شعری از زیبا کرباسی


زیبا کرباسی


• دعوایش کرده بودند
کسی گیسش را کشیده بود
نقاشی اش را خط زده بود
خطش را دزدیده بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۴ مهر ۱٣۹۶ -  ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷


 
شعری از زیبا کرباسی
کودک از مادرش پرسید
بعد از گردباد های ماریا

اما ماما

دنبال چه می گشت
دنگ که بود مگر
هر چه دم دستش آمد به هم ریخت
صدایش مثل موتور اسگاتی ی اسکات
ته می کشید و خرروخر می کرد
ابهم گفت
روی سقف خانه دنبال شتر می گشت
دعوا داشت مگر
چه می خواست
چه می گفت
چرا را نیافت
کجا رفت
شاید آبی
شاید زرد
تا کی می خواهد بگردد ماما
تا کی
ترسیده بود
از کدام خانه اش قهر کرده بود
مادرش کیست
بابایش از معدن نمک برنگشته مگر
دعوایش کرده بودند
کسی گیسش را کشیده بود
نقاشی اش را خط زده بود
خطش را دزدیده بود
سگ شده بود چرا
پاچه ی که را می گرفت
که کیست ماما
شاید خاکستری
شاید نارنجی
شاید دور
اگر مرا می برد کجا می رفتیم ماما
گریه می کردی
دنبالم می دویدی
به سرت می کوبیدی
سرم را مثل لیمو
به سینه ی کدام رنگین کمان می کوبید
ماما

با صدای شاعر بشنوید:
soundcloud.com