Not my President
مومیا ابو جمال - منبع: روزنامه دنیای جوان


محسن روشن


• اگر باراک اوباما در همان حد که طی هفته های اخیر برای هیلاری کلینتون از خود مایه گذاشت برای رای دهندگانش مایه گذاشته بود، ایالات متحده امریکا امروز چهره ای دیگر می داشت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۵ آبان ۱٣۹۵ -  ۱۵ نوامبر ۲۰۱۶



پناه گرفتن یک بی سرپناه در ایستگاه متروی کاخ سفید برای در امان ماندن از سرما


مومیا ابو جمال، نویسنده دنیای جوان از سال ۱۹٨۲ به حکم داگستری ایالات متحده در حبس بسر می بردد. این روزنامه نگار که به "صدای بی صدایان" معروف شد، در آن زمان طی پرونده ای دستکاری شده به جرم قتل یک پلیس به اعدام محکوم شد. در سال ۲۰۱۱ در پی اعتراضات جهانی حکم اعدام وی به حبس ابد تبدیل شد. یادداشت های مومیا هر دوشنبه در دنیای جوان منتشر می شدند. (توضیح دنیای جوان-م).



به بیانی محطاتانه، اینکه در هفته های اخیر باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا و شانه به شانه اش، بانوی اول میشل اینطور پرحرارت کمر به ترغیب سیاهان برای رای دادن به هیلاری رودهام کلینتون، کاندیدای ریاست جمهوری بستند، تا اندازه ای نگران کننده بود.

انسان از خود می پرسد که این حرارت طی هشت سال دوران ریاست جمهوری اوباما کجا مانده بود؟ زمانی که قاتلان اونیفورم پوش در سراسر کشور، یورش علیه سیاهان را سازمان می دادند. در مقایسه با آنچه در میتینگ های انتخاباتی از وی شاهد بودیم، اوباما برای محکوم کردن سرکوبِ سیاهان توسط پلیسِ غالبا سفید پوست خیلی کم انرژی صرف کرد.

از بانوی اول، میشل اوباما هم که اینطور راسخانه به عرصه انتخابات ورود کرده بود، حتی کلمه ای در این رابطه نشنیدیم. هردو در این مسئله، خود را تا حد زیادی به کناری کشیده و با توجه به جنون و نفرتی که سفیدان خشمگین از خود بیرون می ریختند، تا حدی خویشتندار یا حتی خونسرد بنظر می رسیدند.

ما این خویشتنداری آرام را درک می کنیم، چرا که از ترس ناشی می شود. اما آن انرژی منفیِ رها شده و بی پاسخ مانده در دوران اخیر، همچون سیلی به سمت دونالد ترامپ، کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه، جاری شد.

برای بسیاری از سیاهان واجد شرایط شرکت در انتخابات تصور اینکه به کاندیدایی از خاندان کلینتون رای بدهند، تقریبا باندازه دعوت به یک همنشینی سرگرم کننده با یک مار زنگی جذابیت داشت. رای دهندگان سیاه هنوز فراموش نکرده اند که این ویلیام »بیل« کلینتون بود که طی دوران هشت ساله ریاست جمهوری اش مبنای قانونی برای حبسِ [انبوه] پر شمار سیاهان و آمریکای لاتین تبار ها را فراهم کرد. آنها خوب رفتار بیرحمانه کلینتون ها را بیاد دارند که علنا جوانان سیاه پوستِ حاشیه نشین را « حیوانات سوپر درنده» نامیدند.   

«قانون مقابله با تروریسم و استفاده موثر از حکم اعدام» (AEDPA) که در دوران کلیتون [بزور] بتصویب رسانیده شد را نیز فراموش نکنیم. از سال ۱۹۹۶ بواسطه این قانون برای متهمان زندانی حق استفاده از "قرار احضار زندانی" جهت بررسی شرایط حبس (هِیبیِس کُرپِس - قانون امنیت قضایی) دشوار شد. قانون (AEDPA) را حتی تعدادی از حقوق دانان جمهوری خواه رد کردند. آلکس کوزینسکی، قاضی بازنشسته که با حکم رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق به این مقام رسیده بود، طی مقاله ای در مجله حقوقی جورج تاون نوشت که "(AEDPA) یک قانون ظالمانه، غیر عادلانه و غیر ضروری" است و تنها آنجایی "موثر" است که دست قاضیان، بعنوان مراجع حقوقی را در لغو احکام ناعادلانه می بندد. کوزینسکی خواهان لغو این قانون شد.
این انتخابات بسیار پر اهمیت بود ولی آلترناتیوی واقعی وجود نداشت، حداقل برای جامعه سیاهان. هیچ کدام از وعده های انتخاباتی برای سیاهان در سراسر کشور به معنای رهایی از جهنمی که اکثر ما در آن زندگی می کنیم نبود. و همچون دفعه پیش این رای دهندگان سیاه بودند که نقشی کلیدی در نتیجه انتخابات داشتند. اما برای چه؟ قطعا نه برای آزادی ای که ما بدان محتاجیم. 

منبع: روزنامه دنیای جوان 09 نوامبر 2016
www.jungewelt.de