معمای سوسیال‌دموکراسی - رضا جاسکی

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : ( skolpeng ) -( School voucher )
جناب برومند,
با تشکر از توجه, منظور بنده از ذکر نام شما و جناب پورمندی از این جهت بود که شما و ایشان آخرین کسانی بودید که در این سایت- به نظر من - دو طرز تفکر مخالف را نمایندگی کردید و منظور من این بود که چرا بجای دیدن خوبی های یکدیگر بدی می بینیم

اما در باره بذل و بخشش از خزانه دولت یعنی " مالیات مردم ", مخارج آموزش و پرورش و راه های پرداخت آن بسیار متنوع میباشد . طبق گزارش ویکیپدیای انگلیسی ظاهرا ( skolpeng) سوئد همانست که در امریکا School voucher نامیده میشود. بر طبق این گزارش در سال ۲۰۰۸ بیش از ۱۰ در صد دانش آموزان سوئد در مدارس " آزاد " تحصیل میکردند که تعداد آنها به سرعت بالا میرفته است. در ایالات متحده امریکا در ۲۷ ایالت چنین سیستمی وجود داشته در اینجا هم مانند بعضی کشورهای دیگر, در حال توسعه میباشد. https://en.wikipedia.org/wiki/School_voucher . یعنی شاید به هر کجا که روی آسمان همین رنگ بلکه احتمالا بدتر باشد. در مقایسه آنچه در امریکا کمر مردم را شکسته است مخارج بیمه درمانی ست.

موضوع اصلی تر اینست که از قاره ای که تحت اشغال اقتصادی و سیاسی و نظامی آمریکاست چه انتظار دیگری میتوان داشت؟ آیا این احتمال وجود دارد که این کوتاهی ها نه تنها ناشی از نقص سوسیال دمکراسی بلکه عمدتا ناشی از نفوذ امریکا بر آن باشد؟ و اگر چنین است - با عرض معذرت که در مثل مناقشه نیست - آیا ما در پای درخت عوضی عو عو نمیکنیم و گربه از درختی دیگر بالا رفته است؟ همینطور که احتمالا قبلا هم ذکر کرده ام تمام قدرت امریکا در پول بدون پشتوانه آنست که هر روز میلیون ها بلکه میلیارد ها دلار " چاپ مجازی " کرده و به چین و ژاپن میفروشد و با قدرت آن هرکه را بخواهد تحت فشار و مورد تحریم اقتصادی سیاسی قرار میدهد ؟ با آرزوی سلامتی و موفقیت.
٨۱۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۶       

    از : جمشید برومند

عنوان : پاسخ جناب «پیروز»
با درود، یادداشت بنده را یکیار دیگر بخوانید. خواستم در باره ی
«تاراج مالیات های پرداخته شده مردم به اسم «خصوصی سازی» - مدارس «آزاد»» بگویم » که با خصوصی سازی به آن معنی که متدوال است زمین تا آسما فرق دارد.

دوست عزیز مردم مالیات میدهند که با آن بودجه ی دولت تامین و چرخهای کشور بگردد . دولت های سوئد بعداز این «حاتم بخشی» تاریخی [مالیات قبلا پرداخت شده مردم ] را به سرمایه داران میدهند تا آنها با بعنوان [ سرمایه ] در بخش های آموزشی ، درمانی ، نگهداری کودکان در مهدکودک و خانه سالمندان و.و. کسب و کار کنند و این حضرات از این کار و کسب سود های کلان برداشت می کنند .
آقای جاسکی نوشته اند که امروز سوسیال دموکرات ها و از جمله آقای اردلان شکرابی به برداشت سود ۷ در صدی از این دست سودها موافقند . ولی بعلت اینکه در مجلس اکثر کرسی ها را ندارند این پیشنهاد پیش نخواهد رفت. یعنی غارت مالیات مردم ادامه دارد.

معلوم است وقتی چنین دست و دلبازی بی منطقی وجود دارد چرا سرمایه داران محترم سوئد در بخش آموزش ، درمان و رفاهی سرمایه گزاری کنند؟
در ایران و آمریکا اگر بخش خصوصی و هر زمینه ای بخش خصوص سرمایه گزاری می کند تمام مخارج را خودشان پرداخت می کنند و با پذیرش [محصل ، دانشجو و بیمار پولدار ]دخل و خرج را ردیف می کنند .
اتفاقی که در سوئد افتاده است سازشکارانه ترین سیاست توسط سوسیال دموکرات ها برای حفظ بوروکرات های مفت خور در قدرت و تمام نهاد های اجتماعی ست .
بر خلاف نظر شما علاقه ای به زوال سوسیال دموکراسی سوئد نداشته و ندارم ولی همان هائی که در سال ۱۹۹۱ با شعار « سوئد را از سوسیالیسم نجات دهیم» انتخابات را بردند در حال غارت سوئدند.
امروز تحقیقی را مطالعه کردم که میزان مشارکت شهروندان بالای ۶۵ سال از سال ۲۰۰۲ تصاعدی بالا رفته است این به معنی اینست که این نسل میداند چه بلائی بر سر سوئد آوردند. برعکس در این تحقیق میزان مشارکت تا سّن ۲۵ سال کاهش یافته است که ناشی از بی توجهی دولت ها به بیکاری و امور مربوط به جوانان است
٨۱۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۶       

    از : کیا

عنوان : خصوصی سازی با چه هدفی!
معمولا خصوصی کردن شرکتها درکشورهایی که سوسیال دمکرات ها در قدرت هستند وقتی صورت میگیرد که یا شرکتها ضرر می دهند ویا دولت در آن ها توانایی سرمایه‌گذاری ندارد.
اینکه باقدرت گرفتن سرمایهداری نتیجه معکوس دارد هم رارفقا و هموطنان میتوانند تصور کنند.
٨۱۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : " یا رب آن زاهد خود بین که بجز عیب ندید - دود آهیش در آیینه ادراک انداز "
ادامه,
در باره فوائد و مضرات فیس بوک ( pros and cons ) تحقیقات زیاد انجام شده و نتایج به سهولت در دسترس است. تعداد افرادی که ماهیانه این سیستم را به کار میبرند به دو میلیارد نفر در ماه رسیده و بسرعت در حال افزایش است. فیس بوک با افزایش مدام سرویس های تازه سعی بر آن دارد که خود را خود کفا کرده و افراد را در چنبره حوزه خود نگاه دارد و من از اینکه افسار افکار و عقاید و اطلاعات خود را به دست جناب زوکر برگ دهم بیمناک بوده ام. بگذریم.

جناب برومند در کامنت خود ظاهرا در مذمت سوسیال دموکراسی سوئد پس از شرحی در باره «خصوصی سازی» - مدارس «آزاد» میفرمایند " چنین اتقاقی در بهداشت و درمان ، مهد کودک ها و خانه ی سالمندان هم اتفاق افتاده...........". باید خدمت ایشان عرض کرد که در امریکا نه تنها همه اینها و چیز های دیگر, حتی زندانها نیز خصوصی شده و دولت برای تخت های خالی زندان ها نیز به شرکت ها " مواجب " میپردازد. بانوئی آمریکایی که بیست سال پیش توسط UN War Crimes Tribunal in The Hague, استخدام شده بود بعد از بیست سال جهت بازدید موقت از چند ایالت امریکا ( تکزاس, نیو مکزیکو, آریزونا, یوتا و کلرادو ) دیدن و مکررا با مردم به گفتگو پرداخته است. از نکات جالب این سفر ۲۰ روزه و دوهزار مایلی یکی اینکه منبع خبر اکثر قریب به اتفاق دانشجویان دانشگاه کلورادو, اینترنت و به زعم ایشان فیسبوک بوده است. ایشان پس از این سفر عزم خود را جزم کرده اند که بقیه عمر را در کشور پرتقال بگذرانند که گمان نمی کنم از سوئد سوسیال دمکرات "تر " باشد. آیا نکته مثبت قابل ذکری هم در باره سوسیال دمکراسی سوئد وجود دارد که ایشان ذکر نمیکنند؟
https://www.counterpunch.org/۲۰۱۷/۰۹/۰۸/revisiting-the-united-states-after-twenty-years/

اگر اشتباه نکنم ( لطفا تصحیح فرمائید ), جناب پورمندی هم اخیرا در کامنتی در این سایت اظهاراتی فرموده بودند به این مضمون که آیا اصولا اوضاع کشورهای چین و کوبا و غیره از نظر پیشرفت و رفاه و غیره قابل مقایسه با اسکاندیناوی و سوئد هست؟ که البته پاسخ بستگی دارد به اینکه مخاطب کی باشد؟ و آیا چین و کوبا هیچ پیشرفتی نکرده و بهبودی در حال شهروندان آنها رخ نداده است؟ " نفی مطلق از بهر دل خامی چند " ؟

منظور من از این بحر طویل اینست که اگر " چپ " دائما در پی عیب جوئی از همدیگر باشند به قول اینها تا هنگامی که جهنم یخ بزند بجائی نخواهند رسید. در عوض اگر " چپ " نکات مثبت یکدیگر را مورد گفتگو قرار دهند شاید به جایی برسند. انشاالله. " صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را - نیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی " ؟
٨۱۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : فیس بوک
پرسیده بودم که " در باره فیس بوک, عقیده " چپ " راجع به سیستمی که با هر کلیک بر آن "شخصی" را میلیاردر "تر" میکند چیست؟". تا کنون جوابی نیامده است. حقیقت آنست که فیس بوک تنها یک صاحب ندارد و سهام آنرا افراد متعدد مالک اند و فیس بوک یک " شرکت" متعدد المالک میباشد. طبق یک گزارش در سال ۲۰۱۲, آقای Mark Zuckerberg مالک حدود ۲۸ درصد و ده نفر اول مالک حدود ۶۷ در صد سهام میباشند. البته این نسبت تاکنون تغییرات زیادی کرده است. بقیه سهام را هم خلق کثیری مالک اند.
https://www.incomediary.com/who-owns-facebook-the-۱۰-richest-facebook-shareholders
با وجود این شخص Mark Zuckerberg کنترل کامل بر جریانات داشته و بدون تائیید او عملی انجام نمیگیرد.
https://venturebeat.com/۲۰۱۲/۰۲/۰۱/facebook-s-۱-zuckerberg-ownership/

بنا بر این چون فیس بوک یک موسسه " اشتراکی " ست لابد مورد تایید " چپ " بوده و کاربرد آن اگر نه واجب بلکه باید مستحب باشد. دنباله مطلب در کامنت بعدی.
بعد التحریر. این مطلب را بنده پس از کامنت جناب فریدون بی بیان دنبال کردم و ظاهرا ایشان به مصداق " الاسما تنزل من السماء " تا کنون بیانی نفرموده اند.
٨۱۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۶       

    از : جمشید برومند

عنوان : مسئله سوئد سود و سرمایه نیست.
با سلام ، نگارنده این نوشته ها را با علاقه دنبال می کنم و قبلا هم نا خرسندی خود از عملکرد سوسیال دموکرات های سوئد ابراز کرده ام . حال که آقای جاسکی به سئوالات دوستان پاسخ داده است لازم دیدم که نکته ای را مطرح کنم که ایشان درمطلب بعدی خود اگر لازم بود در مورد سوئد در نظر بگیرند و بعضی ابهامات بر طرف می شود.
در مورد «خصوصی سازی» های سوئد می توان خیلی صحبت کرد که بسیار بی شرمانه و منحط برگزار شده است . در کشور سوئد سرمایه گذاری برای بخش خصوصی مشکلی سر راه خود ندارد و فروختن بخشی یا تمام یک بنگاه دولتی یا عمومی نیز بصورت متعارف مثل همه جا انجام میشود . دولت سوئد در چندین شرکت سهامی بخشی بزرگی از سهام را دارا می باشد. اتفاقی که در سوئد افتاده از آنچه در ایران خودمان افتاده است بد تر است . موضوع این نیست که تاسیسات و واحد های دولتی را به قیمت های نازل یا حتی مجانّی به «آقازاده " داده اند و مُخ مردم سوت کشیده است. در سوئد بخشی ـ نه اکثریت ـ مردم از بعضی ـ نه تمام ـ خصوصی سازی ها بشدت نا راضی هستند. در این یاد داشت تلاش می کنم در این باره بنوسیم.
تاراج مالیات های پرداخته شده مردم به اسم «خصوصی سازی» - مدارس «آزاد»
ـ تا سال ۱۹۹۲ مدارس عمومی و رایگان سوئد با بودجه ای که شورای شهر ها از مالیات مردم به هر مدرسه بر اساس تعداد دانش آموزان پرداخت می کردند اداره میگردید. مدیر مدرسه مسئول دخل و خرج بود و اغلب با کسر بودجه مواجه می شدند یعنی تمام بودجه جرخ مدرسه و دانش آموزان و حقوق معلمان میشد. مبلغ پرداختی برای هر دانش آموز در سال طبق جداولی که برای تمام دوره های تحصیل از پیش ازمدرسه تا پایان مقطع دبیرستان در نظر گرفته شد. همه ساله بر حسب نیازها با تغییراتی بروز آورده میشود .
ـ مدارس «آزاد » یا «خصوصی سازی» مدارس در سوئد به شکل عجیبی شکل گرفت. به این معنی نبود و نیست که فرد یا افرادی برای تاسیس مدرسه یا مدارسی خصوصی یا «آزاد »سرمایه گذاری کنند .خیر و ابدا !
شورای شهر ها با دست و دلبازی فراوان ، همانظور که قبلا بر اساس تعداد دانش آموزان بودجه ی مدرسه عمومی و رایگان را از مالیات مردم به مدیر مدارس پرداخت میکردند. به کسانی که داوطلب تاسیس مدرسه «آزاد »بودند حتی با کمک هزینه های هنگفت مالی و بیش از مانند مدارس عمومی به تعداد شاگردان مدرسه «آزاد »بودجه یعنی مالیات مردم را به مدیریت این مدارس بخشیدند . سوئد تنها کشوری است که سرمایه داران بدون اینکه سرمایه گزاری کنند فعالیت خود را در بخش آموزش کشور با میلیونها دانش آموز شروع کردند. چیزی نگذشت که مدارس «آزاد» و سرمایه دارانی که پشت این مدیران مدارس شرکت های زنجیره ای تشکیل دادند معروف شدند و مردم آگاه سوئد در یافتند که مالیات آنها به سرمایه داران پرداخت می شود و آنها با انواع ترفند ها هزینه ی مدارس «آزاد » را پائین میاورند که سودشان بالا برود و دود آن بچشم دانش آموز و معلمان با حقوق پائین و ساعات کار بشتر برود . طرفه آنکه مدارس عمومی که همیشه کسر بودجه داشتند با حقه بازی های سرمایه داران «محترم » در مدارس «آزاد » سود آور شده اند و صحبت از میلیارد ها کرون برداشت از حق تحصیل رایگان دانش آموزان سوئدی می باشد که مردم قبلا به عنوان مالیات پرداخت کرده اند.سرمایه داران سوئد پول مالیات را که باید در مدرسه «آزاد» مثل مدرسه «عمومی » برای آموزش و هزینه های جاری خرج شود را با رندی مشمئز کننده بالا می کشند.
چنین اتقاقی در بهداشت و درمان ، مهد کودک ها و خانه ی سالمندان هم اتفاق افتاده و تمام فعالیت های باصطلاح «خصوصی سازی» همه و همه از مالیات مردم میدوشندو با رقابت در صرفه جوئی ها میلیردها کرون از مالیات مردم بجای مصرفت در جامعه رفاه و تامین اجتماعی از این موسسات به عنوان سود به بیرون برده میشود.. حساب کنیم سرمایه دارانی که در سوئد مالیات های مردم را از نهاد های رفاه اجتماعی به عنوان سود به جیب میزنند چه جانورانی هستند و سوسیال دموکرات های سوئد در تمام این فرایند در سراسر سوئد در تصمیم گیری ها حضور داشته اند.
حرف آخر : در انتخابات ۲۰۱۴ یکی از دلایل شکست احزاب بورژوائی همین موضوع بود و نقش حزب چپ سوئد در آن انتخابات با شعار «جامعه رفاه فروشی نیست» بسیار ارزنده بود. این شعار به معنی توقف این روند می باشد. ولی بسیاری از مردم هنوز نمی دانند که سرمایه داران از مالیات های آنها در تمام موسسات آموزشی ، درمانی و رفاهی از بودجه ی تخصیص یافته برداشت می کنند.
چرا سوسیال دموکرات ها که همیشه بزرگترین حزب سوئد بوده اند در هنگام تصمیم گیری با این حیف و میل مالیات های مردم با نمایندگان بورزاوائی سازش کردند؟
آین مسئله خصوصی سازی نمی باشد.
مگر سرمایه داران مدارس و موسسات رفاهی و بهداشتی را خریدند؟
اینگوار کارلسون رهبر سوسیال دموکرات ها در اواخر دهه ۸۰ میلادی اسم این اعمال ننگین را « رفورم قرن » گذاشت .
٨۱۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : سیروس شفیعی راد

عنوان : کپی برابر با اصل ،نبود
با سلام..
اقای جاسکی ،ایا متن :از هم پاشیدن سوسیالیسم/ را از نظر و اعتقاد تونی بلر ،نقل کرده اید و یا که خیر،این عقیده شماست؟
در هر صورت ..دوست عزیز سوسیالیسمی که نه توسط پایه گذاران و خالقان ان،ترسیم شد و در شوروی به مرحله عمل درامد،بلکه سوسیالیسمی که در نظر شخصی وبا معتقدات مغرضانه استالین و همفکران قلیل او ،ترجمه و بنا به میل شخصی انان ،در شوروی به مرحله ازمایش و اجرا درامد...نمیتوان از نظر علمی نتیجه کلی را که : سوسیالیسم فرو پاشید را گرفت .زیرا علم مارکسیسم/سوسیالیسم روش ۷۰ ساله و طریق و شکل ان را در اتحاد شوروی رد میکند.تفاوت مانند روز و شب است.اصل برابر با کپی نیست.
شفیعی راد
٨۱۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "عاقل به آب زد و رفت, دیوانه نشسته و فکر میکند".
جمله بالا خلاف ضرب المثل معروف است که "دیوانه به آب زد و رفت, عاقل نشسته و فکر میکند".
سر گیجه, برای کسی مانند من که سابقه و مطالعات کمونیستی و سوسیالیستی ندارد و و منظور او از مطالعه این گونه نوشته ها امید یافتن راهی برای مقابله با هیولای جهان خوار کورپوریشن ها و دولت های دست نشانده آنها میباشد, کلمه مناسبی ست.
تا کنون گمان میبردم که سوسیال دمکراسی باید چیزی بین کمونیسم و کاپیتالیسم باشد که قابل دسترسی ست. اکنون معلومم شد که سوسیال دمکراسی طیف وسیعی, مشابه طیف نوری ست و نه تنها من بلکه خود سوسیال دمکراتها - و چپ به طور کلی - نه تنها کنار آب ننشسته اند بلکه از سرگیجه کنار آب افتاده و " کاپیتالیسم " از آب گذشته است.

اما سوال آخر در باره فیس بوک, عقیده " چپ " راجع به سیستمی که با هر کلیک بر آن "شخصی" را میلیاردر "تر" میکند چیست؟
٨۱۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : روش نقادانه یا روش بازجویانه
در نظر دهیِ نقادانه باید از روش پرسش و پاسخی دوری گزید
روش پرسش وپاسخ ممکن است به بازجویی و تفتیش عقاید منجر شود و یا معنی یابد.
هر نقادی باید بی رحمانه یا عریان و بدون مماشات موضوع مطرح شده را به نقد بکشد؛
چنانچه نقد درست باشد چاره ای جزء قبول آن نیست اگر درست نباشد
نویسنده برای دفاع از افکارش و آورده هایش پاسخ گویی را خواهد داشت.
ممکن است: پاسخ گویی همان زمان انجام گیرد ویا در زمانی دیگر
اگر نقادی درست نباشد و نویسنده نوشتار، ناتوان از پاسخ گویی باشد، باید گفت فلانی آمد و یک چیزی پراند و رفت!
گاهاً شیوه بازجویی و تفتیش عقاید ناشی از روحیه محاکمه کنندگی است نه روحیه نقادی!؟
٨۱۰۹۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بعد از مفهوم آزادی، دمکراسی فراتر از هر مفهوم دیگری است
هر تئوری بر مفاهیمی خاص -که مفاهیم هم یا تعریف می شوند و یا تعریف نشده فرض می شوند- بنا می شود.
رعایت نکردن وجود مفاهیم و جایگاه آنان در موضوع مورد تحلیل، یک سردرگمی خاصی برای درک تحلیل خواهد آفرید.
مدتی است که بحث هایی بر سر موضوعاتی بنام:
سوسیالیسم، کمونیسم، طبقه کارگر، چپ بر حسب ضرورت موضوعاتی، در گرفته است؛ که این حالت را می توان مثبت دید و حتی مفیدیتی را در آن دید. اما باید گفت:
مفیدیت این بحث ها زمانی خواهد بود و نتیجه بخش می شود که این مسائل در مسئله تغییر و تحول اجتماعی سرزمینمان نقش بازی کنند و تاثیرگذار شوند؛
که قطعاً بازیگری این موضوعات در طول روند تحولخواهی خواهند بود نه در عرض تغییر وتحولات؛ چون در عرض قرار دادن موضوعات یک حالت آلترناتیوی از خود نشان می دهند.
اگر این بحث ها در خدمت تغییر تحولات کشور قرار نگیرند حالتی انتزاعی خواهند یافت و حتی با تعبیری دیگر بحث های پامنقلی معنی می یابند. بگذریم.
در روند مبارزاتی و تحولخواهی کشورمان
یکی از موضوعات مهم و کلیدی " موضوع و مفهوم دمکراسی" است؛ که پذیرش آن توسط هر مبارزی، شرایط و روش مبارزاتی خاصی را برای مبارز تعریف می کند.
موضوع دمکراسی فراتراز موضوعات؛ سوسیالیسم ، کمونیسم،چپ، طبقه کارگر است.
هر مبارزی که بپذیرد دراستقرار دمکراسی می خواهد بازی کند و یا در پی استقرار آنست، اولین پذیرشش، پذیرش وجود سایر مبارزین است و او خود را در کنار سایر مبارزین تعریف می کند و خواهد دید و با این پذیرش و روحیه اقدامات تحولخواهانه خود را در سرزمینش به پیش می برد و خواهد برد.
پس:
هر مبارزی که بخواهد با ایده چپ مبارزه گریش را با بودن دمکراسی و پذیرش دمکراسی پی بگیرد، سوسیالیسم مورد پذیرشش سوسیالیسمی خواهد بود که دمکراسی را به رسمیت می شناسد وخود را یک بازیگر سوسیالیستی که دمکراسی خواهی بر او حاکم است خواهد دید؛ که مرام او بگونه ای سوسیال دمکراسی معنی خواهد داد.
در پایان می توان گفت:بعد ازمفهوم آزادی، فراتر از هر مفهومی مفهوم و موضوع دمکراسی است.
٨۱۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : عباس تهرانی

عنوان : اقا خیلی خیلی ممنونم از محبت شما اقای جاسکی
اقا سلام و ممنونم که ما را از شک و تردید و بد بینی ،رها ساختی و ..مخلصیم اقا..باری
اقای جاسکی من نمیدانم ایا شما نیز در سوئد ساکن هستید یا خیر ،اما از اغاز سالهای ۸۰ میلادی ،خصوصا بعد از ترور پالمه و گرفتن قدرت مدارتها به نخست وزیری کارل بیلت،طی این سالها اهسته اما مطمئن، بخش خصوصی و نقش ان در چرخاندن امور مملکتی ،قوت و بیشتر و بیشتر شد تا به امروز. شما اشاره ئی داشتید به اثر اقای دانیل سوهنن..اقای جاسکی من معتقدم بینش و تعریف شرائط موجود جامعه،مسئله ای ست گه نمیتوان با عقاید و نظرات دیگران هم صدا و هم عقیده شد زیراما در این جامعه زندگی میکنیم و سالهاست که کار میکنیم.اخبار ها و حوادث را دنبال کرده و میکنیم وهر کدام از ما به سهم و توانائی ها و علاقه مندی های خود بدنبال اگاه شدن بوده و هست، ودر این راستا برای خود،نظری و اعتقادی نسبت به شرائط جامعه دارد، واقعیت های جامعه را در روند خود دنبال کرده ،در چنین صورتی شما نیاز ندارید به مراجعه به نوشته دیگران و نظرات دیگران.خود صاحب فکرید و نظر!
البته بسیار مفید است که با نظرات و طرز تفکر دیگران نیز اشنا شد.پروسه سی ساله حزب مشخص است،تاکتیک ها،سخنرانی های قبل از انتخابات و درعمل بعد از تشکیل دولت...که برای خود شرح وحالی ست که در این جا نمیتوان بدان پرداخت.اما اقای جاسکی گرامی ..تمام سازمانها و احزاب سیاسی..امروزه روز در وقت انتخابات سخنرانی های پر شور سر داده اند،درست دست روی انتقاد ها و مشکلات مردم ،نیازهای طبقات مختلف جامعه نهاده و با سیاست های شان رای مردم را بدست اورده اند و بعد..وقتی سوار بر خر مراد خود شده اند..پاک همه گفته ها و قول های خود را فراموش کرده اند.در همین انتخابات اخیر ،هنوز از قول ها یکی را بجا نیاورده اند که هیچ،چندین مراکز خدمات اجتماعی را هم ،یا بسته اند و یا به بخش خصوصی فروخته اند.(چنانچه بخواهید بنده یک لیست کامل با تمام جزئیات به اخبار روز میفرستم) در شهر Umeå که بنده زندگی میکنم بخش قابل توجهی از اماکن و ساختمان های دولتی را دولت سوسیال دمکرات امروز به بخش خصوصی فروخته است...و این دیگر امری نیست که ما در جائی و یا کتابی ،گزارشی به درستی ان پی ببریم.بلکه واقعیت در کنار من بوقوع میپیوندد..برای مثال عرض کردم . .این طریقه رای خریدن امروز همه جاست دوست عزیز و نه تنها منحصر باشد به سوئد ما..همه جا چنین رویه ئی بر پاست..چگونه سخنرانی کردن از امور اولیه یک دیپلومات/سیاست مدار است. تازه ای اقا اصلا دنیا به چه و کس وفا کرده و دارد که بما کند؟
مجددا از شما قربان برای نوشته پر محبت تان سپاسگزارم اقای جاسکی عزیز
با احترام و سپاس از شما.عباس .ت
٨۱۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : رضا جاسکی

عنوان : عرض معذرت
دوست عزیز آقای تهرانی !
قبل از هر چیز متأسفم از اینکه عدم پاسخگویی من به شما، را حمل بر بی‌توجهی من نسبت به شما و یا دیگر دوستانی که نظرات خود را در بخش کامنت می‌نویسند، کردید! من به هیچوجه چنین منظوری نداشته و ندارم! امیدوارم معذرت مرا بپذیرید به خاطر آنکه موجب چنین احساسی در شما شده‌ام! )-:
اما توضیح من در رابطه با عدم پاسخگویی: من سعی می‌کنم که در بحث‌ها مستقیماً شرکت نکنم! علت این امر هم این است که من حرفهایم را زده‌ام و باید دیگران فرصت اظهار نظر داشته باشند. دیگر اینکه، در این مورد بخصوص قصد من این بوده و هست که در آخرین بخش مقالات به سوسیا‌ل دموکراسی سوئد و مدل سوئدی بپردازم و نیز به برخی از سوالات پاسخ داده نشده، در صورتی که بتوانم و قدرت پاسخگویی داشته باشم پاسخ دهم.
اما در مورد سوال مشخص شما، اینکه اکثریت مردم عقیده دارند که سپردن بخش‌هایی از اقتصاد به بخش خصوصی اشتباه بوده و نیز رهبری حزب چرا دودل است؟
در رابطه با امار، این آماری است که دانیل سوهونن، سردبیر قبلی نشریه تیدن، ارگان سوسیال‌دمکرات‌ها، منشی هوکان یوهولت و مسئول اندیشکده کاتالیز، در سخنرانی خود اخیراً در نروژ اعلام کرد. شما می‌توانید به سخنرانی او در نروژ در مورد بخش خصوصی که در یوتیوب وجود دارد گوش کنید.
در مورد اینکه رهبری سوسیال‌دموکراتها در این مورد مردد است نیز چند دلیل وجود دارد:
ا-کنگره در این مورد ، بر خلاف نظر برخی از رهبران حزب تصمیم گرفته است و آن‌ها مجبور به تبعیت از آن هستند
۲-حزب چپ تمام حثیت سیاسی خود را روی این مسأله گذاشته است
۳-اقای شکرابی اخیراً در رابطه به بودجه آینده حزب، ماه مارس سال اینده، قول‌هایی داده که این موضوع را نه به شکلی که تحقیق و بررسی اخیر که می‌خواهد میزان سود را به هفت درصد سرمایه‌گذاری محدود کند، بلکه به شکل بازتری به مجلس ارائه دهد. البته بسیاری در این مورد شک دارند.
۴-سوسیال‌دموکراتها ، حزب محیط زیست و چپ و نیز دیگران بخوبی بر این موضوع واقفند که احتمال تصویب محدود کردن سود در مجلس کنونی، در شرایط فعلی منتفی است، مگر آنکه حزب بتواند با یکی از احزاب میانه معامله کند.
۵-این که در حزب راجع به این مسأله دو دستگی وجود دارد شکی نیست، به این دلیل ساده که یک قطعنامه حزبی در این رابطه هست و برخی، از جمله رهبران در موقع رای‌گیری با آن مخالفت کردند . هم‌اکنون بسیاری از سوسیال‌دموکراتها با میزان هفت درصد سود هم مخالفت دارند و آن را کم ارزیابی می‌کنند. در اتحادیه سراسری اصل عدم سود در خدمات رفاهی تصویب شده است.
مسأله اصلی اینجاست که با توجه به تمایل اکثریت مردم، از جمله طرفداران بورژوازی، سوسیال دموکراتها می‌خواهند مسأله را فعلاً به مردم رجوع نداده و آن را موکول به انتخابات شهریورماه آینده خواهند نمود، یعنی در برنامه مبارزه انتخاباتی خود...
در مورد نظر شما و رابطه رهبری حزب و بخش خصوصی، من با تفسیر شما مخالفت زیادی ندارم اما با قطعیت شما نمی‌توانم نظر بدهم. یکی از کسانی که در این مورد بیشتر می‌داند و نوشته است، نه کسانی در حزب چپ، بلکه دانیل سوهونن است. او در کتاب خود partilederen som klev in i kylan از جمله به این مسأله می‌پردازد.
متاسف از اینکه پاسخ من کمی طولانی شد، امیدوارم توانسته باشم به بخشی از سوال شما پاسخ دهم.
با احترام!
رضا جاسکی
٨۱۰۹۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : پیشداوری نکنیم.
آقای تهرانی وقتی آقای تابان در این جا در همین رابطه می نویسد ده ها پادداشت زیر مطلب می خوانیم. آقای تابان هم در بحث شرکت می کند و جواب میدهد.
ولی این کار را همه انجام نمی دهند. سلیقه ها مختلف است .
نگارنده علاقمندست که اخبار روز در «فیس بوک » محل تبادل افکار شود . مشاهده صفحه آقایان تابان ، فرج سرکوهی و دیگر دوستان در فیس بوک نشان میدهد در آنجا با یادداشت های دقیق تری از طرف اشخاص حقیقی روبر هستیم که می بینیم آقایان تابان و سرکوهی آنها را می شناسند و راحت تر دیالوگ بر قرار میسود البته در آنجا هم بنا بر طبیعت رسانه ی مجازی، اشخاص با اسامی و هویت مستعار نیز وارد میشوند و بعضی ها «خرابکاری» هم می کنند. البته دست صاحب صفحه باز است که آنها را حذف نماید .
سئوال این است که چرا تعداد یادداشت نویسان در صفحات رسانه های چپ مثل اخبار روز که امکان کامنت گذاری وجود دارد اینقدر محدود است ؟ چرا کسی از فیس بوک استفاده نمی کند؟ صفحات احزاب چپ کشور های غربی بسیار فعال است و صد ها مشاهده کننده و نویسنده دارند. چرا ما کم کاریم ؟
٨۱۰٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : عباس تهرانی

عنوان : اقا ی جاسکی سوال دوم بنده این است:
با سلام به همگی..
اقا سوال نخست ما را که ..پاسخی ندادید و ما را ندیده پنداشتید...این سوال دوم را چه؟
اقای جاسکی گرامی ،بنده از شما در مقاله پیشتان سوالی کردم و شما سکوت کردید و پرسش ما نیز بی پلسخ ماند..چنانچه قصد شما بحث و مجادله نیست ،ایا بهتر نیست مانند دیگرانی که پنجره نظرات را بسته اند..شما هم ببندید قربان؟
نمیدانم سکوت بعضی از اقایان را چگونه باید ارزیابی کرد و بکنم؟
اما میدانم که یک حدس به این سکوت نزدیک است و ان هم اینکه شما دیگران را ،ما را لایق نداستید که وقت مبارکتان را گذاشته و پاسخی بنویسید...چنین است؟
این خوی خود بزرگ بینی،به خود مغرور شدن و از دیگران خویشتن را بالا تر پنداشتن چه صدماتی که در تاریخ ما ،بما ایرانیان ،وارد نساخته است حتی در قرن بیستو یکم !
چرا؟
٨۱۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶       

    از : کیا

عنوان : با عنوان سوال بجایی نمیرسیم!
ما احتیاج به راهی روشن وممکن برای خروج از این بن بست تاریخی داریم.
اگر موفق شویم راه سوسیال دمکراسی را طی کنیم بزرگ ترین موفقیت را بدست آورده ایم.
٨۱۰٨٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۶