•
میگریزد از من
دزدِ بیست و یکساله،
زیر نور مهتاب،
از میان گلها،
و بوتههای خواب زده،
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣ آبان ۱٣۹۶ -
۲۵ اکتبر ۲۰۱۷
میگریزد از من
دزدِ بیست و یکساله،
زیر نور مهتاب،
از میان گلها،
و بوتههای خواب زده،
کنار لانهی روباه،
پای درختچهی دامنهی سنگلاخی،
که آن دورترها به دریا میانجامد
میگریزد دزدِ بیست و یکساله
با نگاههای هراسان،
به اینسو و آنسوی تاریکیها
و سایهی دریایِ خروشانِ پیشِ رو،
و سبوی دزدیِ مرا همچنان
بر سینه می فشارد
انباشته از گردههای گل،
تَرنُم جویبار،
سبزیِ جوانهها،
و سبکیِ هوا
مرا اما،
خواب و بیدار،
در بسترِ کهنه،
در مدخلِ غارِ تاریک،
دیگر توانی نیست
تا که برخیزم بشتابم بدنبال وی
و سبویِ دزدیِ خود را بازگردانم
پیش از آنکه دزد بیست و یکساله
برای همیشه ناپدید شود
زیر نور مهتاب
در ردِ سنگلاخی
میان بوتههای وحشی،
در سر فصلِ تاریکیهای ساحلِ مرموز
و غوغایِ فراگیرِ امواج قیرگون
لقمان تدین نژاد
آتلانتا، ۸ آوریل ۲۰۱۷
|