کودار؛ «گفتمان نو، در اجتماع کهن ایران»
بابک گروسی
•
«جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان» که تحت عنوان «کودار» شناخته شده است، جریانی است که در راستای احقاق حقوق تمامی اقلیتها اعم از ، زبانی، اتنیکی، مذهبی-دینی، گام برمیدارد. طی دومین کنگره کودار که ماه گذشته برگزار شد، قطعنامهای صادر شد که مفاد قطعنامه کودار، نکاتی مشابه با برنامه سازمانی حزب دموکراتیک خلقها دارد. این نکات را می توان به عنوان «شالوده حرکت» این دو جریان نام برد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱٨ آبان ۱٣۹۵ -
٨ نوامبر ۲۰۱۶
دولتهای خاورمیانه به عنوان برساختی دفاکتو(غیر مشروع)، با غالب شدن بر تنوعات ذاتی منطقه، مهر یگانگی، انحصار، قدرتطلبی و سرکوب جریانهای مخالف را بر اجتماع خود زدهاند. خاورمیانه همچون خاستگاه اتنیکهای متنوع، مذاهب و ادیان مختلف، ساختارهای زبانی منحصر به فرد و قدمت این ظرفیتها در حال حاضر به جولانگاه نظامی و سیاسی قدرتطلبان منطقهای و جهانی تبدیل شده است.
نظامهای منطقهای در خاورمیانه با اتخاذ سیاست و برنامههای انحصاری و تخریبی در داخل و خارج از جغرافیا و فرارفتن از ژئوپلتیک خود، دست به تشدید جنگ و خونریزی، تحت فشار قراردادن ظرفیتها جهت آسمیلهشدن و همسوشدن با برنامهها و سرکوب جریانهای مخالف خود، به منشاء گسست و نابودی پتانسیلهای منطقهای اعم از، ادیان، احزاب، اتنیکها، مذاهب و ... مبدل گشته است.
ترکیه و ایران را میتوان قدرتهای منطقهای نامید، که خاصیتهای مذکور را به شدت دارند. این دو کشور طی یک روند خاص و با روششناسی مختص به خود، رویه سرکوب و نابودی تنوعات داخلی را در پیش گرفتهاند. در بُعد برون مرزی نیز با دستکاری در کشورهای جنگ زده همسایه و منطقه ، دفع سرایت میکنند. حال با وجود این شرایط، نیروهای منطبق با حقوق اجتماعهای تحت سلطه این دو کشور، به مثابه جریان مخالف سیستم حاکم و گفتمانهای مرکزگرا، به شدت سرکوب میگردد.
جریانهای دموکراتیک در ایران و ترکیه
شرایط کنونی ترکیه گواه این مسئله است که دولت ترکیه و حزب عدالت و توسعه و در راس آن شخص رجب طیب اردوغان، با پیگیری سیاستهای سرکوبگرانه، نظامیگری شرور و تکثیر اقتصاد زدگی لیبرالی، در مقابل جریانهای دموکراتیک و احزاب سیاسی- مردمی، دست به دستگیری و توقیف فعالیتهای مدنی و مردمی زدهاست. حزب دموکراتیک خلقها(HDP)، به مثابه صدای میلیونها کُرد، ترک، ارمنی، مسیحی، شیعه و سنی و شهروندان ترکیه در طی چند روز اخیر دچار حمله شدید شده است. ولی سوال این جا پیش میآید که حزب دموکراتیک خلقها چه میخواهد؟ در ایران نیز در طول چند سال گذشته جریانی مشابه در حال رشد است. دولت ایران از این مسئله بیم دارد. دلیل نگرانی ایران و ترکیه، مردمی بودن این جریانها است. یعنی ماهیت این دو جریان در راستای سلب مشروعیت دولتهای مرکزگراست. جریانی که ایران از تکثیر آن بیمناک است، «کودار» نام دارد. «جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان» که تحت عنوان «کودار» شناخته شده است، جریانی است که در راستای احقاق حقوق تمامی اقلیتها اعم از ، زبانی، اتنیکی، مذهبی-دینی، گام برمیدارد. طی دومین کنگره کودار که در ۲۲،۲٣،۲۴ اکتبر ۲۰۱۶ برگزار شد، قطعنامهای از این سازمان صادر شده که جای تامل دارد. مفاد قطعنامه کودار اگر بررسی شود، نکاتی مشابه با برنامه سازمانی حزب دموکراتیک خلقها از آن منتج میشود، که از این نکات می توان به عنوان «شالوده حرکت» این دو جریان نام برد.
شباهت کودار و حزب دموکراتیک خلقها
بررسی دو جریان یعنی کودار و حزب دموکراتیک خلقها هم باید جنبه زیربنایی و هم روبنایی به خود بگیرد. یعنی در ابتدا با بررسی پارادایمهای مشترک دو سازمان، مبانی پایهای را مدنظر قرار داد. سپس با پیوند برقرار کردن شرایط موجود، به تبیین روبنای قضیه که شامل فضای حاکم بر اجتماع مورد بحث است، پرداخت.
پارادایمهای مشترک بین کودار و حزب دموکراتیک خلقها به خاستگاه نظری و عملی آنها یعنی اندیشههای عبدالله اوجالان برمیگردد. اوجالان با سیستم«کنفدرالیسم دموکراتیک» به عنوان آلترناتیو برای خاورمیانه و جهان، که برآمده از «خودمدیریتی دموکراتیک» است، برنامهای مشتمل برای تمامی ادیان و مذاهب، اتنیکها، ساختارهای زبانی، احزاب سیاسی و احقاق حقوق و هویت و موجودیت اقلیتها در قالب جامعه مدنی دموکراتیک، ارائه میکند. کودار و حزب دموکراتیک خلقها با پیگیری پارادایمهای مشترک خود شامل، ایجاد خودمدیریتی دموکراتیک مناطق، عدم تبعیض بین حقوق و هویت موجودیتهای سیاسی-اجتماعی جهت سازماندهی درونی و دفاع از موجودیت و هویت خود، نقشی سازماندهنده به موجودیتها، تبیین جایگاه زن در جامعه و زن و آزادی زن به مثابه یک پارادایم مهم برای ایجاد جامعهای دموکراتیک، پایبند نبودن به سیستمهای دولتی تخریبگر محیطزیست، صنعتگرا و اقتصادزده نظام دولت-ملتی، باورمندبودن به سازماندهی نیروهای مدنی و سیاسی و افزایش سطح آن، تاکید بر حق مشروع و دفاع مشروع جامعه مدنی و شهروندان، دیدگاهی مشابه دارند. این دو جریان با بهرهگیری از ظرفیتهای اجتماعی و منطقهای، اولاً از هرگونه تسلطگری و انحصارطلبی جلوگیری کرده و با تقویت نیروهای مدنی و سیاسی هرگونه مرکزگرایی را دفع میکنند. در بُعدی دیگر، شیوه اداره سازمانی و ریاست نیز مهم است. یعنی در آنها زن و مرد حقوق یکسان و جایگاهی برابر دارند و ریاست حزب تحت عنوان «روسای مشترک» که شامل یک زن و یک مرد است، پیش میرود. دیگر زن در این سازمانها، عروسک خیمه شببازی سیستمهای لیبرالی مرد سالار نیست. بلکه با بهرهگیری از توانایی خود و شخصیت راستین خود، پا به عرصه سیاست و جامعه مدنی میگذارد.
طرف دیگر قضیه به مناسباتی بر میگردد که حزب دموکراتیک خلقها و کودار بر آن باور و تاکید دارند. این مناسبات بین ظرفیتها تبیین میگردد. ظرفیتهای اجتماعی که در طول نظامهای دولت-ملتی همیشه به حاشیه رانده شده است و به مرور در سیستم و برنامه دولت مرکزی حل شدهاند، برای این دو جریان در ایران و ترکیه حائز اهمیت است. حزب دموکراتیک خلقها با ایجاد پیوند و مناسبات بین ترک، کُرد، ارمنی، شیعه، سنی، مسیحی و همچنین جریانهای همجنسگرا، که در خاورمیانه به شدت سرکوب میگردند، توانست پتانسیلهای به حاشیه رانده شده را در قالب برنامه خودمدیریتی دموکراتیک با در نظر گرفتن جایگاه و شخصیت آنها به عنوان جریانی اجتماعی مثمرثمر واقع گردد. کودار نیز در ایران با ایجاد پیوندهایی بین کُرد و آذری و عرب و ترکمن و بلوچ و شیعه و سنی و مسیحی و زرتشتی، سعی دارد با افزایش سطح توانمندیهای اجتماعی در قالب ظرفیتهای موجود، همچون سازمانی روزآمد عمل کند. کودار با در پیشگیری سیستم خودمدیریتی دموکراتیک، امکان امحای ظرفیتها و پتانسیلهای اجتماع ایران را رد میکند و همچون حزب دموکراتیک خلقها بر افزایش توانایی جامعه مدنی و سیاسی تاکید دارد.
شرایط تشکیل حزب دموکراتیک خلقها و جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان(کودار) را باید در فضای حاکم بر اجتماع ترکیه و ایران جستجو کرد. قانون اساسی دوکشور و جایگاه ظرفیتهای بطنی در قانون اساسی و همچنین برخورد دولت مرکزی با این ظرفیتها از مواردی هستند که لزوم تشکیل این جریانهارا توجیه میکنند. گفتمان حاکم بر دو کشور ایران و ترکیه، فضایی عینی و ذهنی را ساخته است، که ظرفیتهای اجتماعی دچار دوگانگی موجودیتی-هویتی شده اند. وجود گفتمانهای تکزبانه و مرکزگرا، با تجسد در موجودیتهای گوناگون و مشروعیتبخش خود رویه نابودی و سرکوب ظرفیتهای بالقوه را بنا نهاده است. ایران و ترکیه نیز از این دست گفتمانها هستند که این رویه را درپیش گرفتهاند. حزب دموکراتیک خلقها در کشور ترکیه در شرایطی به سر میبرد که دولت ترکیه با تمامی راهکارها خواهان انحصارطلبی، مطلقگرایی، نظامیگری و ذوب تمامی جریانهای سیاسی و مدنی و احزاب سیاسی داخل کشور را در چارچوب برنامههای خود است. از طرفی دیگر، قدرتطلبی ترکیه، تنها به داخل ترکیه محدود نمیشود بلکه دولت با درپیش گیری سیاست دستکاری در کشورهای همسایه و منطقه و همچنین جنگ افروزی و تزریق نیروهای درگیر جنگ، آتش جدایی ظرفیتها را به میدان میاندازد. در ایران نیز کودار با نظامی مشابه با ترکیه سروکار دارد که حکومت جمهوری اسلامی با نمایش برنامه اسلام سیاسی منحصر به خود، در داخل به سرکوب و امحای جریانهای مدنی و سیاسی دست میزند و با ازبینبردن نهادهای مردمی سعی در بیارادهکردن ظرفیتها و پتانسیلهای موجود دارد. در بعد خارجی نیز، ایران با ایجاد یا تقویت نیروهای مخالف دولتهای منطقه، آتش جنگ را همچنان روشن نگه میدارد و با ایجاد تئاتری سیاسی، خود را امن ترین کشور منطقه هم به سایر کشورها و هم مردم داخل ایران، معرفی میکند.
کودار و حزب دموکراتیک خلقها در دو کشور ایران و ترکیه با بهرهگیری از حرکتهای مردمی، دموکراتیک، صلحطلب و حقخواه ، سعی در افزایش سطح ظرفیتها و پتانسیلهای منطقهای و ابراز هویت و موجودیت این ظرفیتها هستند ولی همچنان که پیداست دائماً از گزند سرکوب دولتهای ایران و ترکیه در امان نیستند.
|