نولیبرالیسم در فلسفه و سیاست - گودرز اقتداری

نظرات دیگران
  
    از : پژمان صدیقی

عنوان : خطاب به : نظر دهنده متقی
ادم نمیداند طرف مقابل خانم است یا اقا..باری نظر دهنده محترم سراتا پای نظر شما کنایه و تمسخر و تعنه توشه بود که بزرگوار..اعتقاد شما چیست؟
در قرنی زندگی میکنیم که قرن :اطلاعات،تکنولوژی،اتم،و..سراخر قرن مدنیت ادمی.در همین قرن یک مکاتبه انسان متمدن با دیگر انسان متمدن!!
جالب است بله نظردهنده؟متقی؟
یا که شرم اور.شما چرا نظریه خودتان را ننوشتید تا ما و دیگران که مطالعه میکنند با نقطه نظرات شما نیز اشنا شده و در قضاوت حق را بشما بدهندو بدهیم؟
زیرا وقتی شما با تعنه توشه تمسخر مقاله دیگری را ارزیابی میکنید ..چگونه بنده به عقاید جنابعالی پی ببرم؟ تا درستی ارزیابی شما را تائید نمایم؟
امروز هر ادمی که نیمه بیدار و نیمه خواب هم که باشد..به یک اصل مسلم و مقبول گردیده، از طرف بسیاری از کارشناسان جهانی..میداند که اقتصاد چه نقشی در زندگی مادی و معنوی انسانها دارد..میداند که فقر مادر تمام سجایای انسانی ست و مسبب تمام دردهای امروز جهان.اما شما انگار نظریه دیگری دارید زیرا سوالی نوشته اید در این باب.نظرتان را ننوشتید چرا؟
اخر اقای /خانم محترم اینهم شد مکاتبه و دیالوگ بقول فرنگی ها؟
که نظری را بمسخره گرفت و نظر درست خود را ،اظهار نداشت؟
محبت کنید نظرتان را بنویسید و مطالب منطقی و درستی را که خود شما مطالعه کرده و بدانها معتقدید..بنویسید و ما را هم در درستی ها و تحلیل های منطقی تر از این نوشته..اشنا نمائید و شریک!
٨۱۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۶       

    از : Bejan Baran

عنوان : NeoLiberal
لطفا این منبع را به نظر قبلی بنده پیوست کنید سپاس
Hayek received new attention in the ۱۹۸۰s and ۱۹۹۰s with the rise of conservative governments in the United States, United Kingdom, and Canada. After winning the United Kingdom general election, ۱۹۷۹, Margaret Thatcher appointed Keith Joseph, the director of the Hayekian Centre for Policy Studies, as her secretary of state for industry in an effort to redirect parliament"s economic strategies. Likewise, David Stockman, Ronald Reagan"s most influential financial official in ۱۹۸۱ was an acknowledged follower of Hayek.

Denis Boneau -Friedrich von Hayek, the father of neo-liberalism.
http://www.voltairenet.org/article۳۰۰۵۸.html
٨۱٨۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۶       

    از : بیژن باران

عنوان : نئولیبرال
اقتداری در این جستار عمق گذار از لیبرال دمکراسی به نئولیبرال در امریکا را بسیار عالی در زبان فارسی ارایه داده. در تمام نشریات نرم فارسی کنونی جستاری با این عمق من نخوانده ام. سریع القلمhttp://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/۷۱۲۷۰/ و در جایی دیگر تحلیل های خوبی ارایه داده. ما در گروهی این جستار اقتداری را بحث می کنیم. تاریخ نئولیبرال را بدرستی از هایک به فریدمان و کتب شیکاگو با مجریان ریگان و ثچر ربط داده. اقتداری در فراز زیر بنحو درخشان معضل کنون سرمایه داری جهانی-بویژه در سروری سرمایه آمریکا را ارایه داده: مولفه های این دوران چیست خواهیم دید که تخریب مکانیزم های همبستگی اجتماعی، حمایت جمعی، و مشارکت عمومی در تصمیم گیری سیاسی به عنوان لازمه پیشرفت نولیبرالیسم قابل تشخیص است. البته بعید است که بتوان در جایی به این اعتراف برخورد بلکه همه جا تحت پوشش "آزادی" ان را خواهید دید.

اگر امکان داشته باشد رئوس این جستار را در تحلیل اقتصاد امروز ایران بکار برده؛ نتیجه را بصورت ادامه این جستار مفید نشر کنند؛ مزید فایده برای خوانندگان خواهد شد. اقتداری بدرستی اقتصاد امروز ایران را نئولیبرال خوانده. بنده به سهم خود از ایشان سپاس گزارم.
٨۱٨۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۶       

    از : متقی

عنوان : کلنگ از آسمان افتاد و نشکست
نویسنده محترم از همه چیز و همه کس حرف زده تا نولیبرالیسم را منشاء کلیه بلایای بشری معرفی کند! این طرز فکر زمانی امپریالیسم را منشاء همه بلایا می‌دانست، و حالا با حفظ همان طرز فکر،‌به جای آن نولیبرالیسم را نشانده است!
نویسنده هایک را اقتصاد دانی متوسط می‌داند! و نظرات چامسکی (اقتصاددان؟؟) را در رد او به کار می‌گیرد! هایک را نخستین نئولیبرال معرفی می‌کند! در حالی که او تئوریسین لیبرالیسم است و در نخستین کتابش: راه بردگی که در سال ۱۹۴۴ منتشر کرد کلکتیویسم را منشاء توتالیتاریسم دانست. سوسیالیسم واقعا موجود صحت نظر او را به اثبات رساند.
نویسنده نمی‌داند چه فرقی است میان لیبرالیسم با نئولیبرالیسم! در حالی که خیلی ساده، نئولیرالیسم همان لیبرالیسم است در مقیاس جهانی. هیچ فرقی جز این میان آن دو نیست! در حقیقت جهانی شدن ( که به اراده هیچ کسی نبوده) بستر نئولیبرالیسم شده است.
جالب اینکه نویسنده اقتصاد نئولیبرال تاچر و ریگان را عامل سقوط اردوگاه معبود خود دانسته! این دیگر محشر است!!
در زمان سقراط، سوفسطائیان با جمله پردازی‌ها و حرافی‌های خود بسیاری را دور خود جمع می‌کردند. معروف است که سقراط هم گاه به این جلسه‌ها و از جمله معروف‌ترین فیلسوف سوفسطایی، پروتاگوراس می‌رفت. او به عمد دیرتر به جلسه می‌رسید و سپس از پروتاگوراس عذر می‌خواست و می‌پرسید آیا استاد گرامی لطف می‌کند که سخنانش را خلاصه به او بگوید؟
البته او چیزی جز جملاتی زیبا و هیجان انگیز نگفته بود. چگونه می‌شد از خلاصه کردن آن چیزی دریافت! مثل این است که به حافظ بگویند شعرش را خلاصه کند و نکته‌هایش را بگوید!
حال با وام گرفتن از سخن سقراط، از نویسنده محترم باید پرسید آیا می‌توانید نوشته خود را در چند نکته خلاصه کنید؟
٨۱٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۶