دوسروده ی عاشقانه


یوسف صدیق


• من آن کلمه ام !
همان که نامت را بازمی نماید.
همان که نامت را
برپیشانی معرفتی پنهان در شعر بازمی نماید. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱ دی ۱٣۹۶ -  ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷



(۱)
من آن کلمه ام !
همان که نامت را بازمی نماید.
همان که نامت را
برپیشانی معرفتی پنهان در شعر بازمی نماید.
مرا هجی کن
تا از ورای الفباها پیدایم کنی.
من اینجایم
در ترافیک سبز تابستانی سرخ ...
پسرک چهار راه نرگس های نادیده
پسرک خوشنویسی های نانوشته،
شعرهای ناسروده.
من اینجایم
و قلبم را امضا می کنم
هنگامی که تو
عابر پیاده ی رویاهایم می شوی.
نامت را بنویس
در گذشته، در آینده، در اکنون،
بر کف خیابان ها، بر سقف اسمان.
من آن کلمه ام ! همان که تو را،
بودنت را، شدنت را بازمی نماید.
مرا هجی کن.
ای دختر تخیل های بی انتها
ای دختر راه های ناپیموده،
قصه های ناگفته !
مرا به زبان سکوت هجی کن.
.
آذر ١٣٩٦
.
(۲)
مرا از رویاهایت بدزد !
بگذار زیر سقف بوسه
به چشم اندازی از تو بنگرم
و ابری
که به نیشابور فیروزه،
رنگ می فروشد.
خسته ام از تکیه دادن
به ستون های دود
و آسمانی که بی تو
آبی هایش ترک می خورند
و زمینی که دور از دوست
''صدای پای آب'' را نمی شنود.
مرا از رویاهایت بدزد !
بگذار در بیداری
کنار تو بنشینم
و از تردید تا یقین
هستی دیگری را تجربه کنم.

.
۱۵ مهر ۱۳۹۶
یوسف صدیق