دو سروده


سعید سلطانی طارمی


• گنجشک ماده
پرواز کرد و رفت
توی شکاف تیرچه ای زیر سقف ماه:
جیک جیییییک، جیییییییییک، جییییییییک
اینجا برای لانه چطور است؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ اسفند ۱٣۹۵ -  ۲۰ مارس ۲۰۱۷


 
۱

گنجشک ماده
آمد کنار پنجره: جیک جیک جیک
اینجا برای لانه چطور است؟
گنجشک نر
پرهای گردنش را بم کرد
با اخم گفت:
انگار امن نیست
حس میکنم که گربه¬ی گستاخی
بر چارچوب پنجره چنگول می¬زده...

گنجشک ماده
پرواز کرد و رفت
توی شکاف تیرچه¬ای زیر سقف ماه:
جیک جیییییک، جیییییییییک، جییییییییک
اینجا برای لانه چطور است؟
گنجشک نر
خود را تکاند و بال به هم زد
و با غرور گفت:
خوب است و مطمئن
یک سال با زن جدا شده¬ام اینجا...

گنجشک ماده
ناگاه پرکشید
از پارک¬ها و باغچه¬ها رد شد
از دره¬ها گذشت
رفت و نشست روی بوته¬ی ازگیلی
پرهای گردنش را
با ناز زیر کرد:
جیک جیییک ، زودباش
چوب ظریف
خاشاک نرم
و پنبه¬ی لطیف....

گنجشک نر
مانند موش آب کشیده¬:
جیک جییک چشم
ای یار
منظور من فقط...
گنجشک ماده
چتر دم معطر خود را وا کرد:
جیک جیک بجنب
خاشاک و مو بیار
چیزی درست زیر گلویم
بی¬تاب است
و جیک می¬زند
آمد بهار
          یار!
بهار آمد....

٣/۱۲/۹۴



۲

هوای آینه خشکید و شد بیابانی
کجایی ای نفس جلگه‌های بارانی؟

غبار می وزد از آبزارهای کهن
بیا که آرزوی باغ های ایرانی

کجا نوشته ندانم که آب و آبادی
وگرنه هر گذری می‌رسد به ویرانی

ز تنگ‌دستی دل‌ها، نگاه کن در شهر
که عشق می‌گذرد چون زنی خیابانی

هوا بد است و زمین خواب آب می بیند
ببار ای کرم ابرهای توفانی

به سال یائسه ای شور مادرانه‌ی خاک
پیام آب به زهدان کشتزارانی

دل مرا که در این رودبار خشکیده
ببر به آبی چشم کسی که می دانی

پس از هزاره‌ی سوگ و سراب ای دریا
چه می‌شود که تنی بر سرم بیفشانی؟

۱۹/۱۲/۹۵ کرج