بعد از ۷ اسفند، حالا چه؟! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : ملیجک شجاع
ای ملیجک عزیز!اینکه شجاعانه خود را یکی از منتقدین روش های تحول خواهانه مردم ایران نشان داده ای !عملت بسیار کارگشا و بسیار آموزنده است . سپاس از ملیجک بودنت!. گاهی وقتها نگرانی ی خود را از روند تحول خواهی جامعه از شرایط قجری در ایران باید ملیجک وار ابراز داشت و وارد گود شد و اقدامات تحول خواهانه را افشاگرانه ی ملیجکی کرد .
۷٣۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : مردم عدالتجوی کشور...
ملیجک گرامی، می نویسی، «...ما سر خوش از “ضایع” شدن حدّاد عادل در رتبه سی‌ و یکم، سر از پای نمیشناسیم و این پیروزی “غیر مترقبه” را به یکدیگر تبریک میگویم...»
بس که اینجا و آنجا واژه ی "ما" را شنیده و خوانده ام، گیجم که حالا مقصود شما از این ما چیست یا کیست. باری بهر جهت، بقول ناصرالدین شاه، ملیجک جان، شما لازم نیست بابت ضایع شدن فلانی سر از پا نشناسی. اما دست از این همه، یا همه چیز یا هیچ چیز بردار.
مردم عدالتجوی کشور قادر نیستند تمامی شاهقلی های استبداد را به یکباره کنار زده و دموکراسی در کشور برقرار کنند.
حال که شما و من اینهمه به حرکتهای مردمی ایرادهایی به حق و ناحق می گیریم، اگر احیانا یکی از همین مردمی که با رأی خودش حداد عادلی را سی و یکمی کرده بپرسد، شما که اونجا وایستادی و دم به دم داد می زنی لنگش کن، توی این سی و هفت ساله چه کردی، چه خواهیم گفت. لابد خواهیم گفت، در اثر تلاشهای شبانه روزی اپوزیسیونی ترتیب داده ایم، که در تفرقه و تشتت در صفوفش مدال طلای این رشته را به گردن دارد
۷٣۲۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : غلام سفیدکوهی سفیدکوهی

عنوان : بکوشیم به سهم خود مبارزه طبقاتی را انسانیتر کنیم
در بند ۵ یادداشت فوق به وجود جنایتکارانی در لیست مشترک اصلاح‌طلبان و ... اشاره
شده.
راه دور نرویم بزرگترین سنبل دین/ مذهب شیعه(علی‌) خودمان مگر با مخالفانش
با حذف فیزیکی‌ تسویه حساب نمی‌‌کرد!؟
در نوجوانی به طور حتم ما تربیت شده در خانوادهها‌یی شیعه افتخار هم می‌‌کردیماز اینکه علی‌ آقا در یک روز مثلا ۴۰۰۰ نفر را سر و دست و پایشان را بریده.
مردم چگونه این افتخار ملی‌ - مذهبی‌ را یک روز مایه ننگ‌ بدانند، چرا تشخیص این فهم طولانی شده؟
جایگزینی فرهنگ انساندوستی به جای فرهنگ جاهلی میخکوب شده در ذهن مردم زمان‌بر اما شدنیست.
بکوشیم به سهم خود مبارزه طبقاتی را انسانیتر کنیم.
غلام سفیدکوهی
۷٣۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : ملیجک

عنوان : تا زمانی‌ که اپوزیسیونی منسجم و استخوان دار، حاکمان اسلامی در کشور را به چالش نکشد
” آخوند یا مهندس”
در ولایت گًل و بلبل ما، مردم میرن رأی میدن، بدون اینکه بدونند “انتخابات” چیه !!
با این وجود آدم نمیتونه از لبخند بر لبان مردم، و شادی در دلهای غمزده انها در این عزا خونه‌ی اسلامی، خوشحال نشه، اگرچه عامل این شادی و لبخند، سیرکِ انتخاباتی ولی فقیه باشه!
* * *
اگر چه روحانیت در این سالها، در رشته تخصصیشان به طرز مفتضحانه‌ای مردود گشتند، در مقابل در رشته مهندسی‌، خصوصاً “مهندسی‌ انتخابات” و سرِ کار گذاشتنِ ملت، روی شیطان را هم کم کردند! تصور کنید، فردی را که مردم چندین سال پیش بدلیل پیشینه وعملکردهای ضدّ مردمیش از جمله، تحمیل نابجای رهبر بر مردم، در انتخاباتی مشابه، بطرز تحقیر آمیزی بی‌ آبرو کردند، و یا حاکم شرع و وزیر اطلاعاتی‌ را که دستانشان به خون هزاران جوان این سرزمین آلوده است، و کلید سازی را که دستی‌ در تمامی‌ جریانات امنیتی و اطلاعاتی‌ نظام داشته و دارد را دوباره همچون منجیانی برای نجات مان، بخورد ملت دادند!
اگر این زیرکی، سیاست بازی و سر کار گذاشتنِ ملت نیست، پس چیست؟!
* * *
دستکم گرفتن حریف در هر نوع کارزاری میتواند عواقب ناخوشایندی بدنبال داشته باشد و مخالفین جمهوری اسلامی با این اشتباه بزرگ خود تاکنون بهای بسیار سنگینی پرداختند.
بر خلاف مخالفین حکومت، که قابلیتهای این رژیم را دست کم گرفته و از فردای ربودنِ انقلابِ مردم توسط آیت الله خمینی و یارانش، حکم “رفتن شش ماهه اخوندها” را مکررا صادر میکردند، حاکمان اسلامی در مقابل، توانایی و ظرفیت مخالفان خود را بیش از انچه بود براورد کرده و با این پیش فرض به جنگ انان رفتند!
نهادهای اطلاعاتی‌ حکومت از سالها پیش به طرُق مختلف، از جمله شنود مکالمات تلفنی شهروندان، وادار ساختن رانندگان تاکسی در تهران و دیگر شهر‌های بزرگ، برای ارائه گزارش از گفتگوی میان مسافران، و فحش و ناسزای آنها به مقامات حکومتی، میزان و شدت نارضایتی مردم نسبت به حاکمیت را بررسی و ارزیابی کرده، و سیاستها و عملکردهای خود را بر مبنای شدت این نارضایتیها تنظیم میکردند.
از سویی دیگر با هزینه کردن وجهه بین‌المللی خود، به ترور مخالفین در خارج از کشور و ایجاد تشتّت و پراکندگی در میان مخالفین بالقوه خود در آنطرف مرزهای کشور پرداختند، که در این رابطه نیز بسیار موفق بوده اند.
بدنبال رخدادهای سیاسی و اجتماعی در جامعه، شرایط و موقعیت هایی ایجاد میگردند که حاکمیت، با زیرکی تمام انها را بعنوان ابزاری در معادلات و بازیهای سیاسی اینده بکار میبندد. اشغال سفارت أمریکا یک نمونه برجسته در این رابطه است، که از ان برای تصفیه و حذف رقیب استفاده شد.

گاه این رخدادها از پیش برنامه ریزی شده اند و گاه نتیجه اتفاقات و یا جریاناتی اند همچون انتخابات. بعنوان مثال وقایع انتخابات سال ۸۸، و بدنبال ان حصر رهبران جنبش سبز، رخدادی از پیش برنامه ریزی شده نبوده است، ولی پس از وقوع ان، و علیرغم خشم و وحشت رژیم از ان، فرصتی را در ان یافت که در شرایطی و هنگامی که نارضایتی مردم بمرز غیر قابل کنترل نزدیک گردد، بتواند از این فرصت(کشیدن سران در حصر بمیدان) از فروپاشی نظام و سیستم جلوگیری کند.
البته این بدین معنا نیست که رهبران در حصر، با حاکمیت زد و بند کرده اند، بلکه همانگونه که در جریان انقلاب نیز شاهد بودیم، شاه در واپسین روزها برای حفظ سلطنتش، حاضر به واگذاری دولت به شاهپور بختیار گردید.

زمانی‌ که محمد خاتمی خواسته یا نا خواسته، پا از گلیمِ نظام بیرون گذارد و بقول جوانها “جوّ گیر” شد، ممنوع التصویر و صدا میشود و حتی بردنِ نام ا‌و میتواند عواقبی سخت به همراه داشته باشد، ولی‌ عجبا که همین فرد، مغز متفکر جریانی میشود، که لیست سی‌ نفره ا‌و تماما راهی‌ مجلسِ ولی‌ فقیه میگردند!!
و ما سر خوش از “ضایع” شدن حدّاد عادل در رتبه سی‌ و یکم، سر از پای نمیشناسیم و این پیروزی “غیر مترقبه” را به یکدیگر تبریک میگویم !!
در هر حال در چهارچوب تعریف شده نظام و با توجه به موقعیت و شرایط بحرانی جامعه، و عمق نارضایتی مردم، جابجایی مهره ها برای تعدیل بحران و عبور از طوفانی متلاطم براحتی صورت میپذیرد و این بازی سیاسی، جهت حفظ کلییتی که بازیگران ان، شروط نانوشته انرا پیشاپیش پذیرفته اند، در بزنگاه‌های بحرانی، قربانیان خود را نیز می‌طلبد.
* * *
در این سالها، مردان دراز ریش خدا و تشنگان قدرت در سرزمین اسلامی ما، با اخلاق، همت و روحیه جمعی‌ مردم، چنان کردند که از کنار هر بی‌ عدالتی، ظلم و تعرضی، بی‌تفاوت عبور میکنند!
اگر به آتش کشیده شدن جوانی دستفروش در تونس، به انقلابی در آن کشور منجر میگردد و سر آغازی میشود برای جنبش سراسری “بهار عربی‌”، در سرزمین ملّا زده ما، هر از چندی، ماموران شهرداری برای تفنن و رفع خستگی‌، چندین دکّه و بساط دستفروشانِ تنگدست را در هم میکوبند و تنها واکنش ما، گرفتن عکس، از این ظلم و جور آشکار و نارواست!
* * *
تا زمانی‌ که اپوزیسیونی منسجم و استخوان دار، حاکمان اسلامی در کشور را به چالش نکشد و آلترناتیوی دمکراتیک را در مقابل مردم قرار ندهد، این حکومت میتواند با توجه به غصبِ آزادیهای اولیه و حقوق مدنی مردم، حتی با شل و سفت کردن این حقوق اولیه اما مهم، مدت زمانی‌ طولانی، قدرت مانور داشته باشد
۷٣۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : هادی پاکزاد

عنوان : جایگاه چپ در انتخابات
با درودِ بسیار...
این مطلب، با کم و کاستی هایش، آگاهی بخش است. اما متاسفانه فقط به تحلیل جناح های موجود در انتخابات پرداخته و حرفی از نتیجه ی عملکرد «چپ» نزده است!
مطلبی تحت عنوان «جایگاه چپ در انتخابات» برایتان فرستادم که متاسفانه آن را چاپ نکردید! در حالی که «مجله هفته» آن را چاپ کرد و تا کنون بیش از ۲۶۰ بار share شده و حتما بسیار نقد هم شده است. نمی دانم چرا به ارادتمند خودتان پاسخ ندادید!
۷٣۲۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : فازی و انتخابات در ایران ،اپوزیسیون و آینده!
انتخابات در ایران نمونه یی از کاردبرد *فازی میتواند باشد.

فازی ساده ،یعنی‌ حالتهای متفاوت با نتایج متفاوت در خدمت یک پدیده قرارمیگیرند.

در صنعت الکترونیک، کامپیوتر ،ربورتر و اتوماتیک .... بکار گرفته میشود.

اپوزیسیون با تاکتیک‌های متفاوت تحریم،شرکت سلبی،نه تحریم نه شرکت،...به نتیجه ردولایت میرسند.

نتیجه:

۱.اپوزیسیون اکنون بقدرت خویش عتماد بیشتری می‌یابد و در آینده با ساز و برگ مجهز تاری بمیدان میاید "همگرایی"

۲.انتخابات فروردین ماه نتیجه بهتری را به پیشگوییمیگزارد در صورتیکه انجام شود.

۳.مردم هم عکس العمل بهتری را از خود نشان خواهند داد.


*لطفعلی عسکر‌زاده ریاضیدان،زبان دان کامپیوتری،مهندس الکترونیک و پرفسور در دانشگاه / کالیفرنیا، برکلی. مولد مجموعه (فازی) FAZZYLOGIK۱۹۶۵ (۱۹۷۳) متولد باکو در ایران.
۷٣۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۴       

    از : محسن

عنوان : شناخت جامعه و عمل به رسالت خویش
به نظر من دو راه بیشتر پیش روی فعالین چپ ایرانی مقیم خارج نمانده، یا ترک تابعیت کرده و به فعالیت در کشور محل اقامت خود بپردازند و یا اینکه اگر در رابطه با ایران قصد فعالیت دارند، ابتدا تلاش کنند که جامعه امروزِ ایران را بشناسند: جامعه ما امروز در کجا قرار دارد (از لحاظ رشد اجتماعی، سیاسی، علمی و ...)؟ دستور کار امروز نیروهای چپ چه باید باشد؟ راه های ارتباط گیری با جامعه کدامند؟
اگر چپ رسالت خود را بشناسد و واقعا بخواهد وارد عرصه عمل شود، چاره ای جز ارتباط با همین جامعه و کارکردن در بتن آن ندارد. تو گویی برخی دوستان بدون آنکه بزبان بیاورند، انتظار دارند که مثلا عارف یا کلا نیروهای سیاسی تحول خواهِ غیر چپ تا اطلاع ثانوی (در دوران غیبت چپ ها در داخل کشور) بشکل نیابتی رسالت چپ را بعهده بگیرند، انتظاری بیجا و ناشدنی است!
چپ باید از قدرت تشخیص اولویت های کنونی جنبش مردم ایران برخوردار باشد، بجای تخریب اصلاح طلبان روی نقاط مشترک با آنها همزبانی داشته باشد و آن مطالباتی را که آنها بواسطه جایگاه طبقاتی اشان مسکوت می گذارند را پی بگیرد (مطالبات زحمتکشان). چپ تنها به این شکل از امکان حضور در میان مردم و از قدرت بسیج پایگاه مردمی (بالقوه) خود برخوردار خواهد شد. و گرنه با خانه نشستن و خاطره نویسی، لمپن هایی مثل احمدی نژادها سوار موج می شوند.
۷٣۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۴       

    از : پرویز مهاجر

عنوان : همراهی کنیم مردم به هدفهای مشترکشان امیدوار شوند
همراهی کنیم مردم به هدفهای مشترکشان امیدوار شوند
این روزها بدلایل زیادی دردنیای مجازی از لایک وشمارش آن گرفته تا سیاسی شدگان متخصص کاردستی کیس پناهندگی،
در عافیت برخورداری از کمکهای بخور ونمیر خارج از کشور دسته جمعی شیپور مینوازند ،آنهم از سر گشادش .
سال۱۳۵۷ مردم ایران به بیعدالتیها اعتراض کردند. قبل از اینکه رگهای گردن طرفداران قدر قدرت وفرزندش عوج بگیرد. واقعیت اینست معممین همین جماعت بالا در تمام محلات تهران پایگاه های خود را داشتند اینکه سیاست میدانستند یا نه،ولی حزب فقط حزب ا له تتشکیل داده بودند یعنی متشکل بودند زندانیانه سیاسی خودشان را داشتند !!. ما شیپورچی ها! یا کوچینی بودیم یا اسب سفید ،شاید هم باکارایا شکوفه نو. خوب شبهای انجمن ایران و المان هم بود که باز عزیزانی برایمان از زرد پوشان میگفتند :که زرد پوشان به چه میانیشند صف به صف ستوار استاده به جا ی .گفتن شعر حتی بشکل استعاره هزینه داشت . که خویی عزیز با دل کندن از مام میهن غربت را بجان خرید . .درد معممین هم وا اسلاما بود درد شیپورچیها نه درد جامعه بود ونه هست حالا شیپورچیها مجبور نیستند سمبولیک شعر بگن زنده باد Facebook ووو.، لازم نیست کتابهایشان در جا سازیها مدفون کنند (اگر انگیزه ای برای اگاهی داشته باشند).
جامعه انسانی پدیده ای پیچیده است. عالم فیزیک، فیزیک میداند، شیمی،شیمی و....ولی کسیکه برای مقوله اجتماعی حکم صادر میکند (در یک حانواده به یک فرزند باید گفت بنشین بد یگری یبتمرگ) ، نظر میدهد یا شیپور میزند ! باید یا از مادر علوم یعنی فلسفه ! توشه ای برداشته باشد، یا در دندانهای چرخ تولید وکار چنان بدرد گرفتار شود که بداند شیپور را چگونه باید دمید ،در غیر این صورت عرض خود میبرد و زحمت ما میدارد،بزبان ساده تر هم به سلامتی خود صدمه میزند وهم انکرالاصواتش مزاحمت فراهم میکند.
این قصه بدان اوردم که به عافیت رسیدگان باشعار لنگش کن که حتی جان بر کفان پیشتازرا که جان در ره آرمانهای عدالت خواهانه خود نهادند، با غم نداشتن دل در گرو بیعدالتی ها خود به سخره میگیرند.
در غم انسان نشستن پا به پای شادما نیهای (هر چه کوچک)! مردم پای کوبیدن
بهتراست مروری به آنچه گذشت داشته باشند.
. سال ۱۳۵۷
آخوند و پیرووانی که جمع! کرده بودند به صورت مادی وزمینی واللاه حظور داشتند!! فدایی ،مجاهد،توده ای ....هم همینطور.
شعور سیاسی تشکیلاتی،حزبییت، ایران تا جایی که من یاد دارم(من پنجاهووهفتی هستم ) اینها بود ند. از قرار معلوم با تمام تفاصیل از !! IQ گرفته تا سازماندهی، شان بسیج وسپاه .. تا فریب ، دانا ترو زرنگتر از من لنگش کن ها بودند .
بعد شروع کردند به قلع وقمع مخالفین. بزبان دیگر بطور استراتزیک(ببخشید ز سه نقطه نداشتم بعدن برام مقاله ننویسین ) سازمان دادند، تشکل حتی نظامی درست کردند . خوبه یاد بگیریم .
حول محور خواسته های مشترک مردم میتوان جمع شد.مردم هزینه ها رو دادن ،راه مبارزه را از دل کار و زندگی خود پیدا کرده در آن آب وخاک زندگی و کار میکنند . در غیر اینصورت گوشت دم توپ خواهند شد ،برای سرنگونی گر تو بهتر میزنی برو تو بزن ! بقیه دنبالت بیان.

همه مردم ایران ۳۷سال است در حال مشاهده حاکمیت ایران هستن ،از قراءتی تا جنتی و موسوی، و... همه را میشناسند. بگذاریم مردم همین انتخابات غیر دموکراتیک را تمرین کنند .مصباح ودیگران صدقه سری منوشما کنار نرفتند ،وحداد عادل باید اجازه بگیرد اخر صف منتظره. خوب چکونه میشود شعار دوستانی که میگویند تااین حکومت کفن نشود وطن وطن نشود!
من امیدی به اسلام سیا سی شده ندارم. ولی به ریزش هرچه بیشترنیروهای ارتجاعی امیدوارم .مردم ما میتوانند از سیاست گله رمه ای خودشون رو نجات بدن .
تاریخ تحولات اجتماعی منتج به رعایت حتی حقوق شهروندی یکی دو روز نسیت .۳۷سال پیش توانایی جامعه ما قادر شد فقط این مثلن جمهوری ناقص را بوجود اورد ،نه بیشتر. این دگرگونیها بیتا بی کسی را نمیتا بد! راه درازی در پیش است ،سعی کنیم خارج ننوازیم.
فدایی،مجاهد،توده ای ودر مجموع طیف چپ چه نیرویی داشت؟ شما خواستاران کفن حکومت در زمان انقلاب ۵۷ کجا متشکل بودید ،چرا به تمام این مقصرین نگفتید کارشان ،محاسبا تشان اشتباهه ،مگر همه نیروی چپ بیشتر ازیک ملیون اغراق آمیز بود.؟ خوب اگر آنزمان وجود داشتید چرا شما کفن کنان همه ما نادانان را ره ننمودید؟ حالا هم دیر نشده،نیروهای Alternative کفن کن خود را راه بیاندا زید تشکلها واحزابتان را ببرید داخل ، تا بقیه بدنبال شما. نجات بدین ما نا دان ها را.
یا بگذارید نسل بعد از ما دمکراسی را فقط تمرین کنند .از کوزه همین میطراود.بگذاریم مردم به توان جمعی خود واقف شود. مردم اگر به خواستها یشان نرسند پنبه رفسنجانی ها زده خواهد شد.
در تبریز کسی در رستوران با اشتها چلو کباب میخورد که نخ گونی در بشقا ب برنج پیدا کرد،با قیافه ای حق به جانب ،گارسون رو صدا کرد که ای فلان فلان شده در برنج چرا نخ گونی در میاد. گارسون اول معذرت خواست بعد دید آتش طرف تنده.گفت با پولی که دادی میحواستی قا لیچه کرمان در بیاد.
۷٣۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " گرچه وصالش نه به کوشش دهند, آنقدر ای دل که توانی, بکوش ". حافظ
گرچه مشکل است فهماندن مفهوم " دموکراسی سلبی " به کسی که چامسکی ۸۷ ساله, سوسیالیست هوادار آنارکو- سندیکالیسم را این جور فهمیده باشد که بگوید " لطفن بدون پیشداوری مقایسه کنید حرف های چامسکی را با اتحاد جمهوریخواهان و دیگر مشوقین شرکت در انتخابات!! رژیم اسلامی. دقیقن یک حرف را نمیزنند؟ بخود نیست که چامسکی از موافقین پر و پا قرص حکومت اسلامی و حامی و پشت و پناه گنجی، حقیقت جو، کدیور (خط امامیان تبلیغ چی حکومت اسلامی - شعبه آمریکا)", و در کامنت دیگر, خود را کمونیست " سینه چاک" بداند ( کامنت های مقاله سندرز یا کلینتون؟ ), ولی همین قدر که لحن کلام ایشان عوض شده است نشان میدهد که خیلی هم نباید نا امید بود. از نوشتن کامنت در یک جمله طولانی , عذر میخواهم.
۷٣۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بهروز الف

عنوان : پاسخی به منتفدین!!
ابدا قصدی به نوشته های شخصی بنام "پیروز" ندارم چرا که پاسخ دادن به ایشان را اب کوبیدن در هاون میدانم. ضمنن اگر نوشته های ایشان را دنبال کنیم باید یک صلوات هم برای امام راحل بفرستیم
اما اقای البرز برای یادی آوری باید بگویم که این سخنان نفر اول منتخب حوزه تهران از آن
۲-۳ ماه پیش هست نه ۳۰ سال پیش که در رکاب امام راحل "خشونت" نمیکردند و هرشب صد ها ازاد انسان را اعدام نمیکردند. نکته دیگر اینکه بر طبق قوانین اسلام "تحول" نشان برگشت از دین و این عمل عین "مرتد" بودن هست. ایا شما میخواهید بگویید چاقو کشان و عربده کشان اصلاح طلب شده حالا "مرتد" شده اند؟ اگر چنین باشد حکم شان بر طبق نصح صریح قران مجید اعدام هست نه نماینده مجلس شدن. اینطور نیست. شراب ممکن است تحول پیدا کند و سرکه شود ولی مسلمین ناب محمدی اگر تحولی بکنند دست کشیدن از شکنجه و اعدام هست (آنه هم بخاطر پیر شدن) و شعار مرگ بر شیطان بززگ امریکا و انکلیس هست و پیوستن به صف چپاول گران و دزدان و ارسال میلیون دلار به انگلیس و آمریکا برای سرمایه گذاری و خرج زندگی اقازاده ها و گرفتن گرین کارت
۷٣۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۴       

    از : روزبه صالحی

عنوان : مردم تهران و جمهوری اسلامی برنده انتخابات۷ اسفند شدند
از نویسنده یادداشت سیاسی تشکر می کنم . ضمن اینکه برخی از مولفه های نوشته را تائید می کنم ولی نمی توانم با بخش هائی از یادداشت سیاسی همراه باشم. نویسنده یادداشت سیاسی درمولفه ۱ ادعا دارد که " در میان بازی گران انتخابات، همه خود را «برنده» می دانند. از آیت اله خامنه ای که هر چند در دل مغوم است، اما می تواند خود را با این ادعا تسلی دهد که رای مردم به نظام بوده و پیروزی تازه ای برای «مردم سالاری» دینی به بار آورده " . واقعیت حاکی از آن است که می توان اذعان داشت که سود بیشتر نتیجه انتخابات نصیب مردم تهران و رهبری گردید. گرچه آنچه که از صندوق آرا تهران درآمد پیش از آنکه رای ایجابی باشد جنبه سلبی داشت؛ چونکه در تهران عده ای از احتمال عواقب روی کارآمدن تندروهای اصولگرایان به لیست امید اصلاح طلبان رای دادند و رهبری را نیز باید برنده بازی دانست زیرا رهبر جمهوری اسلامی به خاطر فراخوان چند روز مانده به ۷ اسفند توانست سبب تهییج مردم برای مشارکت در انتخابات شود. درضمن اینکه هر جناح از حاکمیت چه اصلاح طلب یا اصولگرا که دست بالا را داشته باشد اجازه ندارد که خارج از مسیر تعیین شده حاکمیت و میثاق قانون اساسی جمهوری اسلامی حرکت نماید مسیری که از یال اساسی تمکین به اصل ولایت فقیه در راس می گذرد.
در مولفه دیگر یادداشت سیاسی آمده است " با انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ اصلاح طلبی در ایران بیشتر به «راست» چرخید" این امر نیز واقعیتی است که ناشی از رویکرد تمامیت حاکمیت جمهوری اسلامی به نئولیبرالیسم است که هر دو جناح در این مورد وحدت نظر دارند
سئوال این است که چرا ما بعنوان اپوزوسیون نتوانسته ایم نقش آشکاری در رویدادهای ایران داشته باشیم. مثلا به عنوان نمونه اپوزوسیون به شمول تمامی جریانات سخن از تحریم می زنند ولی مردم در نقطه مقابل ما حرکت می کند. باید باور کرد که مردم ایران علیرغم تمامی مشکلات احتماعی – اقتصادی راه حصول مطالبات را از طریق همراهی با حاکمیت می دانند
۷٣۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : رصا کاسپر

عنوان : گل همینجاست همینجا برقص
یکم.!طرح اول مقاله سوال برانگیز است.آیا سایت اخبار روز خود را به جبهه اسلام هراسی متعلق می بیند؟اگر نه پس آن طرح چیست اگر آری بهتر است در این رابطه اعلام نظری رسمی ارائه کند.
دوم!در جریان این انتخابات و عزل و رد های در پی آن چنین درصدی از صاحبان آرا را به صندوقها کشاندن با آن هیاهوی مخالفین در خارج و تلاشهای شبانه روزی بیت و تندروان رژیم برای سردرگم کردن ونا امید نمودن اصحاب رای آنهم فقط در سه روز ،دیگر شاهکار نام ننهادن و تبریک نگفتن نام دیگری نمیتوان بر آن نهاد.بهتر بود نویسنده بجای اعلامات بیت و یکی کردن هایهوی پیروزی بازندگان واقعی این انتخابات،انصاف را مراعات میکردند و مدال به سینه آنانی میزدند که در این بازی شطرنج جانانه شاه مات کردند.حتی به اعلام وزارت کشور پنجاه درصد ساکنین در این انتخابات شرکت نداشتند.سوای اینکه علاوه بر گفته بالا که ترویج و ترغیب برای شرکت در انتخابات زمان می خواهد وادوات خود .البته به حساب این سرمقاله رای سی درصدی ماری لو پن ،سند راسیست و فاشیست بودن صاحبان آن آرا ست ویا اینکه باید در همین انتخابات فرانسوی ها از شرکت در آن ""خیمه شب بازی""خودداری میکردند و با نشستن در خانه و جاده صافکنی قدرتگیری جبهه ملی فاشیستی فرانسه در خواب روزی غوطه ور میشدند که ""کل نظام نشانه است""؟؟
سوم!طرفداران مبارزه صرفا قهر آمیز در مقایسه با شرکت یا به گونه ای همراهی در انتخابات حتی به شیوه ای نیم بند، عجولانه تلاش می کنند تا ثابت کنند ،آن شیوه ای که در سی و اند سالی به جریان اوفتاده،نتیجه ای نداشته و آنچه هست همانست که بود.پرسیدنیست مگر شیوه دیگر که از خرداد ۶۰ و به سرکردگی مجاهدین به پیش برده شد،غیر از آنی بود که امروز تبلیغ میکنید؟
البته می توان انتظار داشت که پاسخ آن باشد آنها مجاهد بودند ما دیگریم.!بسیاری با نشان دادن عراق و سوریه و لیبی بدیدگاه من به آدرس غلطی رجوع میکنند.اگر بی تفاوتی در میان توده مردم و بی رغبتی در میان انان نسبت به شیوه های براندازانه مشاهده میشود نه بر اساس تجارب منطقه ای بلکه دقیقا حرکات خرابکارانه و زیانبارو نابخردانه مجاهدین ودر رقابت با آنان چپ در گذشته است.
چهارم!بایستی بار دیگر این سوال راتکرار کرد :کدامین نیرو و بر اساس کدام برنامه و سازمان؟اگر جناب رضا پهلوی و الباقی فرقه مجاهدین رجوی از براندازی سخن میرانند ،نیازی نیست تا برنامه و نیروی محرک آنان را تحلیل نمود.اقای مک کین ،نماینده چایخوران واشینگتن و دلارهای نفتی شیوخ منطقه برای صاف کردن جاده حاضر به یراقند.مرقوم بفرمایید نیروی پیش برنده و برانداز ""چپ "" برانداز کیست و بیزحمت تئوری آن طبقه مطرح را نیز اعلام بفرمائید تا بدون صغری کبری بافتن ما نیز بدانیم در کجای این مرقومات ایستاده ایم.هیچ!نوشتم هیچ چون بغیر از جمله پردازی و تکرار مکررات معلوم ""سوسیال""ایستی که فقط برای آموزشهای دانشگاهی بکار میاید،براندازان محترم طیف چپ تاکنون بدهکار طیف غیر برانداز چپ مانده اند.
۷٣۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : جوابی به آقای حمیدی!
۱.۱میلیون رای اضافه خبرگان نسبت به شورا را میتوان اینطور توضیح داد:

رای سربازان گمنام امام زمان به جنتی!

۲.به دین منوال میتوان از ۳ میلیون و اندی شرکت کنندگان در تهران نسبت به ۸ میلیون رای دهنده بالقوه به نتیجه شرکتی سلبی با مقیاس ۴۰ در صد رسید.
۷٣۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : اشتباه محض است، که دیگری را از ظن خود بررسی کنیم...
آقای الف گرامی، گرچه خودم را "سینه چاک" این یا آن نمیدانم، اما سعی می کنم در حدِ وُسعِ اندیشه ایم، برای سئوالاتت پاسخ بنویسم.

در باب و باره ی رواج "چند چهره ای، دروغ گویی، به نرخ روز نان خوردن و ...." در اجتماعمان حق کاملا به جانب شماست، و این امراض مُسری ریشه کن نخواهند شد، مگر آنکه بیماریهای سرطانی خودممیزی و ممیزی را به نحوی از انحاء از بنیاد ریشه کن کنیم.

اگر "شرکت در انتخابات !!" را (تعزیه اسلامی)" پنداشته، و در آن "نشان(ی) از تمرین دمکراسی!!!" نمی بینی"، لطفاً برایم بنویس، شما چگونه و به چه روشی میخواهی دموکراسی را، در جامعه ی استوار بر مبناهای استبدادیمان مرئی و مستقر کنی؟

اگر محمد رضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان نمی گفت: «... رفتار و کردار امام راحل (ره) را از روزهای اول خرداد سال ۴۳ تا بعد از پیروزی انقلاب را بررسی کنید متوجه می‌شوید که انقلاب ما هیچ‌گاه متوسل به خشونت نشده است...». انتظار داشتی چه می گفت. لابد منتظری ایشان به گونه ی شما از دموکراسی سخن بگوید تا اصلاح طلبش ببینی و بنامی؟!!!
این اشتباه محض است، که دیگری را از ظن خود بررسی کنیم، و نه از آن جایگاهی که آن فرد یا آن گروه در آن قرار دارد. اگر بخواهیم آقای عارف را در قیاس با افکار آقای الف بسنجیم، در آقای عارف هیچ نشانی از تحول وجود ندارد. اما هنگام سنجیدنِ آقای عارف با آقایان مصباح-جنتی به یقین نشانه های ضعیفی از تحول خواهی را میتوان در آقای عارف دید.

اعدام های دهها هزاری سالهای ۶۰ را نه میشود فراموش کرد، و نه میتوان بخشید. برای رسیدگی به جرائم و جنایات انجام شده در دهه ی خونین شصت و در مجموع جنایات قضایی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، محیط زیستی و... ج.ا. در سی و هفت ساله ی اخیر نیازمند وجودِ دستگاههای دموکراتیک در کشور هستیم. و این دستگاهها را نه میشود از جایی خرید، نه میشود آنها را از دستانِ سبز، بنفش، سرخ و یا شهزاده ای هدیه گرفت.

تلاشهای انجام یافته در صد و نه ساله ی اخیر، علیرغم سترگی و تجربیات غنی آنها، فاقد تلاش در جهتِ ایجاد جبهه ای وسیع بر مبنای فراگیرترین خواستها و مطالبات بوده است. در دهه ی سی تلاشهایی واقعی از سویِ زنده یاد مصدق و یارانش در جهت ایجاد چنین جبهه ای صورت گرفت و جبهه ای به نام جبهه ی ملی ایران از میان آن تلاشها شکفت. اما متأسفانه آن جبهه در مسیر رشدش از موازین جبهه ای عدول و در سمت تبدیل شدن به یک حزب، حزبی که تحمل وجود آراء مختلف را در درون خود ندارد، حرکت کرد.
۷٣۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " سینه چاک تحریم انتخابات "
قابل توجه " سینه چاک تحریم انتخابات " جناب بهروز الف.,
ظاهرا زمانی که قوه درک کاهش می یابد, چاک دهان کشیده میشود. امید که بعد از تکرار مکرر, بتوان این موضوع را برای ایشان قابل فهم نمود که شرکت در انتخابات به معنی تائید کاندید های استصوابی نیست و میتوان با رای منفی به آنها, وظیفه دمکراتیک خود را انجام داد. پنهان شدن در صندوق خانه تحریم و نقش مرده بازی کردن تمرین دمکراسی نیست, تمرین بیهودگی ست.
۷٣۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بهروز الف

عنوان : قابل توجه سینه چاکان شرکت در انتخابات!!!
چند چهره ای، دروغ گویی، نرخ نان بروز خوردن و .... دیگر تنها نشان از فرهنگ اسلامی ندارد بل نشان از جا افتاده گی آن و آلوده کردن گران جامعه ایران دارد. طرفداران این فرهنگ ادعا میکنند که شرکت در انتخابات !! (تعزیه اسلامی) نشان از تمرین دمکراسی!!! و شکست "تند رو" ها دارد و جامعه ایران میتواند تحت سیاست قطره چکانی به رهبری رفسنجانی-خاتمی همزمان با "ظهور مهدی" به خوشبختی برسد. برای نشان دادن بیهوده گویی-پنداری این جماعت، گفته ای از "نفر اول" انتخابی حوزه تهران که اصلاح طلب هست را این جا میاورم:
محمد رضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان در همایش «چالش‌های رفع خشونت از نظام بین‌الملل» گفت: «انتخاب عنوان مقابله با خشونت یا جهان عاری از خشونت ریشه در انقلاب دارد. ما اعتقاد داریم انقلاب ما فرهنگی‌ترین انقلاب دنیا بود. شما رفتار و کردار امام راحل (ره) را از روزهای اول خرداد سال ۴۳ تا بعد از پیروزی انقلاب را بررسی کنید متوجه می‌شوید که انقلاب ما هیچ‌گاه متوسل به خشونت نشده است.»
آیا این گفته نشان از وقاحت اسلامی عارف ندارد؟ سینه چاکان اصلاح طلب ایا توجیهی برای این وقاحت محض دارند؟ ایا اینان با حمایت از اصلاح طلب ها (بطور کلی از رژیم جنایتکار اسلامی) موافق اعدام های دهها هزاری سالهای ۶۰ نیستند؟
۷٣۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سطری که گویای همه چیز است
بایدگفت:این قسمت از بند(۱)یعنی:« در میان بازی گران انتخابات همه خودرا برنده می دانند ازآیت اله خامنه ای که هر چند در دل"مغموم است".....»گویای این مطلب است؛که فقط مردم آزادی خواه برنده شده اند چون عملکردشان بگونه ای بوده که مظهر نهاد استبدادی یعنی ولی فقیه دچار غمی سنگین شده که می تواند نشان از وحشتش تا هنگام مرگش باشد و حتی بعد از مرگش. با این آورده از نوشتار می توان نتیجه گرفت:اگر آنهایی که شرکت نکرده اند شرکت می کردند؛مغمومیت ولی فقیه را دو چندان می کردند. پس آن شرکت نکرده ها در این منطق بازنده بحساب می آیند. گاهی وقتها نوشتار بگونه ایست که همان سطر اول همه چیز را می گوید نیاز به خواندن بقیه آن نیست اگر به دلیل بیکاری بقیه آن خوانده شود ومتوجه شوی بقیه مطالب بگونه ایست همان سطراول وکلیدی آنرا خنثی می کند در نهایت نتیجه می گیری نوشتار می تواند یک شاهکار ادبی بحساب آید.
۷٣۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : Ali Karimi

عنوان : شگفتی ها و چرخه ی هنجار ها
هر رویدادی در این سرزمین با پدیداری یک شگفتی دیگر پایان می پذیرد. آن شگفتی که هم پای در تنگنای پیشین دارد و هم سر در سودای پیش رو.
گویی زنجیره ی نابهنجاری ها، راز پیوستگی آنان و بازیافت قدرت از سوی آمران است. امری که راه بازگشت را بی آنکه رونده ای باشد، می گشاید، و دروازه ی آرمانخواهی را تا مدت ها می بندد، تا مردمان به زندگی آرام خود بازگردند و چرخه ی هنجارها بی بازگشت بماند.
۷٣۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : این پیام انتخابات است.
شرکت در انتخابات با ۵۰ درصد در تهران و ۶۰ در صد در کلّ کشور "آمار داده شده‌ تأیید نشده"

به معنی‌ آن است که تقریباً نصف مردم به نظام ولایت و دنبالچه جمهوری اسلامی اش نه‌ گفته‌اند.

اکثریت نصف دیگر با شرکت "سلبی" به ولایت نه‌ گفتند و دوم را شاید تأیید !

یعنی‌ اکثریت قوی "شاید ۸۰ درصد"مردم به آقای ولی‌ نه‌ گفته اند.

حالا چه؟ سوالی است که جلوی چشمان نظام عربی‌ می‌رقصد.

جناح پیروز میداند که مشکل رهبر است یا میبایست او را بر کنار کند و یا ضعیف!

شانسش را دارند :آیا جراتش را هم دارند؟
۷٣۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : م حمیدی

عنوان : مجلس خبرگان
خوب است برای این سئوال هم پاسخی پیداکرد که چرا آرای مردم برای خبرگان در تهران بیشتر آرای مردم به مجلس بوده است.
۷٣۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : mohsen اقا

عنوان : امار مجلس نهم
امار مجلس نهم ساختگی بود وقابل استناد نمی باشد
۷٣۰۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : hafy haaji

عنوان : پسا فرجام انتخابات
من در انتخابات شرکت کردم و به سید حسن خمسنی رای دادم. رایم را باطل اعلام نخواهند کارچر؟ انگاه یادگارامام را باطل کرده اند. امام راو شورای نگهبانش. پس درستی نظرات مخالفین را تایید کرده ان.
۷٣۰۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : عظیم هاشمی

عنوان : تلاش برای سازمانیابی
بدرستی به مهمترین موضوع یعنی تلاش برای سازمانیابی آن خیل عظیمی که در نمایش صندوقی رزیم شرکت نکردند اشاره نموده اید، در واقع پیشروان کارگری و فعالین اجتماعی اگر بخشی از این انسانهایی که همواره به نمایشهای رژیم نه گفته اند را بتوانند سازمانیابی نمایند خودمی تواندباعث بحرکت در امدن کل جامعه گردد. همینجا یادآوری کنم که این آمار ارائه شده از طرف رژیم را نمی توان واقعی دانست و با یک محاسبه ساده به غیر واقعی بودن آن می توانیم پی ببریم (در مطلب کوتاهی که نوشته ام و در ستون مقاله های دریافتی چاپ شده است یک چنین محاسبه ای در مورد تهران انجام داده ام ) در نتیجه آمارهای رژیم چگونه می تواند در حرکت و یا تحلیلهای ما اثری بر جای گذارد.
یک یاد اوری : لطفا اگر امکان دارد کلمه "مغموم" را در متن تصحیح کنید چون مغوم نوشته شده است.
۷٣۰۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : پاسخ
جناب باغبان, اطلاعات من از نظام بیش از اطلاعات شما نیست و دریافت من برپایه گمان و حدس استوار است. جواب قطعی سوالات شما را باید جمهوری اسلامی بدهد ولی مطابق درک من از اوضاع:
۱- هیچ نظام خود کامه ای حاضر به دخالت دیگران در امور خود نیست به ویژه اگر دیگران را دشمن بداند. جمهوری اسلامی, سازمان ملل و تشکیلات و مقامات انتخابی آنرا با شواهد قانع کننده ای, دست نشانده " غرب " میداند.
۲- در این باره حرفی ندارم.
۳- جمله " ....پاسخ به این پرسش مهم است که چرا علیرغم بسیج همگانی که این بار صورت گرفت، میزان مشارکت به نسبت آن «دوران فترت» افت کرد؟ " نقل قول از مقاله است نه از من و میتواند دلیل درستی شمارش آرا باشد. با تشکر, موفق باشید.
۷٣۰٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : محسن

عنوان : اپوزیسیون در کنار مردم یا بی توجه به آنان؟
دستاوردهای شرکت مردم کم نبودند، آنها را ارج نهید و مردم را تحقیر نکنید!
شکفتن امید در دل ها، نمایان شدن شجاعت مدنی در فضای مجازیِ تحت کنترل حکومت و حتی در خیابان (نمونه هو کردن لات بهارستان (کوچک زاده) در مقابل محل اخذ رای)، جان یافتن اعتماد بنفسی مثال زدنی، آنجا که مردم متحد به قدرت خود پی بردند تا جایی که حتی در شرایط تیره و تاری که حاکمیت فراهم کرده بود تا مو لای درز نقشه هایش نرود، مردم یکپارچه آنها را خنثی کردند.
ثبت جهانی "نه" ای بزرگ تر از همه "نه" هایی که به ارتجاع گفته بودند را اینگونه ناچیز شماردن و تحقیر کردن، این سوال را در ذهن شکل می دهد که اگر این اپوزیسیون دل در راه مردم می داشت، می توانست چنین کند؟ یا اینکه "مرغ یک پای تحریم" (که همان یکی هم لنگ است) مهمتر از تغییر (حتی اندک) وضع مردم و روحیه جامعه برا ی پیگیری مطالباتش است؟
بسیاری از مردم با وجدانی راحت به قاتلان رای ندادند. اما آنجا که تشخیص دادند که گویا تاریخ مصرف آنها نزد قدرت بپایان رسیده، از آنها استفاده کردند تا لیست مورد نظرحکومت را پشت درهای مجلس بنشانند و اثبات کنند که مردم قادرند، توطئه ها و نقشه های قدرت را نقش برآب کنند. با دلی چرکین نام آنها را روی برگ رای نوشتند تا ثابت کنند که قدرت مردم نادیده گرفتنی نیست. آیا این پیروزی اندکی است؟
مردم بدون تشکل، بدون تریبون های آنچنانی، تنها از طریق امکانات ارتباطی مجازی بسیج شدند و از تنها گزینه های ممکن استفاده کردند تا به ولی فقیه نه بگویند! اپوزیسیونی یا فردی که ادعا کند این کار مردم تایید ولایت فقیه بود، آیا واقعا مردمی است؟ یا اینکه بازنده "بدی" در حد کیهان و صادق لاریجانی؟ متاسفم، اما مثال بهتری ندارم.
بجای آنکه با مردم همصدا شده و به رسا تر شدن این ندای آنان کمک کنند که ما به کسی چک سفید نداده ایم و مطالباتی داریم بسیار زیاد و حاد که شما (حکومت) هم آنها را می شناسید، دائی جان ناپلئون وار آیه یاس می خوانند و در دل ها تردید ایجاد می کنند که انگار واقعا معتقدند اگر بجای ۳۸ درصد ۴۵ درصد در خانه می نشستند، و یزدی و مصباح و حداد و امثالهم به مجلس می رفتند بهتر می شد.
علیرغم تمامی دستاوردهایی که در بالا برشمردم، آیا بیرون کردن ۸۰ درصد نمایندگان مجلس نهم و اخراج رئیس مجلس خبرگان و تئوریسین خشونت از مجلس خبرگان و بی آبرو و ذلیل کردن دبیر شورای نگهبان ارزش این شرکت را نداشت؟
۷٣۰٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بهنام باغبان

عنوان : کسی که حسابش پاک هست، از محساب چه باک هست
اقای پیروز(peerooz)
۱- نوشته شما درست ! هیج کس به یقین ،،،
اما سوْال اینجاست، چرا سران حکومت و جمهوری اسلامی هیچ وقت حاضر نیستند و نشدند، که سازمانها و ارکانهای بی طرف بین الملی و سازمان ملل به انتخابات نظارت داشته و بر صحت و سالم بودن انتخابات نظارت داشته باشند
۲. امار که تا حال نظام از انتخابات داده، به صورت درصد از ۵۰ به بالا بوده، و بارها بنوعی کفتند در صد بالا مورد قبول ماست. حال چرا کمتراز ۵۰ درصد پایین نبود، حدس و کمان من این هست ، نظام به مشروعیت نیاز دارد. بخاطر همین هر بار رهبر جمهوری اسلامی ایران اسرار دارد، برای مشروعیت نظام حتی از مخالفین نظام می خواهد بیاین پای صندوق های رای.
۳- شما بیان می کنید: ....چرا علیرغم بسیج همگانی که این بار صورت گرفت گرفت، میزان مشارکت به نسبت ان "دوران فترت" افت کرد؟
به نظرم من:
- بستگی به تصمیم نظام دارد و یا "مهندسی" و اری جمع شده داره و ،،. مثلاً نظام در انتخابات ۸۸ شرایط را وقتی به نعف نمی دید. وقتی دید از صندوقهاان چیزی که می خواد در نمی أید و تعداد رای دهندگان بالاتر از انچه حدس می زید هست، بر حسب مهندسی دوست نداشت، ارای زیاد خواند بشه. بیشتر صندوقها را قبل وقت موعد بست. شما می تواند مراجع کنید به ویدیوهای که بعد از جریان و سرکوب ۸۸ منتشر شده دراینترنت. و مصاحبه ها انجام شده، پس بنابر این در ان شرایط براش شوار بود و یا امکان جا بجای أرا را نداشت، با وجود این نتوستند مردم را به بی راهه بکشند، تقلب لول رفت، و صد در صد از ان تجربه برای انتخابات بعدی استفاده می کنند .
ولی در انتخابات اخیر یعنی ۷ اسفند ، به علت استقبال کم نسبت به ۸۸ حاضر شدند، تا ساعت ۱۱:۴۵ شب در تهران تمام و یا بیشتر حوزهای انتخاباتی باز بگذارند.
حالا اگر رَآه حل بخواهیم در مورد سالم بودن انتخابات پیشنهاد من این هست. نظام جمهوری اسلامی قبول و یا وادار بشه هیتهای بطرف و بین المللی بر انتخابات نظارت داشته و سالم بودن ان تأیید بکنند.
وگرنه من و شما هر بار باید این بحث را باید داشته ، کدام مرجع درست می کوید کدام مرجع نادرست.
- شما در سوْال دیکه مطرح می کنید: و ایا این خود دلیل ان نیست که شمارش ارای انتخابات تا حدودی درست انجام شده؟ من سوْال شما را اول با یک سوْال سعی می کنم جواب بدم، ایا نظام دوست و مایل هست که بیاید اعلام بکنه ۴۵ در صد در تهران مشارکت کردند؟ اعلام ۴۵ درصد ایا همان دقدقه نظام نیست؟ یعنی مشروعیت زیر سوْال نمی رود؟.
اینکه شما می گوید تا "حدود" این حدود در اینجا خیلی تأثیر گذاره. کاهی۱.۵درصد"حدود"تأثیرگذارباشه.
موفق باشید
۷٣۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : یا رب آن زاهد خود بین که بجز عیب ندید - دود آهیش در آئینه ادراک انداز. حافظ.
خرچنگ وار که راه رفتنش پس پس است از آخر به اول شروع کنم.

می فرمایند " این انتخابات سرکردگی راست ترین جناح ها در اردوی «اصلاح طلبان» را قطعیت بخشید و مفهوم اصلاح طلبی رادیکال که با دو خرداد شروع شد را به بیشتر بایگانی خواهد برد.", گویی که در شله زرد نخود دیده اند. آیا از ده سال پیش تا کنون اروپا به چپ گرائیده است یا به راست؟ هند که رهبر جهان سوم بود چطور؟ ژاپن با آن عظمت اقتصادی امروزه کجاست؟ در آمریکا فرق بین جمهوری خواهان و دمکرات ها به چند تفاوت جزئی و درعین حال مهم تقلیل یافته است (مقاله نوام چامسکی در صفحه اول اخبار روز نمونه خوبی ست که متاسفانه کامنت من در باره آن منتشر نشد). یعنی آنچه در ایران میگذرد نمونه ای از اوضاع دنیاست, "نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد".

هیچ کس به یقین به ویژه " اوپوزیسیون " خارج نشین از آمار واقعی انتخابات آگاه نیست و اینکه " ....پاسخ به این پرسش مهم است که چرا علیرغم بسیج همگانی که این بار صورت گرفت، میزان مشارکت به نسبت آن «دوران فترت» افت کرد؟ ", یعنی اگر انتخابات صد در صد تقلبی بود آیا رژیم شعور آنرا نداشت که " میزان مشارکت " را بالا ببرد؟ و آیا این خود دلیل آن نیست که شمارش آرای انتخابات تا حدودی درست انجام شده است؟

آیا کسی میداند که چرا مثلا در آمریکا نسبت مشارکت در انتخابات حدود ۵۰ در صد است که بدانیم ۴۰ در صدی که در ایران شرکت نکرده اند تحریمیان فعال بوده اند؟

آنچه مسلم است اینکه ظاهرا ۶۰ در صد مردم به وظیفه دموکراسی خود عمل کرده و چراغ امید دموکراسی را روشن نگاه داشته اند و در مقایسه با آنچه که در بسیاری از نقاط دنیا میگذرد این نقطه امید ماست.
۷٣۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : شاید غیر واقعی به نظر آید...
آقای ایزدی گرامی، شاید غیر واقعی به نظر آید، اما واقعیت است، قدرت واژه ای به نام ولایت مطلقه ی فقیه با پس افتادن امثال یزدی و مصباح کم قدرتتر شده است.

امروز واژه هایی چون مردمسالاری، دموکراسی از زبانِ عقب افتاده ترین نیروی استبداد حاکم آقای احمد جنتی هم خط در میان شنیده میشود. و....

اگر اپوزیسیون بتواند به همه ی این تحولات واقعی در جامعه، اتحادِ همه ی نیروهایش بر مبنای فراگیرترین خواستها و مطالبات مردمان ایران را بیفزاید، دیری نخواهد پائید که شاهد تولد دموکراسی ایرانی در کشورمان باشیم.
۷٣۰۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : اصغر ایزدی

عنوان : اصل ولایت فقیه
در این مقاله یک نکته مهم ذکر نشده است: شرکت درانتخابات مجلس خبرگان، فقط مبتنی بر رای(مشارکت )سلبی نبود، ویژگی منحصر بفرد آن تائیدی بر اصل ولایت فقیه بود! این آن حقیقتی است که ،بدون استثنا، هیچیک از طرفداران مشارکت و دادن رای سلبی، به آن اعتراف نمی کنند؛ آیا آن ها از به زبان آوردن آن، احساس شرم می کنند؟
۷٣۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : آفریده شدن نشاط و زندگی در کشور ...
با اعتبار یافتن مجدد دولت آقای روحانی پس از انتخابات هفتم اسفند، بهانه ی دخالت و لشکرکشی بیگانه به کشور حذف شده است. و دلایل مسلمش هم صف نمایندگان دول اروپایی برای عقد قرارداد با کشور است.

امروز وقت آن فرا رسیده تا مردمان کشور و گروههای مختلف اپوزیسیون در اتحاد با یکدیگر اعتصاب ژاپنی راه بیندازند. گویا هنوز هم در ژاپن رسم است، که به هنگام اعتراض بازوبند اعتراضی به بازوان بسته و ضمن اعلام اعتراض تولید را نمی خوابانند.
حال کشور ما نه ژاپن است، و نه مناسبات جاری در آن شباهتی به مناسبات جاری در ژاپن دارد. اما مردمان ما در اتحاد خود با یکدیگر میتوانند، و باید دولت روحانی را تحت فشار آشکار و مستقیم برای انجام وعده هایش در باره ی محیط زیست، کارآفرینی برای جوانان و... قرار دهند.

اپوزیسیون نمیتواند نقش آشکاری در آفریده شدن نشاط و زندگی در کشور داشته باشد، مگر آنکه بتواند بر سر فراگیرترین خواستها و مطالبات مردمان ایران جبهه ای مشترک پی بریزد.
۷٣۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴