کانون نویسندگان، خارِچشم قلم بدستانِ حکومتی (۱) - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
  
    از : خسرو ثابت قدم

عنوان : به آقای پیروز ب
آقای نقره کار و دیگران در خواب و توهم اند. عملاً کانونی وجود ندارد. این قوم (روشنفکر و ادیب) موردِ پذیرش یا حمایت یا حتی علاقه جامعه نیست. یکی (یکی) از علل فرار مردم از هر چه کتاب و مراسم ادبی و غیره هم همین است. دلخوشیِ خانم ها و آقایان صرفاً به جمع ها و گروه های ۲۰ نفریِ بسته خود است.
٨۰۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۶       

    از : پیروز پ

عنوان : خود کرده را تدبیر نیست!
کانون نویسندگان ایران از یاخته های حیاتیِ جنبش مدنی در میهنمان بوده وهست. این نهادِ روشنفکری و تشکل صنفی ودمکراتیکِ اهلِ قلم نقشی مهم در فرایندِ پیشرفت و تعمیقِ جنبش مدنی با هدف تحقق جامعه مدنی و در تنیجه دستیابی مردم به آزادی، دموکراسی و حقوق بشرداشته است.
در مقایسه با ۱۰۰ + سال پیش ، آیا میبایست این سرانجام ملتی باشد که نویسندگان و روشنفکرانش نقشی مهم در فرایندِ پیشرفت و تعمیقِ جنبش مدنی با هدف تحقق جامعه مدنی و در تنیجه دستیابی مردم به آزادی، دموکراسی و حقوق بشرداشته است؟
ایکاش همین روشنفکران و اهل قلم شرایط و اوضاع احوال امروز را درک میکردند و بجای تدریس آزادی، دموکراسی و حقوق بشر دست به کار میشدند تا ملت و کشوری که در توهم زدگی همین فرهیختگان سرانجام امروز را پیدا کرده اند را در عمل از ورطه سقوط نجات دهند
٨۰۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۶