از : الف رستمی
عنوان : جای کار بسیار دارد
ضمن تشکر از دکتر رهنما برای طرح جسورانه بحث امپریالیسم قرن بیست و یکمی و همچنین نوشته نا کامل و اشاره وار بعنوان نقد نوشته ایشان، چند نکته ای هم به نظر من رسید که طرح ٱن را ضروری می بینم.
۱ - انتقال مراحل تاریخی به یک باره و به شکل سراسری و فراگیر رخ نداده و نمی دهد. همانطور که تا سال های سال بقایای فئودالیزم در کنار سرمایه داری ادامه حیات داده، دوران های مختلف سرمایه داری نیز در کنار اشکال نوین ٱن به هستی اش ادامه می دهد. بدین معنی، در دوران نولیبرالیزم -سرمایه داری جهانی سازی شده شرکتی- نیز ساختارهای امپریالیستی سرمایه داری حضور دارد و هنوز هم وزن قابل توجهی دارد، اگرچه وجه اصلی سرمایه داری معاصر قرن بیست و یکمی را تعیین نمی کند.
۲- یکی از تغییرات مهم در سرمایه داری نسبت به دوران لنین، کمیت وکیفیت تغییرات در نیروهای مولده تولید است. سختار تحلیل بزرگانی همچون مارکس و لنین بر اساس ثبات نیروهای مولده تولید در دوران های میان مدت پیش رویشان است. انقلاب علمی فنی معاصر بطوره پیوسته، سریع و عمیق تغییرات اساسی در وضعیت نیروهای مولده ایجاد می کند که فرصت فراگیر شدن را ندارند اما بر فضای در هم تنیده و پیچیده جهانی به شدت تاثیر می گذارند. این چند فضایی ایجاد شده که پست مدرنیست ها تفسیرهای مبهم و منحرف کننده ای از ٱن داده اند، اهمیت زیادی در تحلیل وضع موجود دارد.
۳- با تغییر کیفی رسانه ها، و شناخت قوانین شکل دهنده فرهنگ -همچون اقتصاد توسط مارکس- امکان مدیریت کردن فرهنگ و فرهنگ سازی و افزایش تاثیرات مهندسی شده روبنا بر زیر بنا را فراهم ساخته و دیگر بدون احتساب این نوع عوامل روبنایی در کنار اقصاد سیاس مارکسیستی و لنینیستی نمی توان تحلیل دقیقی از تحولات معاصر داد.
نوشته استاد رهنما طرح مبحثی بسیار خوب است، اگرچه نقاط ضعف خودش را داشته باشد . جا دارد بحث حول نکات ٱن و ارتقای ٱن در دستور جریان های سیاسی چپ و روشنگران چپ و مارکسیست قرار گیر .
۷۵٣۵٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹۵
|