در ایام انتخابات، دروغ بزرگترین مشخصه ی سیاست در کشور است


ف. تابان


• آلترناتیو وضع موجود، قیام در برابر این بازار مکاره ای است که یک روز سر خود را به روحانی – جلیلی گرم کرده است و یک روز به روحانی – رئیسی. اگر در این چهارچوب باقی بمانیم تا ابد با همین دو قطبی ها سرگرم خواهیم شد. جمهوری اسلامی هر انتخابات را به موضوع «مرگ و زندگی» خود بدل می کند. او را باید در همین عرصه شکست داد و نمایش او را از رونق انداخت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۱۱ می ۲۰۱۷


ف. تابان سردبیر اخبار روز است.
با او گفتگویی در مورد انتخابات پیش رو
انجام داده ایم که در زیر می خوانید:



اخبار روز: آقای تابان، حکومت و طرفداران رای دادن، از سرنوشت ساز بودن این انتخابات سخن می گویند، آیا این انتخابات سرنوشت ساز است؟

ف. تابان: از خرداد ۷۶ تا به حال کدام انتخابات از نظر این ها سرنوشت ساز نبوده و حکم مرگ و زندگی را نداشته است؟ هر چهار سال و شاید دقیق تر اگر بگوییم هر دو سال، یک بار این موضوع «سرنوشت ساز» بودن انتخابات به میان می آید. هر دو سال یک بار ایران بر سر دو ر اهی سرنوشت قرار می گیرد و چندان آبی هم تکان نمی خورد. جمهوری اسلامی همانی است که بوده و به طور مداوم در جهت عقب پس می رود. هم حکومت و هم اپوزیسیون طرفدار رای دادن به کاندیداهای حکومت هر دو با هم این موضوع «سرنوشت» را به میان می کشند. این تنها یک مورد از این همانی و همدلی هایی است که در این مدت بین حکومت و بخشی از اپوزیسیونش به وجود آمده است. به حکومت کاری ندارم، اما طرفداران به شرکت در انتخابات مجبورند با استفاده از چنین واژه ها و پرداختن چنین تصویرهایی موضوع شرکت در انتخابات را به خود و دیگران بقبولانند...


اخبار روز: یعنی این انتخابات سرنوشت ساز نیست؟

ف. تابان: اگر کسی با سرشت حکومت جمهوری اسلامی و ساز و کارها و نظام سیاسی آن آشنایی داشته باشد می داند که هیچ انتخاباتی در جمهوری اسلامی سرنوشت ساز نیست. زیرا تصمیم های کلان از این انتخابات ناشی نمی شود.


اخبار روز: برجام و توافق هسته ای؟

ف. تابان: این را دیگر همه می دانند که برجام حاصل تصمیم «نظام» پیش از انتخابات ۹۲ بود و نه انتخاب روحانی!


اخبار روز:کسانی که می گویند انتخابات «سرنوشت ساز» است، با این سرشت و ساز و کارها آشنایی ندارند؟

ف. تابان: آشنایی دارند. خوب آشنایی دارند؛ اما به خصوص در دوره ی انتخابات ما با یک نوع بی اخلاقی حیرت انگیزی مواجه هستیم. بازار دروغ به طور عجیبی رواج می گیرد. یکی اش همان موضوع برجام. این روزها در شبکه های اجتماعی تراکت ها و تصاویری پخش می کنند که: «برای بهبود معیشت، به جبهه ی اصلاح و اعتدال رای می دهیم»، یا «برای تامین آزادی به جبهه اصلاح و اعتدال رای می دهیم». این ها را بخشی از فعالین چپ هم این طرف و آن طرف پخش می کنند. خودشان می دانند دارند دروغ می گویند. اما این کار را می کنند. در ایام انتخابات، دروغ بزرگترین مشخصه ی سیاست در کشور است. موجی به راه می افتد و عده ای خود را به این موج می سپارند و این دروغ ها سرنوشت انتخابات را تعیین می کند. اما از دروغ زندگی بهتر زاده نخواهد شد.


اخبار روز: بین رئیسی و روحانی فرق است. بد و بدتر که دروغ نیست. اساس حرف مدافعان شرکت در انتخابات تاکید روی این فرق است.

ف. تابان: این حرف برای این انتخابات کهنه شده است. سیاست بد و بدتر را تا انتخابات قبلی شاهد بودیم. بسیاری از این مرحله در این انتخابات عبور کرده اند. حالا دیگر صحبت از «خوب» است و روحانی تجسم این «خوب» معرفی می شود. وقتی روحانی خوب است و می شود او را انتخاب کرد یعنی جمهوری اسلامی می تواند خوب باشد. این حرفی است که اصلاح طلبان از ابتدا می گفتند و حالا یک جناح از اپوزیسون سابق به آن رسیده است. کسی در جایی نوشته بود اگر قرار است بازیچه بشوم ترجیح می دهم بازیچه ی روحانی و ظریف بشوم تا بازیچه ی رئیسی و متکی. یکی دیگر نوشته بود روزی خواهد رسید که خاتمی ولی فقیه باشد و موسوی رئیس جمهور و جهانگیری رئیس مجلس... معیارها فرو ریخته است. سطح انتظارات سقوط کرده است. برای این ها جمهوری اسلامی دیگر یک رژیم مستبد و دیکتاتور و دشمن آزادی و عدالت نیست. یک واقعیت پذیرفته شده است. یک جناح خوب دارد، یک جناح بد. با انتخابات می شود جناح خوب را سر کار آورد. این جناح خوب هم آزادی می دهد هم سطح معیشت را بهبود می بخشد. کار این بخش از «اپوزیسیون» به آخر رسیده و به نظام جمهوری اسلامی تسلیم شده است.


اخبار روز: اما بالاخره بین رئیسی و روحانی فرق هایی هست!؟

ف. تابان: بین هر دو تا آدمی فرق هست. اما مهم این است که این فرق از منظر کدام نیروها و طبقات دیده بشود. برای آن ها که «کارآفرین» هستند، سالی سه چهار دفعه به اروپا می آیند و طرفداران اصلاحات و اعتدال را شارژ می کنند و اساسا نان خود را از وضعیت اقتصادی ناسالم حاکم بر ایران در می آورند، طبیعی است که اگر اقتصاد دست سپاه باشد یا نئولیبرال های طرفدار روحانی، فرق است. فرق خیلی بزرگی هم هست. اما برای کارگران آیا فرقی می کند که سپاه پاسداران حقوق آن ها را بخورد یا نئولیبرال ها... چه نئولیبرالیسم روحانی سر کار باشد چه اقتصاد را سپاه بالا بکشد، حقوق کارگران سر سال صنار دهشاهی اضافه نمی شود. به سندیکاهای کارگری حق فعالیت نمی دهند، فعالین کارگری را زندانی می کنند، کارگران را اخراج می کنند و قرارداد سفید امضا و تازگی ها یک ماهه می گذارند جلویشان، حقوق هایشان را نمی دهند. برای این کارگران چه فرقی بین روحانی و رئیسی هست؟ آن ها با یک دیوار آهنینی مواجه اند به نام جمهوری اسلامی. عده ای به دروغ می خواهند خشم کارگران را که در پشت این دیوار دارد جمع می شود متوجه رئیسی و امثال او کنند. این ها با این کارها به جمهوری اسلامی خدمت می کنند. خدمت اصلاح طلبان به جمهوری اسلامی قابل درک است، اما خدمت آن ها که اسم خود را اپوزیسیون گذاشته اند؟


اخبار روز: منافع کارگران به جای خود، اما صحبت بر سر مسائل کلان کشور است. امنیت کشور، سیاست خارجی و...

ف. تابان: سیاست های کلان کشور را چه کسانی تعیین می کنند که چه هست؟ کدام مساله کلان تر و مهم تر از سفره ی میلیون ها کارگر است که در همه ی دولت های جمهوری اسلامی روز به روز دارد کوچکتر می شود؟ چه رئیسی بیاید و چه روحانی بیاید هم فرقی در این موضوع نخواهد کرد. مگر فقر و گرسنگی میلیون ها کارگر و معلم مساله ی کلان کشور نیست؟ آن بخش هایی از جامعه ی ما که صدا دارند و به طور مرتب با انواع طرق خارج از کشور را هم شارژ می کنند، گرسنگی کارگر اصلا مساله شان نیست. برخا خودشان هم در آن سهیمند. نئولیبرالیسم مشکلشان نیست. بعضا خودشان هم جزیی از آن هستند. خوب معلوم است برای این ها روحانی خیلی بهتر از رئیسی است. درک این ها از امنیت همان درک دیکتاتورها از امنیت است. یعنی امنیت مرزها و خاک. امنیت فقط مرز خاکی نیست، سفره ی کارگر که خالی باشد یعنی او و خانواده اش امنیت ندارند. روحانی، رئیسی و سایر گماشتگان شورای نگهبان را از این منظر نگاه کنید.


اخبار روز: زیاد می شنویم که سیاست تحریم ایستادن در برابر جامعه ی ایران و روشنفکران آن است.

ف. تابان: من از تحریم حرف نزده ام. دعوتی هم نکرده ام، اما گفتم که ایام انتخابات ایام دروغ های بزرگ است. یکی از این دورغ ها هم همین است که گویا روشنفکران و کلا «داخل کشور» موافق رای به آقای فلان هستند و تحریم سیاست عده ای خارج از کشوری است. کانون نویسندگان ایران چیست؟ آیا بزرگترین نماد روشنفکری در ایران هست یا نه؟ سندیکای کارگران شرکت واحد، اتحادیه ی آزاد کارگران ایران، سندیکاهای کارگری دیگر، ده ها نهاد کودکان کار و خیابان، آیا این ها نمایندگان روشنفکران و فعالین اجتماعی در ایران نیستند؟ از این ها حرفی می شنوید در جهت حمایت از این یا آن کاندیدای حکومتی. اما مثلا نویسنده پیدا شود و چیزی بگوید...


اخبار روز: خوب این به معنی این است که موافقان اصلاحات و اعتدال قوی تر از رقبایشان عمل می کنند.

ف. تابان: البته که قوی تر عمل می کنند. چون بلندگوها دست آن هاست. چون در داخل کشور باد به نفع آن ها می وزد. چون مشکل زندان و پیگرد ندارند. کسی در داخل کشور نمی تواند بیاید و رسما به عدم شرکت در انتخابات دعوت کند. اما تا دلتان بخواهد می توانید در جهت شرکت در این انتخابات تبلیغ کنید.

اخبار روز: فکر نمی کنید که کاندید شدن رئیسی فرصت فوق العاده ای برای به میان آوردن قتل های سال ۶۷ ایجاد کرده و باید در مخالفت با او، همراه شد؟

ف. تابان: ما به عنوان نیروهای چپ که ناقد قدرت هستیم. باید اخلاق را سرمنشاء حرکات و سیاست های خود قرار دهیم. سقوط اخلاقی به معنای پایان کار است. چند سال پیش شعاری مطرح شده بود که باید اخلاق را با سیاست آشتی داد. حالا این شعار کنار گذاشته شده است و سیاست ضداخلاقی دارد غوغا می کند. سرمنشاء آن هم همین اصلاح طلبان هستند که به سیاست به مانند تجارت نگاه می کنند. یکی از برجسته ترین نمونه هایشان آقای اکبر گنجی است. او سیاست را با بیزینس اشتباه گرفته است. یعنی به منافع لحظه ی جیبش - و فقط جیب خودش - فکر می کند. دو سال پیش سردسته کسانی بود که دعوت می کردند به دری نجف آبادی و ری شهری و امثالهم رای بدهید و امسال جلو افتاده و پرچم آیت اله قاتل به دست گرفته است. این ها فاسد کننده ی سیاست هستند. این ها هر معیار و اخلاقی را زیر پا می گذارند. این ها سیاست را بدون معیار می کنند. تجلی همان مثل قدیمی سیاست پدر و مادر ندارد هستند. چپ نباید به چنین سیاستی آلوده شود و باید بر اخلاق خود بایستد. صحنه ی تبلیغات را نگاه کنید، کشتار هزاران زندانی دگر اندیش محدود شده به فردی به نام رئیسی که یکی از مجریان حکم خمینی است. حکومت و بنیانگذار آن در هیاهوی تبلیغات عملا در حاشیه قرار گرفته اند. مساله را طوری مطرح می کنند که انگار حسن روحانی دامنش از این جنایت ها پاک بوده است. در جمهوری اسلامی او همیشه مقام مهمی داشته است. اما حالا رئیسی و روحانی تبدیل شده اند به دیو و پری که در برابر هم صف کشیده اند. چنان می گویند که اگر رئیسی بیاید روزگار مردم - که حالا خیلی سفید است - سیاه می شود.
ما در زمینه ی مبارزه با رئیسی و روسای او و همه ی آمران قتل عام زندانیان سیاسی به کسی بدهکار نیستیم که حالا بخواهیم به آن هایی که تازه یاد قتل عام ۶۷ افتاده اند، حساب پس بدهیم.


اخبار روز: نتیجه اما این نمی شود که چپ قهر کند، از صحنه سیاست حذف شود و در دنیای آرمان ها گیر بیفتد؟

ف. تابان: این همان سیاست به معنای پدرسوخته بازی است که چپ را به آن دعوت می کنند. سیاست به آن معنی نیست که سرتان را در هر گنداب این حکومت جنایتکار فرو کنید و در هر فاضلاب متعفن آن سرک بکشید، و خودتان را به همه ی کثافت های آن آلوده کنید. این سیاست چپ نیست. آن ها که خود را خیلی در وسط میدان سیاست می بینند، وقتی فصل مبارزه ی کارگران برای افزایش دستمزدهایشان است و فصل اعتراض کارگران برای جلوگیری از اخراج هایشان هست، سیاست نمی کنند و اصلا پیدایشان نیست!


اخبار روز: بالاخره چه باید کرد؟

ف. تابان: نباید در موج حل شد. در درجه ی اول چپ باید بار دیگر به خود برگردد و به خود یآدآور شود که نماینده و سخنگوی کدام اقشار جامعه ایران است. نمی توان همزمان مطلوب همه ی اقشار و گروه هایی بود که بعضا در جدال دائمی با هم قرار دارند. تمام این موضع گیری هایی که در خارج از کشور صورت می گیرد و «سرنوشت ساز» خوانده می شود، بعید است که پنجاه هزار رای را در داخل ایران جا بجا کند. یعنی این موضع گیری ها فاقد ارزش عملی است. اما آینده ی اپوزیسیون در ایران را ویران می کند. بخشی از چپ اکنون تبدیل شده است به کارچرخان درجه ی سه اصلاح طلبان حکومتی. مردم که عقلشان را از دست نداده اند. اگر بخواهند انتخاب کنند خوب همان دسته اولی ها و اصلی ها را انتخاب می کنند. چپ ایران باید بدون این که در این هیجانات غرق شود و خودش را ببازد، - الان بعضی ها فکر می کنند اگر انگشت جوهری شان را زودتر نشان ندهند از دیگران عقب می افتند - در تهیه و تدارک آلترناتیو وضع موجود باشد. برای متشکل کردن و همصدا کردن نیروهایی تلاش کند که آینده ی ایران را رقم می زنند.


اخبار روز: آلترناتیو وضع موجود را چطور باید ترسیم کرد؟

ف. تابان: آلترناتیو وضع موجود، قیام در برابر این بازار مکاره ای است که یک روز سر خود را به روحانی – جلیلی گرم کرده است و یک روز به روحانی – رئیسی. اگر در این چهارچوب باقی بمانیم تا ابد با همین دو قطبی ها سرگرم خواهیم شد. جمهوری اسلامی هر انتخابات را به موضوع «مرگ و زندگی» خود بدل می کند. او را باید در همین عرصه شکست داد و نمایش او را از رونق انداخت. غالبا می شنویم می گویند «تحریم چه فایده ای دارد» شاید نمی توانند تصور کنند که خالی ماندن حوزه های رای گیری حکومت اسلامی شاید ضربه ای سخت تر از رفتن این و آمدن آن بر پیکره ی نظام اسلامی وارد کند.
ساختن آلترناتیو جمهوری اسلامی سیاست و رسالت چپ در ایران است. ایستادن در برابر این موج و دفاع کردن از یک انتخابات ازاد و دموکراتیک، دفاع کردن از حقوق کارگران و زحمتکشان. تبدیل شدن به قطب سوم و نماینده ی اعتراض، گسترش «یک سوم» اعتراضی فعلی و مخالفان را را صاحب صدا و خواست های معین کردن، کاری است که چپ ها باید انجام بدهند.


اخبار روز: آن ها که طرفدار رای دادن هستند نمی گویند این کارها را نباید انجام داد...

ف. تابان: انجام می دهند؟ کلامی در مورد ماهیت ضددموکراتیک انتخابات می گویند؟ به آن اعتراض می کنند؟ این حرف ها مال چند سال پیش است که هنوز بعضی ظواهر حفظ می شد. آن چه که این روزها می بینیم همه اش در جهت اثبات روحانی بر رئیسی است. حرفی از حذف دیگران و حقوق پایمال شده ها نیست.


اخبار روز: باید رای داد؟

ف. تابان: این تصمیم شخصی هر کسی است. نباید مانند چماق شد و اعصاب خرد کرد. مردم بر اساس تشخیص خود و معادلات زندگی روزمره شان انتخاب می کنند. من در این جا سعی کردم بیشتر در مورد مسئولیت های روشنفکران چپ که باید اندکی افق دید وسیع تری داشته باشند ملاحظاتی را که به نظرم می رسید بیان کنم. از نظر شخصی هیچ وقت هیج رایی را به نام هیچ کدام از مقامات حکومت اسلامی به صندوق های رایی که حکم به بی حقوقی من می دهند، نخواهم انداخت.