان را یاد میگیرد. از این رو زبان یک ابزار هویت، عزت نفس و فرهنگ است.
سیاستهای جمهوری اسلامی در زمینه زبان مادری و اصل پانزدهم قانون اساسی این رژیم، مثل شمشیر دولبه کار میکند. از طرفی با استفاده از تبلیغ حق " استفاده از زبان‌های محلی و قومی" تلاش میکند با توسعه روابط اجتماعی گروهی و حس تعلق خاطر در چهارچوب وعدههای عملی نیافته مربوط به این اصل قانون اساسی رژیم، ملیتهای غیر فارس ایران را حول سراب شعارهای رنگارنگ خود جمع کند و با این کار در رقابتهای انتخاباتی به عنوان وسیلهای برای جذب آنها برای شرکت در انتخابات استفاده کند، از طرف دیگر هرگونه اقدام سازمانها و دست اندرکاران اموزش زبان مادری را زمینهای برای حاشیهسازی آنها میداند. زیرا بر اساس ماده دوم قانون مطبوعات در جمهوری اسلامی، نشریات و کتب موظفند "مرزبندیهای کاذب و تفرقه انگیز" قومی و منطقهی را نفی کنند. بازگشت به اصل امنیتی بودن هویتهای فرهنگی و زبانی، همان اصلی که از دوران مشروطه وارد فرهنگ سیاسی ایران شد.
در کشوری کثیر المله و چند فرهنگی مثل ایران سیاستهای اموزشی باید برای همه مردم کشور اطمینان حاصل کند که تمام زبانها از جمله زبان ملیتها و اقلیتهای قومی دیگر در مدارس قابل دسترسی بوده و دانش آموزان حق تحصیل به این زبان را از روز اول پا گذاشتن به مهد کودک و آمادگی دارا باشند.
آموزش زبان مادری کلیدی است برای بازکردن قفل آموزش، پیشرفت و توسعه برای همه. از آنجایی که ما در جهانی چند زبانی زندگی میکنیم مردم از زبانهای مختلف برای ارتباطات اجتماعی استفاده میکنند. امروزه این روش عادی زندگی است. با این حال نظام اموزش ایران این واقعیت چند زبانه بودن مردم ایران را نادیده میگیرد.
بچهها، جوانان و بزرگسالان خواهان یادگیری چیزهایی هستند که مربوط به زندگی و نیازهای آنان با زبان خود و از طریق خودشان باشد. از انجایی که یکی از اهداف اموزش و پرورش توسعه پایدار است، بدون اموزش زبان مادری در کشورهای چند زبانه چنین هدفی نه تنها قابل دسترس نیست، بلکه باعث عمیق ترش شدن اختلافات و شکافهای اجتماعی و سیاسی میشود که جلو پیشرفت کلیت جامعه را میگیرد. جامعهای که خیابانهای ان پر از افراد مسلح باشد، جامعهای که دانش اموزان با بازدید بدنی وارد مدارس و دانشگاهها میشوند، نمیتواند جامعهای پیشرفته و باثبات باشد.

بررسی ها نشان می دهد که انسان به زبانی که می فهمد فکر می کند.حداقل شش سال از اموزش به زبان مادری لازم است تا بچهها بتوانند اصول اولیه یادگیری خواندن و نوشتن و مطالب مربوط به علوم را درک کنند. بررسی برنامههای اموزشی ٤٠ کشور مختلف نشان میدهد که تنها کمتر از نیمی از آنها اهمیت تدریس کودکان به زبان مادری خود در سالهای اولیه اموزش می شناسند و اغلب کشورهای مذکور جزو کشورها توسعه نیافته هستند. در کشوری چند فرهنگی معلمین لازم است بتوانند به هردو زبان مادری و زبان مشترک کشور آموزش دهند و نیازهای زبان مادری را درک کنند.
آموزش در عصر شبکههای ارتباطاتی؛ کیفیت، عدالت، برابری و یادگیری مداوم یک نیاز ضروری امروزی است. لازم است که در چنین آموزشی احترام کامل به حقوق شهروندی همه مردم از جمله حق استفاده از زبان مادری و تدریس ویادگیری و ارتقاء تنوع زبانی احترام گذاشته شود. سیاستهای آموزش جامع زبان مادری نه تنها منجر به پیشرفت تحصیلی میشود، بلکه به تساهل، انسجام اجتماعی و در نهایت صلح در کشور کمک میکند. آموزش به زبان مادری و توسعه زبان ملیتها و اقلیتهای قومی در ایران، آموزش معلمان به اهمیت زبان مادری باعث پر شدن شکافهای اجتماعی و فرهنگی بین مردم ایران میشود
بیش از شش ملیون مهاجر ایرانی در خارج از کشور هستند و با وجود شبکههای ارتباطاتی اکنون باید روشنفکران فارس تبار به پیشرفت قابل ملاحظهای برای درک لزوم آموزش زبان مادری و تدریس در آن رسیده باشند. چنین پیشرفتی به وسیله بازتابهای آموزشی بدست آمده از تحقیق در زمینههای مختلف و از جمله یادگیری زبان مادری، باعث میشود که ارتباط و درک بین مردم ایران از هر ملیت و قومی که باشد به سطح بهتری ارتقاء یابد و زمینه درک مشترک و مبارزه مشترک برای رسیدن به آیندهای مشترک پدید اید. این امر زمانی شدنی است که روشنفکران فارس تبار مسئولیت عدالت در اموزش و پرورش به زبان مادری را پذیرفته و متعهد به پیشبرد عدالت آموزشی در همه سطوح شوند. در چنین صورتی تفاوت زبانی و فرهنگی و هویتی محلی – ملی نه تنها تهدیدی علیه تمامیت ارضی نخواهد بود، بلکه به فرصتی برای همزیستی مسالمت آمیز و داوطلبانه تبدیل شده که باعث رشد کمربند امنیتی جامعه خواهد شد. 

* مجید حقی – فنلاند