نقد زبان (۲۲ تا ۲۸)


سهراب مبشری


• نقد زبان (۲۷):‌ آیات خدا-«مریم میرزاخانی شخصیتی بود که توانست آیات الهی را کشف کند.» این جمله را خبرگزاری ایسنا از علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و دارای درجه دکترا از موسسه تکنولوژی ماساجوست نقل کرده است که از پرآوازه ترین موسسات آموزش عالی جهان است. ریاضیات، محصول ذهن انسان است. این تنها وجه اشتراک‌ ریاضیات با خداست... ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۱ مرداد ۱٣۹۶ -  ۲ اوت ۲۰۱۷


 هر موردی که از نظر شما به کار نقد زبان می آید را به نشانی اخبار روز برای ما ارسال کنید. ما همچنین از مقالات ارسالی مستقل شما در این عرصه استقبال می کنیم.

                                                                  * * *
نقد زبان (۲۲):‌ اغتشاشگر

همزمان با اعتراض ها علیه اجلاس سران در هامبورگ، تقریبا همه رسانه های گروهی در آلمان در تیترها و گزارشهای خود مرتب می نوشتند و می گفتند «اغتشاشگران» حدود ۵۰۰ مأمور پلیس را مجروح کرده اند. کمتر کسی پرسید چگونه معترضان توانسته اند حداکثر با پرتاب بطری، ۵۰۰ مأمور را مجروح کنند که از فرق سر تا کف پا زرهپوش بودند. کمتر رسانه ای درباره شمار مضروبان مجروحان میان به اصطلاح «اغتشاشگران» خبری داد. اکنون که آبها از آسیاب افتاده است، پلیس مجبور شده است رقم مجروحان ادعایی از افراد خود را دورقمی کند و علاوه بر آن بپذیرد اکثریت قریب به اتفاق این «مجروحان» پس از زخمی شدن به عملیات علیه معترضان ادامه داده اند، آن هم که در کشوری که در آن ادامه کار در حالت بیماری یا جراحت ممنوع است و مشکلات قانونی و بیمه ای ایجاد می کند. آنچه از اتفاقات هامبورگ به جای مانده است ده ها پرونده است که در دادگستری آلمان علیه مأموران پلیس به اتهام آزار و ضرب و شتم معترضان تشکیل شده است. اما رسانه های به اصطلاح بیطرف و آزاد حاضر نشده اند بابت آن همه دروغ پوزش بخواهند. جالب است که همین رسانه ها وقتی میدان مرکزی کیف صحنه درگیری بود یا همین روزها در مورد رویدادهای ونزوئلا به هیچ وجه از واژه های اغتشاش و اغتشاشگر استفاده نکردند و نمی کنند.

                                                                  * * *
نقد زبان (۲۳):‌ مسئول

کورت توخولسکی نویسنده آلمانی در مقاله ای می نویسد هر چه «مسئول» مقامش بالاتر است کمتر پاسخگوست. او به عنوان مثال از مدیران شرکتهای بزرگ نام می برد که تحت «مسئولیت» آنها هزاران و ده ها هزار نفر بیکار می شوند اما اگر هم در مواردی نادر گذار آنها به دادگاه بیافتد با توجه به «مسئولیت» سنگین آنها و برای اینکه مبادا مجموعه تحت مسئولیت آنها آسیب ببیند، از مواخذه واقعی در امان می مانند تا به پستهای حساس خود برگردند. توخولسکی در مقابل از مجازات سخت راننده لوکوموتیوی نام می برد که در یک سانحه مقصر شناخته شده است.
در ایران این حکم که سنگینی مسئولیت نسبت عکس با سنگینی عواقب مسئولیت دارد، دارای مصادیق بسیار است. از رهبر که در همه امور کلی و جزئی اختیارات نامحدود دارد بگیرید تا رده های پایین تر در حکومت، همین اصل صادق است. هر چه ضایعه و خرابکاری بزرگتر باشد پاسخگویی مسئول آن کمتر است. نزدیک به سی سال پیش جنگی به پایان رسید که از دوره هشت ساله آن شش سالش تنها و تنها با اصرار رأس حکومت جمهوری اسلامی بر فتح کربلا و بصره ادامه داشت. جنگ تمام شد و همانهایی که شش سال بیهوده آن را ادامه دادند شدند سردار سازندگی و امثالهم.
در قرون گذشته حداقل نشانی از دروغ بزرگ مسئول نامیدن حکام نبود. حاکم، امیر بود و اطاعت امرش واجب. هم عملا و هم رسما به کسی هم پاسخگو نبود. اکثر آنهایی که امروز در لغزش زبانی مسئول می نامیم مسئول به معنی پاسخگو نیستند، رئیس اند.

                                                                  * * *
نقد زبان (۲۴):‌ وطن و موطن

داشتن خاطره و علاقه به محیطی که انسان در آن زیسته است، یک احساس طبیعی و قابل درک است. البته به همان اندازه هم گریزان بودن انسان از محیطی قابل درک است که خاطره غالب او از آن، رنج است.
بنا را بر این می گذاریم که پیوندهای نیرومند انسان با زندگی به ویژه در سالهای کودکی و ناجوانی باعث می شود که در حافظه اکثر مردم، جنبه های خوشایند خاطرات این سالها بر جوانب نامطبوع آن بچربد. اگر این فرض را بپذیریم، خاطره نخستین محیطی که حافظه درازمدت انسان به یاد می آورد، در مورد اکثر مردم با دریافتهای دلپذیر در ذهن همراه است. از آنجا که اکثر انسانها در همان محیطی بزرگ می شوند که در آن زاده شده اند، همین دریافتهای خوشایند، زمینه ساز احساس تعلق و نزدیکی به زادگاه یا همان موطن است. انسان موجودی اجتماعی است، پس وجه غالب این احساس نزدیکی و یگانگی با انسانهای دیگر است و کمتر با محیط طبیعی یا ساختمانها و خیابانها.
اما میان موطن و وطن فرق است. وطن، مفهومی است که از انتقال مقوله موطن به عرصه ایدئولوژی به دست می آید. احساس نزدیکی با موطن، وقتی به وطن پرستی تبدیل می شود که یکی به شما بقبولاند احساس شما نسبت به موطن، از جنسی است که با احساسات دیگران به موطن های دیگر متفاوت است. ماکس اوتهوف طنزپرداز آلمانی می گوید جمله «من افتخار می کنم که آلمانی ام» یک نیمه دوم دارد که معمولا گفته نمی شود اما فقط با آن معنی پیدا می کند،‌ نیمه دومی مانند «... و عرب نیستم». البته در ایران این نیمه دوم را هم کم نمی گویند.
اکنون که دوره یکه تازی ناسیونالیسم است حتی تصور این که یک رئیس جمهوری بگوید با احساس عشق به وطن بیگانه است غیرممکن است. کمتر از پنجاه سال پیش، در مصاحبه ای از گوستاو هاینمان رئیس جمهوری وقت آلمان فدرال پرسیدند چرا هنگام نواخته شدن سرود ملی کشورش، شعر آن را نمی خواند، مگر به وطنش عشق نمی ورزد. هاینمان پاسخ داد نه به وطنش، که به همسرش عشق می ورزد. او افزود دولت از نظر او یک شر اجتناب ناپذیر است که نمی تواند به آن عشق بورزد. بخت با هاینمان یار است که دیگر زنده نیست.

                                                                  * * *
نقد زبان (۲۵):‌ عمله استبداد نشوید

عنوان یک مقاله در سایت ایران امروز این بود: «سردار سلیمانی! عمله استبداد نشوید!»
شاید در کاربرد «نشوید» به جای «نباشید» سهوی در کار بوده است. اما این گونه لغزشها کار دست آدم می دهد. فوری ترین برداشت از جمله فوق این است که قاسم سلیمانی عمله استبداد نیست و لابد به علل دیگری دار و دسته های مسلح را در عراق و سوریه به جان دار و دسته های مسلح دیگر و نیز مردم غیر مسلح انداخته است. لابد حب وطن است که انگیزه سلیمانی برای جنگ در فاصله صدها کیلومتری از مرزهای وطن است. یا لابد همان دفاع از حرم حضرت زینب در سوریه و عتبات در عراق است که سلیمانی را واداشته است با دادن وعده اجازه اقامت در ایران، از اتباع افغانستان و پاکستان لشکرهای فاطمیون و زینبیون را بسازد که بسیاری از افراد آن به کام مرگ می روند.

                                                                * * *
نقد زبان (۲۶):‌ حریم خصوصی

این روزها بسیاری از ایرانیان متخصص حقوق مربوط به حریم خصوصی شده اند. وقتی از آزاده نامداری که در تلویزیون ایران برای حجاب برتر یعنی چادر تبلیغ می کند، عکسهای بی حجاب برداشته شده در پارکی در سوئیس منتشر شد، حریم خصوصی خانم نامداری مدافعان بسیار پیدا کرد.
حریم خصوصی موضوع بسیاری دعاوی حقوقی در کشورهایی است که بر خلاف ایران دادگستری نسبتا مستقل دارند. پژوهشی در قوانین و احکام قضایی این کشورها نشان می دهد که رویه قضایی مستقل همواره عبارت است از تعیین مرز حق حریم خصوصی فرد با حق اطلاع رسانی. یک مثال ساده:‌ دونالد ترامپ تا وقتی خود را در مرکز توجه رسانه ها قرار نداده بود، حق داشت محتوای اظهارنامه های مالیاتی خود را حریمی بداند که تنها ورود اداره مالیات و احتمالا دادگاه ها بدان مجاز است. اما بعید است اگر روزنامه نگاری امروز به این پرونده ها دست یابد و آن را منتشر کند،‌ مجازات شود.
دفاع از حق اطلاع رسانی به معنی ارزش گذاری برای نوعی از اطلاع رسانی جنجالی از سوی شکارچیان لحظه های خصوصی افراد سرشناس نیست. اما این لحظه ها به شرطی خصوصی است که ربطی به نقش عمومی یک فرد سرشناس نداشته باشد.

                                                                  * * *
نقد زبان (۲۷):‌ آیات خدا

«مریم میرزاخانی شخصیتی بود که توانست آیات الهی را کشف کند.» این جمله را خبرگزاری ایسنا از علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و دارای درجه دکترا از موسسه تکنولوژی ماساجوست نقل کرده است که از پرآوازه ترین موسسات آموزش عالی جهان است.
ریاضیات، محصول ذهن انسان است. این تنها وجه اشتراک‌ ریاضیات با خداست. تفاوتشان در ذهنی است که این دو را می آفریند. یکی عزم به گشودن افق های نو برای دنیای انسان دارد و دیگری درمانده از دنیای طبیعت و انسان است. می توانی از بهترین دانشگاه ها فارغ التحصیل شوی و ذهنی از نوع دوم داشته باشی.

                                                                  * * *
نقد زبان (۲۸):‌ تخلف

«رقم تخلفات دولت احمدی‌نژاد ٤٨ هزار میلیارد تومان است، که ١٢ هزار میلیارد آن فقط مربوط به ایشان است.» (بخشی از مطلبی در روزنامه اعتماد)
در حقوق فرق است میان تخلف و جرم. اگر هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت نکنید مرتکب تخلف می شوید. در کمتر نظام حقوقی اختصاص میلیاردها دلار به مصارف غیرقانونی از سوی یک مقام دولتی تنها یک تخلف است. اما در کشوری که رئیس جمهور فعلی آن می گوید با «مردانگی» جلوی تعقیب فرمانده سابق پلیس به خاطر گرفتن کمک انتخاباتی از یک مظنون به قاچاق مواد مخدر را گرفته است، «تخلف» نامیدن جرایم چندین میلیارد دلاری شگفت آور نیست.