تصویر "فرانسه نافرمان" در مقابل مکرون نئولیبرال - اردشیر زارعی قنواتی

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : تشکر مجدد
جناب زارعی قنواتی,
با تشکر از توضیحات و زحمات, جهت رفع ابهامات.
٨۱۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱٣۹۶       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : چپ باید به مبانی نظری خود برگردد
جناب پیروز عزیز
دقیقا علت کم تاثیری چپ بر تحولات اجتماعی جهان همین تشتت و پراکندگی آرای آنان می باشد که حتی این طیف را از دست یافتن به "اتحاد عمل" نیز بازداشته است. بخش مهمی از انرژی چپ متاسفانه صرف بحث و جدل های بی پایان حول همین برداشت های متفاوت و بعضا متناقض می شود.
در مورد بحث دمکراسی مستقیم و تمرکز نگاه بسیاری از حاملان طیف چپ بر روی این گزینه هم نه تنها برای نگرش چپ که خوداز میراث گرانبهای شکل دادن به یک فورماسیون بدیل برخوردارند به نوعی ایجاد تشتت فکری و به زبان عامیانه به دنبال نخود سیاه فرستادن است. دمکراسی مستقیم چنانچه در چارچوب نظام طبقاتی مطرح شود همانگونه که امروز در کشورهایی چون سوئیس وجود دارد راه حل نهایی برای برون رفت از بحران نیست و فقط ارجحیت یک شیوه در مقابل شیوه دیگر حکومتداری در چارچوب همین نظام سرمایه داری معاصر است و هیچ تغییر ماهوی در اصل موضوع نمی دهد. با احترام
٨۱۰۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : " بیمار گو... و تشخیص عوض شد".
جناب زارعی قنواتی,
با تشکر از توجه و پاسخ, منظور طرح سوالات مشکل نبود. یکی از فوریت های جراحی شکم, انسداد روده ناشی از پیچش قسمتی از آن است که علائم آن ممکن است با علت های دیگر مشترک باشد و تشخیص افتراقی لازم است. جوکی ساخته بودند که استاد بر بالین بیمار تشخیص انسداد روده داده بود که در آن عبور مواد در روده غیر ممکن میگردد. در این حین بیمار باد پرصدایی رها کرد و استاد فرمود " بیمار گوزید و تشخیص عوض شد".

مدت هاست که افرادی در مزیت دموکراسی مستقیم داد سخن داده اند و فرضا سه میلیارد انسان مشغول ساختن چنین دنیایی شده اند. ناگهان بانگ بر میآید که دموکراسی مستقیم به تنهایی بیهوده است مگر آنکه همزمان با اجرای اصل دیگری گردد. یعنی تشخیص عوض شد. و روزانه صد ها مقاله مشابه در دنیا انتشار می یابد و چپ بینوا باید هر لحظه فرمان عقب گرد دهد. آیا (۱) این تشتت آرا علت اصلی پس افتادن چپ نیست؟ و (۲) آیا واقعا اجرای دموکراسی مستقیم در دنیا عملی و ممکن است؟ با تشکر.
٨۱۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱٣۹۶       

    از : اخبار روز

عنوان : به آقای سیامک رهگذر
بارها از همین طریق و از طریق ای میل خصوصی به شما تذکر داده شده که خلاصه نویسی را رعایت کنید و شما همچنین به این موضوع بی اعتنا هستید. نظر شما که «سانسور» شد بلندتر از مقاله ی خود آقای قنواتی بود. اخبار روز نمی تواند سایت را مطابق تمایلات و نظرات شما سازماندهی کند، و اگر نکرد، شما هر اتهامی که دوست داشته باشید به مسئولین سایت بزنید. نظرات خود را خلاصه کنید، در غیراین صورت منتشر نخواهد شد.
با تشکر
٨۱۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۶       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : هیچ پیشگویی نمی توان کرد
جناب پیروز عزیز
هر چند که در نگاه من انقلاب راه حل نهایی رفع معظلات و نابسامانی های جهانی می باشد اما در خصوص وقایع جاری در جوامع مختلف در بین دو گزینه "تداوم وضع موجود" و "انقلاب" مراحل بینابینی متعددی وجود دارد که بنا به شرایط حوزه ملی و جهانی از روندهای متفاوتی پیروی می کنند. در فرانسه یا هر کشور اروپایی نیز تشدید تضاد بین دولت های حاکم و طبقات خواهان تغییر تابع متغییرهای زیادی می باشد که حداقل در شرایط فعلی فاصله زیادی تا "وضعیت انقلابی" دارد. دمکراسی چند مرحله یی و غیرمستقیم فرانسوی در حوزه ساختار قدرت و نهاد مردم هر چند به دلیل قدرت زیاد ریاست جمهوری و مناسبات قدرت در پارلمان به خلاف مورد سوئیس عملکرد دولت را تا حدود زیادی معطوف به همان مناسبات فوقانی می کند اما تسخیر خیابان و گسترش اعتراضات و اعتصابات مدنی و کارگری هر دولت نئولیبرالی را وادار به عقب نشینی خواهد کرد. این عقب نشینی وابسته به قدرت جنبش اعتراضی و استمرار - انسجام آن خواهد بود و در غیر این صورت دولت با تاکتیک های بازدارنده موفق به اعمال اراده خود خواهد شد. تفاوت دمکراسی فرانسه به سوئیس نیز یک تفاوت کیفی تلقی نمی شود چرا که هر دو در موقعیت اعمال هژمونی نظم سرمایه شکل گرفته اند و تفاوت ها بیشتر در شیوه های اجرایی می باشد. پیروز عزیز سوال های سختی را می پرسید که فقط نوستراداموس می تواند به آن پاسخ پیشگویانه بدهد چرا که در دنیای سیاست روندها تابع متغییرهای زیادی است که حتی نحوه مواجهه آنان با هم نیز از هم اکنون ممکن نمی باشد. به همین دلیل در چارچوب کلی ما می توانیم از یک تغییر بنیادین در آینده غیرقابل تخمین زمانی بر اساس "جبر تاریخی" سخن بگوییم و در مورد رخدادهای مصداقی نیز بر اساس شناخت جامعه هدف و روندهای مبارزاتی نیروهای درگیر وضعیت های مختلف را تحلیل کنیم. با احترام
٨۱۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر

عنوان : خطاب به آقای زارعی
من برای این نوشته شما دیروز کامنتی ارسال کردیم ولی بر روی سایت نیامده شاید به بهانه طولانی بودن باشد؟ هرچی هست فکر کنم محتوایش برای شما بد نباشد و حداقل آنرا بدست شما از طریق ایمیل برسانند تا زحمات من حداقل بی ثمر نبوده. بعداً ارباب این سایت میگوید که سانسور نمیکند و از شیوه های استالینی بدور است و عقاید مخالف سرکوب نمیشود؟ بشنو ولی باور مکن! سعی میکنم آن نوشته را کوتاه کرده و دوباره بفرستم اگر وقت و حالش بود؟ بد نبود که با دیدگاه مخالف خودتان هم کمی آشنا میشدید که با عینک کمونیستی دنیا را دیدن ممکن است آدمی را به کجراهه ببرد.
٨۱۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : دموکراسی مستقیم
" در چنین وضعیتی, یک گسست بزرگ بین ساختار حاکم و بدنه اجتماعی شکل می گیرد - و تا حدود زیادی فارغ از ریاکاری مرسوم دمکراسی در نظام سرمایه داری نئولیبرال - دولت به عنوان نماد واقعی سیستم سرمایه داری "حاکم؟" در رویارویی با نیروها و طبقات اجتماعی معترض, بدون هیچ نقابی در مقابل هم قرار خواهند گرفت.".

قاعدتا در چنین حالتی اگر تظاهرات خیابانی و اعتصاب بجایی نرسد - با توجه به گذشته فرانسه و بر خلاف امریکا - باید انقلاب رخ دهد. آیا چنین امری ممکن است؟
و فرضا اگر دموکراسی فرانسه - مانند سوئیس -دموکراسی مستقیم بود, از بروز انقلاب جلوگیری میشد؟ و در حالت مثبت, فرانسه و دنیای " متمدن " چند دهه و یا قرن با دمکراسی مستقیم فاصله دارد؟
٨۱۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۶