رفراندوم هرگز، سرنگونی! - بهنام چنگائی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ دی ۱٣۹۶ -  ۴ ژانويه ۲۰۱٨


تاب و تحمل مردم بیکار و گرسنه و ناامیدِ از کل رژیم بریده است. تاب بردباری ایکه از چپاول ها و استبدادهای هار مذهبی ها ویران، و بویژه از خودکامگی و خداگونگی ولائی ۴ دهه او گذشته است. فرد و دستگاهی که با تیغ ریاکارانه ی خدا سر از تن امید مردم بارها بریده است. و اینک جان تکیده و ستمکش شان دیگر از وعده های الکی، پوچ و پیاپی بسرآمده، و قریب به اتفاق همین مردم کارمزد و خانه خراب، و در پی این سال های تلخ و سخت بیکاری و کمرشکنِ تنگدستی ها، یکبار برای همیشه پی به ذات و حیله گری سران بساط مذهبی برده، پُراز خشم و کینه سازش ناپذیر دادخواهی و ای بسا اگر رژیم غفلت کند، وارد انتقام شده اند. و نفرت شان از بی پاسخگوئی رهبر و کل رژیم ( بنیادگراها و اصلاحچی ها) و ناباوری به آنها، اینک و بیش از هرزمانی به آخر خط گذر از کل رژیم مذهبی رسیده است. اینک هدف کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان، دانشجویان، روشنفکران مردمی، و مردم بجان آمده از خلافت " جز" سرنگونی کل دستگاه مدهبی نیست.

(( آخر مگر حتی یک تکیه گاه کوچک این رژیم انگل، هیولائی، درنده و همیشه خورنده برای کارمزدان و زمینگیران که ده ها میلیون هستند گذاشته و یافته می شود؟)) رژیمی که ۷ میلیون ملا دارد و قبر خمینی اش بیش از چند میلیارددلار هزینه برداشته است. آخر کجای ایا رژین اخلاقمند بوده است!؟

در این مقطع سرنوشت ساز و تسویه حساب، مدافان رفرمیست رنگین که جار رفراندوم سرداده اند بیایند و به توده های بجان آمده با یک دلیل ساده بگویند که چرا باید این نظام ضدبشری فرصت رفراندوم بیابد تا مگر برجا بماند!؟ آیا آنها می توانند حتی یک حسن برای این پلیدان و مفسدان ضدمردمی بتراشند؟ بنابرین مردم خود بتدریج پی برده اند که حکومت مذهبی اصلاح پذیرنیست؛ در طول تاریخ هم جز این نشانه ای موجودنیست. و بی گمان هیچ انسان آگاه و صادق و بی طرفی نمی تواند با استناد به شواهد و مدارک تاریخی این ٣۹ سال تبهکاری ولائی ـ مذهبی، دلیلی برای بقای رژیم بیاورد و توسط آن استدلال دوباره بر سر مردم پاکباخته و بیدارشده شیره بمالد؛ چه رسد به جلب اعتماد توده ها و آنهم معطوف به فراموشی گذشته، چشمپوشی و بردباری برابر دولت دینی کند.

بیایید با هم ابعاد و اشکال زورها، ستم ها، توهین ها، سرزنش ها، تحمیق ها، فسادها، رواج افیون ها، صیغه بازارها، قاچاق دختران ما به خلیج نشین ها، رواج فحشاء حتی زیر ۱٣ ساله ها، دروغ ها، سوء استفاده های عقیدتی از ساده دلان، اعدام ها، دست و پا بریدن ها، شلاق زدن ها، هزارها هزار زندانی های قربانی و سیاسی، چپاول ها و دشمنی افکنی های مذهبی سنی شیعی، تبعیض ملی فرهنگی مذهبی در داخل و منطقه و جهان بنگریم، که اکثریت توده ها را به تنگدستی، گرسنگی و گدائی افکنده، و کشور ثروتمند ما را به لبه پرتگاه توسط هریک ترفندهای پانیستی، ناسیونالیستی، راسیستی، میلتاریستی، صهیونیستی و امپریالیستی بسوی نیستی کشانده است.

دامنه ناسازگاری رژیم با منافع مردم و کشور، آنچنان سرسام آوراست که خود سران حکومتی بسان "یار قدیم آقا" احمدی نژاد برای جان بدربردن از انتقام ستمزدگان و گرسنگان و بیکاران و ( نه شرم از مردم ) ناگزیر بجان هم افتاده اند. و چنین که همینک می نماید و می بینیم سیستم عمومی نظام رسواتر و بی آبروتر و مختل تر شده، و در عمل نیز کاربرد تق و لق خود را در جنگ قدرت و ثروت همین مافیاهای سپاهی و باندهای بسیجی و امامزمانی و بازاری بیش از پیش از دست داده است. این واقعیت را ( آقا و کل رژیم) بخوبی می دانند! و برخود می لرزند.

شگفتا که: در میدان ٣۹ ساله خونین، و سرشار از فریبکاری و تباهی مذهبی، که دیگر رسواست؛ و سران باندها و مافیاها های چندسویه نیز قادر نبوده و نیستند کلاهبرداری های پیشین دینی ـ عقیدتی خود را در خودآگاهِ هوشیاران بیدار امروز اعمال کنند؛ و نمی توانند جام جان شکسته مردم بی کار و بی نان و ستم زده را با این دستگاه هرزه بهم بچسباند؛ و عملا نیز رژیم ناگزیر شده در همین ۶ روز دادخواهی مسالمت آمیز، که معترضان با دستان خالی حقوق بشر خود را فریاد می زدند؛ بسیاری از معترضان خود را به گلوله بسته و کشته است و صدها را بسان کهریزک به جلادهای مجربش سپرده است.

و حالا! شگفت انگیزتر اینکه رفرمیست های بدخیم و محترمانه تر فریبخورده خمینی، همچنان از تجربه گذشته درست عبرت نگرفته، و بسان شکسته بندها وارد گود شازش با جام ترکخورده رژیم دارند و طبعا می تواند منشأ خیانت دوباره ای به نبرد مردم بپاخاسته شود. آنهم درست در همین هیر و ویر بی شرمانه و ادعای حق بجانبگی خامنه ای! که فریاد دادخواهی آنها را کار دشمن نامید و سازشکاران می خواهند با شعار (( رفرانودوم )) سر راه انقلاب توده ها، دوباره کوهی از خون و چرک ٣۹ ساله دیگری بنهند و مبارزه شان را متوقف کنند. شعاری که در برابر خواست صریح و روشن معترضان است و براساس تجربه های همه دروغ و تباه شده، این نیز هیچ تضمین اجرائی ندارد، جز بسود زمان خری و تجدید قوای رژیم نیست و نخواهدبود.

تلاش و پشتیبانی ما جز در راستای پیروزی کار و نان و آزادی برای ۹۹%ها نبوده و نیست، هدفی که خود توده ها آنرا فریادمی زنند. ما مخالف خشونتیم و خشونت رژیم باید با مقاومت دفائی پاسخ داده شود. مردم ما در ٣۹ سال گذشته از خشونت بری بوده و همینک هم رغبتی به آن ندارند. اما رژیم چطور؟ بیاییم مفهوم انقلاب توده ای کار و نان و آزادی را دریابیم، اراده و عزم آنها را خردمندانه دریابیم و با سربلندی به آنها بپیوندیم. سلاح و خونریزی، در حضور میلیونی توده ها، و تسخیر خیابان ها و مراکز کاری مضمون تاریخی خود را از دست می دهد. با دریای پرجوش مردم، هرگز نیاز به خشونت و اسلحه نیست.