از : آرمان شیرازی
عنوان : از بلندای سخن، آشکارتر باید گفت!
با سپاس از هم میهن گرامی، آقای علیرضا خزایی برای ترجمه ی این متن.
دلیل آوری نوام چامسکی درین جمله دور از انتظار بود:
"در واقع، آن کشورهایی که سوسیالیست نامیده میشدند ضدسوسیالیستیترین نظامهای جهان بودند. کارگران در ایالات متحده و انگلیس از حقوق بالاتری نسبت به کارگران روسیه برخوردار بودند و با این همه کماکان از آن نظامها با عنوان سوسیالیسم یاد میکردند." جدا از آنکه به آنگونه سوسیالیسم میتوان انتقادات فراوانی داشت، بهتر میبود که ایشان با آمار و شواهد به ادعای خود اعتبار بیشتری میبخشیدند.
اگر حقوق را به معنای حق ها بیانگاریم، خوبست به گفته خود ایشان توجه کنیم:
"در کشورهایی همچون ایالات متحده ... تلاشهای فراوانی برای اضمحلال و نابودی جنبش کارگری، در اواخر دههی چهل، صورت گرفت. و همینطور ادامه پیدا کرد. این سیاستها در دوران ریگان بهشدت دنبال شد، دوباره در دوران کلینتون دنبال شد و در شرایط فعلی جنبش کارگری بهشدت ضعیف است ... و اتحادیهها (و نیز دیگر نهادها) عملاً نابود شدهاند." بنابراین، اگر "نابودی جنبش کارگری" در دستور کار بوده، از کدام حقوق سخن میگویند؟
اگر هم حقوق را به معنای دستمزد بگیریم، باید توجه داشت که بسیاری از سرویسها در کشورهای "سوسیالیستی" رایگان بودند و یا هزینه ی بسیار کمی داشتند. از سوی دیگر هزینه زندگی در آمریکا و انگلیس عموما بالاتر از آنی بود که کارگران در کشورهای سوسیالیستی می پرداختند. در چنین صورتی، دستمزدهای بالاتر، از پیش برای هزینه های بالاتر خرج شده بودند. اگر هم برخورداری از سطح زندگی بالاتر مورد نظر است که باید سهم منابع چپاول شده از کشورهای دیگر در فراهم آوری این برخورداری در کشور متروپل را منظور کنیم، چیزی که در سیاست کشورهای "سوسیالیستی" آنزمان دیده نمی شد.
۷٨۱۲۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۵
|