تهران، پایتخت ملتهب خاورمیانه!
ریوار آبدانان
•
دولت روحانی همزمان از سه طرف تحت فشار قرار دارد: نیروهای تحولخواه و دموکراتیک اجتماعی؛ ابرقدرتهای جهانی؛ و جریان محافظهکار جمهوری اسلامی. دولت روحانی نمیتواند برای همیشه، بهطور همزمان و به دلخواه خود با این سه نیروی سیاسی، موازنه برقرار نماید. ناچار است با یکی از آنها دست به یک «تعامل بزرگ و استراتژیک» بزند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٣ تير ۱٣۹۶ -
۲۴ ژوئن ۲۰۱۷
تا همین چند وقت پیش، بغداد، دمشق و آنکارا خبرسازترین پایتختهای خاورمیانه بودند؛ اما اکنون نام تهران نیز در ردیف آنها جای گرفته. ایران، بهار سیاسی گرم و پرهیاهویی را در سال ۹۶ پشت سر نهاد. روزهای تحولساز دیگری را هم پیش رو دارد. زیرا آتش جنگ خاورمیانه شعلهورتر شده و به نظر میرسد تا مدتها خیال فروکشکردن نداشته باشد.
دولت نو، دردسرهای نو!
مردم ایران با حضورشان در انتخابات ۹۶ این درس مهم را به نظام یادآوری نمودند: در را که به روی «دموکراسی» ببندی، «جنگ» از بالای دیوار وارد خانه میشود! از این انتخابات، یک «دولت دوران اضطرار» زاد شد. اکنون جریان اصلاحطلبـ اعتدالگرا برتری عمدهای در هرم قدرت ایران دارد. حتی میتوان گفت، نوعی جابهجایی قدرت در نظام جمهوری اسلامی رخ داده. اما این لزوما به معنای وقوع یک تحول سیاسی مثبت نیست. دولت روحانی همزمان از سه طرف تحت فشار قرار دارد: نیروهای تحولخواه و دموکراتیک اجتماعی؛ ابرقدرتهای جهانی؛ و جریان محافظهکار جمهوری اسلامی. دولت روحانی نمیتواند برای همیشه، بهطور همزمان و به دلخواه خود با این سه نیروی سیاسی، موازنه برقرار نماید. ناچار است با یکی از آنها دست به یک «تعامل بزرگ و استراتژیک» بزند.
جمهوری اسلامی در داخل مشغول بگومگوهای سیاسی و ایدئولوژیک پرخاشجویانهای است. شخص اول نظام، دولت روحانی را به دولت بنیصدر تشبیه میکند و متقابلا رئیسجمهور نیز «لزوم تأیید مشروعیت رهبر توسط مردم» را به او گوشزد مینماید. اگر کشاکش فعلی میان روحانی ـ خامنهای عمیقتر شود، امکان وقوع یک زلزلهی سیاسی در ایران دور از ذهن نخواهد بود. برخلاف آنچه ادعا میشود، جامعهی ایران دچار دوقطبی نیست، بلکه خود نظام سیاسی حاکم دچار دوقطبی گردیده. دوقطبی موجود، میتواند واگرایی سیاسی و حتی انشقاق ایدئولوژیک عمیقی را در بدنهی نظام ایجاد کند.
داعش در تهران
هرچند ائتلافی جهانی علیه داعش وجود دارد اما این جریان هنوز بهعنوان یک ابزار مداخلهجویی، کارایی دارد. حملهی تروریستی داعش در تهران، «خط قرمزها» را علیه ایران پررنگتر نمود. اگر عزم «دیگران» برای کشاندن ایران به درون لاک خود جزم باشد، آنگاه بهکارگیری داعش و دیگر جریانات تندرو چندان دشوار نخواهد بود. زیرا جمهوری اسلامی تا خرخره در درون جنگ مذهبی خاورمیانه فرو رفته و به نظر میرسد که پل بازگشت را هم پشتسر خود منفجر کرده است.
جمهوری اسلامی، برخی کشورهای عرب را عامل این حمله میشمارد اما چشم خود را به روی نقش ترکیه در پرورش داعش بسته است. حملهی تروریستی داعش در تهران و قتلعام افراد مدنی نشان داد که سیاست نرمش در برابر ترکیه چه خطای استراتژیکی است.
در حملهی داعش به مرقد خمینی، ستون اصلی نظام جمهوری اسلامی هدف قرار گرفت؛ و این اشارهای مستقیم به ژرفایابی جنگ مذهبی در منطقه است. در خاورمیانه، اکنون تمام جزیرههای ثبات زیر آب رفتهاند و دیگر هیچ دولتی نمیتواند به مردم خود «کالای بنجل امنیت» بفروشد! اگر دمشق و بغداد کانون جنگ و آنکارا مرکز کودتا باشد، تهران نیز پایتخت ملتهب خاورمیانه است.
غائلهی قطر
تنش میان قطر و ائتلاف عربی، باعث تشدید صفآراییهای سیاسی ـ نظامی بین ایران و کشورهای خلیج گردیده. زیرا حمایت ایران از قطر، علاوه بر بحران یمن، زنگ خطر دیگری را در نزدیکی عربستان به صدا درآورده. در این میان، رژیم ترکیه با منفعتطلبی، از اختلافات میان کشورهای حوزهی خلیج بهرهبرداری میکند تا سیاستهای توسعهطلبانهی خود را در سوریه و شمال عراق عملی سازد.
روزهایی که آرام نخواهند گذشت!
موشکپرانی سپاه پاسداران به دیرالزور، اعلان آمادهباش ایران برای حضور بیشتر در جنگ خاورمیانه بود. اما این امر، فشارهای جهانی را بر ایران افزایش خواهد داد. برنامههای موشکی ایران میتواند دستاویزی باشد تا آخرین میخ بر تابوت «برجام» کوبیده شود. حمله به پهپادها و قایقهای ایرانی، انبار باروت خاورمیانه را گرمتر نموده و دولتهای منطقه خود را برای حوادث پیشبینینشدهای آماده میسازند. تحولات سیاسی عربستان (ولیعهدشدن محمد بن سلمان) را باید در چارچوب کشمکش دنیای عرب و ایران ارزیابی کرد. با آزادی کامل موصل از چنگ داعش، تنشهای کنونی وارد مرحلهی نوینی خواهد شد. اگرچه پیشبینی نتایج این رویداد دشوار است اما همهی نشانهها به ما میگویند که روزهای آرامی در انتظار خاورمیانه نیست!
دموکراسی خلقها، روح خاورمیانهی نوین
واپسگرایان منطقه میخواهند سیمای داعشستیز و ضدفاشیستی مبارزات کوردها را تخریب نمایند. در حملات تروریستی داعش به تهران، عامدانه از عناصر کورد استفاده شد و شماری از قربانیان مدنی نیز کورد بودند. خلقمان در روژهلات کوردستان بایستی مواظب فتنهانگیزانی باشند که سعی بر درگیرساختن کوردها در جنگ مذهبی دارند. کوردها نیروی دموکراتیزهکردن خاورمیانهاند نه ابزار جنگهای توسعهطلبانهی مذهبی. نبردمان با داعش نشان داد که هر کسی نوک پیکان حملاتش را متوجه کوردها سازد، قطعا ضربهی مرگباری دریافت خواهد کرد. پروژهی سیاسی کوردها ضامن زندگی آزاد، امن و دموکراتیک کل خلقهای خاورمیانه و خاصه ایران است و بایستی با چنین دیدی به مبارزات جنبش آزادیخواهی کورد نگاه شود.
کوردستان نقش پل اتصالدهنده را در خاورمیانه دارد و مدل ملت دموکراتیک، آلترناتیوی نیرومند در برابر پروژهی تجزیهی خاورمیانه است. تعامل سازنده با کوردها، منجر به حل بحرانها و حفظ یکپارچگی میگردد اما نتیجهی آشکار کوردستیزی، فاجعه و فروپاشیست. ترکیه به دلیل خصلت کوردستیزانهی نظام سیاسیاش چهارنعل به سمت فروپاشی میرود. این رژیم فاشیستی جذابیت کاذب گذشتهاش را در نگاه جهانیان از دست داده، زیرا مدل دموکراتیک کوردها چشمانداز سیاسی جذابتری را رقم زده.
نیرویی که اکنون در رقه علیه داعش میجنگد، در حال از حرکت انداختن قلب تروریسم و فاشیسم در منطقه است. فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه، نمایانگر همپیمانی دموکراتیک خلقهای منطقه و تولد روح خاورمیانهی نوین است؛ همان روحی که کالبد زخمی منطقه به آن نیاز دارد.
* ریوار آبدانان عضو شورای ریاست کل کنفدرالیسم جوامع کردستان است.
|