شهادتین


نیلوفر شیدمهر


• آینه‌ای هست پشتِ قلبِ من
که کسی
شاید خود خدا جا گذاشته
آینه‌ای که مرا
خودِ خود مرا نشان می‌دهد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣ آبان ۱٣۹۶ -  ۲۵ اکتبر ۲۰۱۷


 
 
آینه‌ای هست پشتِ قلبِ من
که کسی
شاید خود خدا جا گذاشته
آینه‌ای که مرا
خودِ خود مرا نشان می‌دهد
پشت این عضله‌ی بیهوده
که برای هیچ و پوچِ دنیا می‌زند.


آینه‌ای هست درون من و فکری
سال‌هاست
که می‌گوید هست
اگر چشم‌هایم که به بیرون
رو کرده‌‌اند بگذارند
به ‌آب‌ ‌و رنگ‌ها
خوشی‌هایی که می‌تپند و در لحظه
نابود می‌شوند
چشمهایی پیچیده در زرورق‌ها
که بشارت چیزی تازه
و تک و تراونده را
در درونِ تهی خویش می‌دهند.


شک ندارم آینه‌ای هست
فکری که سال‌هاست
می‌آید و می‌رود می‌گوید
اگر چشم‌هایم که این روزها
مرتب صفحاتِ پوچ
و نامتناهی «دفترِ چهره‌ها» را
ورق می‌زنند بگذارند
اگر این عضله‌ی سخت‌جان بگذارد
که در پیچِ «پِیج‌ها» گم شده و سخت
بیهوده می‌کوبد
انگار بر دری که پشتش کسی
در انتظارِ کسی نیست.


امان از این عضله‌ی لجباز
که صورتکی سرخ برچهره زده است
و میان صورتک‌های سمج
دنبالِ تصویر خود می‌گردد.


آینه‌ای هست
قسم می‌خورم
فقط اگر چشم‌های فریبکارم را
از این دنیای فریبا بگردانم
و آزادشان کنم مانند نور
تا از آخرین ذره‌ی
این عضله‌ی بیهوده‌زن
از این درون که به بیرون رو کرده است
عبور کنند و به حضور
خودی که همه عمر
از آن حذر کرده
و منتظرش بودم
به حضورِ خودِ خدا
آن پشت‌ها
شهادت دهند.

/

نیلوفر شیدمهر
ونکوور – ۲۴ اکتبر ۲۰۱۷