اصغر فرهادی و اسکارهایش


سهراب مبشری


• انتقاد صریح فرهادی از دولت ترامپ تابع منطق هزینه و منفعت اوست. فرهادی به خوبی می داند که جو هالیوود علیه ترامپ است. او در عین حال می داند که انتخاب خانم انصاری به عنوان نماینده اش نیز چه معنایی دارد. فرهادی با آمریکایی اعلام همبستگی کرده است که خانم انصاری یک نماد آن است. این آمریکا، آمریکایی است که ارزش انسانها را با ثروت آنها می سنجد... و بعید است که منتظر ستایش امثال جواد ظریف از خود نبوده باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ اسفند ۱٣۹۵ -  ۲۷ فوريه ۲۰۱۷


پیش از هر چیز به مصداق عیبش گفتی، هنرش نیز بگو، باید یادآوری کرد که اصغر فرهادی سرسپرده ولایت فقیه نیست و در یکی از معدود اظهارنظرهای غیرسینمایی خود، اخیرا در نامه ای به حسن روحانی نارضایتی خود را از وضعیت آسیب پذیرترین شهروندان ایران که برخی از آنها شبها در گورها می خوابند، ابراز کرد.
* * *

من کارشناس سینما نیستم. اما چند تجربه شخصی دارم. سالهاست که نشده است یک فیلم ساخته هالیوود را ببینم و بعد از آن بابت از دست دادن دو ساعت از عمرم حسرت نخورم. دیگر اینکه فیلم جدایی نادر و سیمین را دیدم و آن چه قبل از هر چیز به نظرم آمد، نخست مسکوت ماندن قوانین ضدزن ایران در فیلمی بود که یکی از موضوعات اصلی آن «جدایی نادر و سیمین» بود، و دوم حضور دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در این فیلم در هیأت یک قاضی که معقول ترین شخصیت سناریو به نظر می رسید.
فیلم فروشنده را ندیده ام. موضوع این نوشته هم فیلم فروشنده نیست.
* * *

کاندیداتوری فیلم فروشنده برای اسکار دوم فرهادی، تقریبا با صدور فرمان دونالد ترامپ در منع سفر شهروندان ایران، عراق، سوریه، لیبی، سودان، یمن و سومالی به آمریکا همزمان شد. رسانه ها نخست گزارش دادند این منع، شامل اصغر فرهادی نیز خواهد شد. سپس از قول منابع نزدیک به دولت ترامپ نقل شد که به فرهادی ویزا داده خواهد شد. و اندکی بعد دادگستری آمریکا اجرای کل فرمان ترامپ را متوقف کرد.
اما فرهادی و ترانه علیدوستی هنرپیشه فیلم فروشنده از سفر به لس آنجلس برای شرکت در مراسم اسکار خودداری کردند. در پیام فرهادی به مراسم اسکار آمده است در همبستگی با شهروندان هفت کشور مشمول فرمان ترامپ، به لس آنجلس نمی آید. این موضعگیری، سیاسی ترین اعلام موضع فرهادی در کل دوره فعالیت او تا کنون است.
* * *

قبل از مراسم اسکار اعلام شد فرهادی به جای خود، دو نماینده به مراسم اسکار خواهد فرستاد. یکی از این نمایندگان، خانم انوشه انصاری است که پیام فرهادی را در لس آنجلس قرائت کرد. شهرت خانم انصاری بدین خاطر است که با پرداخت مبلغی اعلام نشده با یک سفینه روسی به فضا رفت. مبلغ پرداختی در قراردادهای مشابه ۲۰ میلیون دلار بود. خانم انصاری از این رو مشهور شده که توانسته است حدود ۲۰ میلیون دلار برای یک سفر توریستی بپردازد.
پس از شنیدن انتخاب خانم انصاری از سوی آقای فرهادی این پرسش در ذهن من ایجاد شد که چه رابطه ای میان این انتخاب و نامه اخیر فرهادی در مورد گورخوابها وجود دارد؟ آیا خانم انصاری نماینده شایسته شهروندان کشوری است که در آن طبق آخرین آمار، یازده میلیون نفر حتی از هشتصدهزار تومان دستمزد حداقل تعیین شده توسط دولت نیز محرومند؟
* * *

به نظر می رسد اصغر فرهادی استاد قراردادهای نانوشته است. تصمیم او در مورد موضعگیری های سیاسی معدودش، تابع این قراردادهای نانوشته است. فرهادی کلمه ای نگفته و ننوشته است که به جناح حاکم در ایران گران آید. از او تنها در مواردی سخن صریح دارای بار سیاسی شنیده و خوانده ایم که هزینه اش برای او قابل محاسبه باشد و از حد معینی تجاوز نکند. برای کسی به شهرت بین المللی فرهادی، اکنون دیگر حداکثر هزینه ای که برای انتقاد از نقض حقوق مردم ایران توسط حکومت متصور است، جلوگیری از ادامه کار او در ایران است. این بها را بسیاری از امثال فرهادی پرداخته اند، اما خود او نه. بر عکس، او با وسواس مراقب بوده است که چنین نشود.
انتقاد صریح فرهادی از دولت ترامپ نیز تابع منطق هزینه و منفعت اوست. فرهادی به خوبی می داند که جو هالیوود علیه ترامپ است. او در عین حال می داند که انتخاب خانم انصاری به عنوان نماینده اش نیز چه معنایی دارد. فرهادی با آمریکایی اعلام همبستگی کرده است که خانم انصاری یک نماد آن است. این آمریکا، آمریکایی است که ارزش انسانها را با ثروت آنها می سنجد. ترامپ به گونه ای سخن گفته که بخش غیرسفیدپوست طبقه حاکم آمریکا را نگران کرده است. شوریدن این بخش علیه ترامپ، با نظر مساعد هالیوود همراه است. بعید است آقای فرهادی اینها را نداند. و بعید است اینها را در موضعگیری های اخیرش نادیده گرفته باشد. و بعید است که منتظر ستایش امثال جواد ظریف از خود نبوده باشد.
* * *

اکنون نام فرهادی در ردیف سه کارگردان دیگر غیرآمریکایی قرار گرفته است که بیش از یک بار اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کرده اند: فلینی، دسیکا و برگمن. نوشتم که کارشناس سینما نیستم اما جایگاه این سه نام اخیر را می شناسم. این را هم می دانم که بر خلاف فیلمهای خود هالیوود، این اسکار به خصوص را غالبا به فیلمهایی داده اند که لااقل من در اکثر موارد از وقت گذاشتن برای دیدنشان پشیمان نشده ام.
فرهادی می تواند آنچه را در باره قراردادهای نانوشته او نوشتم با یک اظهار نظر صریح علیه نقض خشن حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران باطل کند. امیدوارم سخنان من به زودی باطل شود تا بتوانم بدون عذاب وجدان، فیلم فروشنده او را ببینم.