بیانیه جمعی از شاعران و نویسندگان ایران در تبعید در خاموشی علی اشرف درویشیان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۶ آبان ۱٣۹۶ -  ۷ نوامبر ۲۰۱۷


 
علی اشرف درویشیان، نویسنده مردم زحمتکش و ستمدیده، عضو بزرگ کانون نویسندگان ایران خاموشی گرفت. صدای او اما در داستانها و آثاری که از خود برای ما به یادگار گذاشته هرگز خاموشی نخواهد گرفت. او از همان آغاز کار نوشتن، کوشید با تجربه‌ای که از زندگی کردن با مردم محروم در بیغوله‌های فقر به دست آورده بود تصویرگر سیمای زندگی تلخ آنان در داستانهایش باشد. واقعیت گرائی در کار درویشیان که آمیزه‌ای از طنز تلخ و نگاه‌های هوشیارانه او را در خود دارد، به داستانهای او ویژگیهای منحصر به فردی داده که هر نگاه تیزبین و علاقمند به کارهای داستانی را به سمت خود می‌کشاند. او به مدد تصویرهای زنده‌ای که از زندگی با مردم در حافظه داشت و از آشنائی دقیق‌اش از فرهنگ آنان و گونه‌های گفتگویشان باهم، آنگاه که از رنج و بیعدالتی‌های حاکم بر زندگیشان حرف می‌زنند، داستانهایی آفرید که هرکدام از آنها می‌تواند زمینه‌هایی ناب برای جامعه شناختی از این بخش مردم محروم ما باشد. این تجربه به آسانی حاصل نمی‌شود جز آن که خود بخشی از آن جمعیت عظیم باشی. داستانهای درویشیان نه تنها شرح درد و رنجهای مردم زحمتکش جامعه ما، به ویژه در شهر و روستاهایی که خود از نزدیک شاهد رنجهای آنها بوده، بلکه منشور دفاع از حقوق این مردم ستمدیده نیز هست. برای نمونه داستان کوتاه "هتاو" از کتاب مجموعه داستانهای "از این ولایت" که در ابتدای دهه پنجاه نوشته است. این داستان روایت مرگ دختر کوچکی است به نام "هتاو" که به دلیل فقر خانواده مجبور به ازدواج با پسری شده است. هتاو بعد از آن شبی که داماد به زور با او همخوابه می‌شود، می‌میرد. انتشار چنین داستانهایی از نویسندگان در اروپا باعث تحول و دگرگونیهایی در قوانین حقوقی و کیفری کشورها شده‌اند؛ برای نمونه کارهای چارلز دیکنز در انگلستان و یا کارهای امیل زولا در فرانسه. اگر در آن سالها در جامعه‌ی ما اندکی فضای آزادی اندیشه و بیان برای بررسی کارهای این چنینی درعرصه‌های فرهنگی وجود داشت، بی شک دایره تاثیر و نفوذ این داستان در دفاع از حقوق "هتاو"ها در جامعه فقر زده ما می توانست بسیار گسترده تر از آنی باشد که بود. سیمای زندگی مردمانی که در داستانهای او آمده به آسانی در داستان ساخته نمی‌شود. باید با آنها تجربه زیستی داشته باشی و در کنار آبشوران ها که جز بوی گند و کثافت از آنها برنمی خیزد، سینه خیز رفتنهای آنان را نیز برای ایستادن از نزدیک دیده باشی تا بتوانی تصویرگر آنان در"سالهای ابری" باشی. علی اشرف درویشیان بعد از انقلاب ۵۷ با همکاری یکی از دوستانش به انتشار دفترهایی کوشید که بتواند آثار کودکان و نوجوانانی را که از شهر و روستاهای دور افتاده ایران از طریق پست برای او ‌فرستاده می شد، در آنها منتشر کند. او در وجود آنان، گویی کودکیهای خودش را می‌دید. کودکانی که در محیط هایی کنار"آبشوران"، بی‌هیچ امکانی برای بالیدن و دیده شدن قد می کشیدند و رویاهای زیبایشان در نگاه به جهان و انسان، لگد مال ستم و فقر می شد. رویاهای لگد مال شده‌ای که او سعی کرد در طول عمر ادبی‌اش در کتابهایی چون "از این ولایت" و "آبشوران" و در رمان بلند "سالهای ابری" و دیگر کارهایش شمه‌ای ازآنها بنویسد. درویشیان چون عضوی از کانون نویسندگان ایران، هرگز سر هیچ گونه آشتی و سازش با هیچ حکومت استبدادی نه شاه و نه شیخ نداشت. صدای جاودانه او که "من سر سفره خون نمی نشینم" در پاسخ به دعوتی از او برای شرکت در مراسمی ادبی که وزیر دولت اصلاحات در حکومت جمهوری اسلامی سامان داده بود، صدای بزرگ و توانای نویسنده و شاعر متعهد و مسئول ایرانی است در اعتراض به سرکوب و کشتار آزادیخواهان که هرگز خاموشی نمی‌گیرد. جاودان باد یاد او و بزرگ باد نامش که آثارش به تمامی، دفاع از محرومان جامعه بود.
چهارم نوامبر ۲۰۱۷

امضاها :
نعمت آزرم. عسگر آهنین. میرزا آقا عسکری. گیل آوایی. مهدی استعدادی شاد. فریار اسدیان. رضا اغنمی. حسین افصحی. نسرین الماسی. سیاگزار برلیان. رضا بی‌شتاب. روشنک بیگناه. ناصرپاکدامن. کوشیار پارسی. ناصر پیمان. فریدون تنکابنی. ایرج جنتی عطایی. علی اصغر حاج سید جوادی. حسن حسام. محسن حسام. بهروز حشمت. نسیم خاکسار. اسماعیل خویی. منوچهر دوستی. حسین دولت آبادی. ایرج رحمانی. شهروز رشید. ناصر زراعتی. حسن زرهی. اکبر سردوزامی. اسد سیف. شهلا شفیق. مهرناز صالحی. قادر عبداله. بهروز عرب زاده. پویا عزیزی. رضا علامه زاده. علی اصغر فرداد. رضا فرمند. علی کامرانی. زیبا کرباسی. رباب محب. نجمه موسوی. عیدی نعمتی . باقر مومنی. سیاوش میرزاده. اعظم نوراله خانی. ابراهیم هرندی. محسن یلفانی. سعید یوسف.