تغییر نسل


کرد سنندجی


• این تئوری تا جائی میدانی وسیعتر یافت که قاتلی مثل رئیسی نزدیک شانزده میلیون رای کسب کرد. یا شیخ حسن روحانی آرائی را کسب کرده که اگر مابه التفاوت جمع آرای وی با رئیسی را در قلمرو ترکیب طبقاتی جامعه قرار دهیم سرمایه گذاری برای آینده ای است که نظام برای هر گونه خلاءی در انتخابات آینده از آن به هر سمت و سوئی که بدان نیاز باشد هدایت بهره برداری خواهد کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۲۱ می ۲۰۱۷



آقای ف .تابان سردبیر اخبار روز در مطلبی هر چند کوتاه اما بسیار با محتوی ”زنده باد انتخابات آزاد”! را نوشته اند. من با اجازه ایشان مطلب را از زاویه دیگری پی می گیرم. وقتی اعراب در زمان ساسانیان به ایران حمله کردند در همان بدو ورود بنیادهای فرهنگی و اخلاقی جامعه را نشانه گرفتند و آن را مورد هجوم قرار دادند و سر انجام بخشهای از آموزه های زرتشت را از فرهنگ ایران زمین زودند.

بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی و سپس تثبیت حاکمیت که ناشی از سرکوب همه سازمانها و احزاب بود نظام جمهوری اسلامی در یک برنامه دراز مدت و با برنامه ریزی روی تغییر نسل و خصوصیات فرهنگی آن در ایران کار کرد و با پرورش و تربیت افراد نافذ و فرضیه پرداز و عوامفریب وابسته به خود در هر دو جنس موافق و مخالف خودی این برنامه را با هدف مندی پیاده و اجرا کند. اگر ابتدا و بطور صرف و خاص از طریق ایده ئولوژی و توهم توده ها از نسل وقت استفاده می کرد و بیشتر در نمادهای فیزیکی و جنگی خودنمائی می کرد اینک مرز تغییر نسل را با رویگردی متفاوت برای تضمینی جهت بقا و تداوم نظام اش در بیش گرفته و لایه های متوسط و افراد تحصیلکرده ای که می توانند از خطر بالقوه به خطر بالفعل در آیند به عنوان سپر محافظتی برای متقاعد کردن آنی و موقتی مطالبات شان بیش روی نظام قرار داده است. از دوم خرداد ۷۶ تاکنون تئوری تغییر نسل برای بقا که در نهایت کل مناسبات و روابط اجتماعی و طبقاتی را متحول می کند مورد توجه و با رسمی کردن افزایش تعداد فرزندان وارد مرحله جدیدی شد. از آنجائی که حکومت بانی و کنترل و هدایت کننده آن است در غیاب و نبود نیروهای بازدارنده به آسانی هر گونه تحولی را که بر خلاف اهداف اش باشد با شیوه و خواست خود همخوان و مطابقت می دهد.

تغییر نسل به عنوان هدفی بزرگ برای تداوم این نظام ابتدا از تغییر بافت روستا به شهر و ایجاد حاشیه نشین های متعدد با خرده فرهنگهای گوناگون و متضاد آغاز شد و سپس به ترکیب طبقاتی و سنی جامعه ای رسید که افزایش جمعیت ناگهانی و بی رویه برای تامین این خواست از نشانه های آن تاکنون بوده است!


انتخابات اخیر تئوری تغییر نسل را بشدت تقویت و اثبات کرد و این تئوری تا جائی میدانی وسیعتر یافت که قاتلی مثل رئیسی نزدیک شانزده میلیون رای کسب کرد(در اینجا من را با عدد درست و غلط کاری نیست بلکه نفس کار را مهمتر می دانم). یا شیخ حسن روحانی آرائی را کسب کرده که اگر مابه التفاوت جمع آرای وی با رئیسی را در قلمرو ترکیب طبقاتی جامعه قرار دهیم سرمایه گذاری برای آینده ای است که نظام برای هر گونه خلاءی در انتخابات آینده از آن به هر سمت و سوئی که بدان نیاز باشد هدایت بهره برداری خواهد کرد. انفعال شدید، یکی از بزرگ‌ترین خصوصیت نسلی است که اکثریت آن جوانان هستند و آن اینکه نه «منافع عمومی»، جمع فیزیکی منافع تک‌تک افراد یک جامعه است و نه آسیب‌های اجتماعی، جمع فیزیکی مجموعه آسیب‌های افراد یک جامعه. از این گذشته این نسل چون با بحران هویت روبرو است به‌شدت توهم زده و توهم زا هستند.

اکنون رئیسی از خفاء و گمنامی توده ای خارج شده و به عرصه ای وارد شده که در آینده در صورت بروز هر گونه بحران درون حکومتی نظیر رویدادهای عزل بنی صدر یا خلع ید شادروان منتظری یا مرگ خمینی همین فرد قاتل محبوب طرفداران رنگ بنفش شود!

آزادی همیشه زنده است اما وقتی هویتی و اصالت تاریخی از ملتی سلب شد و هویت فرهنگی و اخلاقی آن ملت از درون خانواده گرفته تا کل اجتماع از بین رفت رسیدن به آزادی با سختی و گذر از معابر صعب العبور میسر خواهد شد. به قول سامرست موام اگر ملتی چیزی را بر آزادی ترجیح دهند، همه چیز را از دست خواهند داد!