پوری سلطانی؛ مادر کتابداری نوین ایران - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : آفتاب عالمِ دریا وَشان - آفتابیست از زمین تا کهکشان ... سلام بر شما جناب غلامرضا امیرخانی. دیروز فرصت
نکردم مطلب شما را بخوانم. امروز خواندم. به آن زن خدمتگزار وطن همیشه ارادت خاص داشته ام. نه فقط بخاطر اینکه رفیق من است بلکه هم بخاطر اینکه بسیار بزرگوار و بزرگ بود، و ما خامان فراوان از او آموختیم سوختن را؛ روشنی بخشیدن را؛ نیک درخشیدن را. و همین ویژگی های ایشان باعث شد که خدمتی ویژه به میهن نماید. ذاتن انسانی سرکشم؛ ولی همیشه در برابر بزرگان تاریخ و شهدای راه آزادی و عدالت ایران و جهان سر تعظیم فرو آورده ام بی قید و شرط - بی آنکه نگاه کنم از کجای جهان آمده اند.

در ضمن بخشی از مقاله ی «دویچه وِلِه» را در «وَشتن واژه ها» نهادم و از خود بر آن از جمله اینگونه افزودم:
«امروز در میهن و سراسر جهان، سد ها سایت، وبلاگ، رادیو، تلویزین و نشریه در مورد آن زن خدمتگزارِ دانش و فرهنگ نوشتند و گفتند. بسیاری خاطراتی از او را شورانگیز بیان نمودند. خیلی از شاگردانش در سرتاسر جهان، هرجا که بودند با بیقراری از او یاد کردند. به امروز، به جرأت می شد گفت، «روز پوری».

و چند بیتی، از دویست بیتی که در همین هفته در وبگاه «وَشتَن واژه ها» منتشر خواهم کرد.

...
چون ز کوه آتش افشانان شوی - آیی و در خانه ی جانان شوی

چشم تو دریا نشان گردد همه - در سکوتت خلق بیند همهمه

دست تو در راه شیری گم شده - روشنی با دیده ات مفهوم شده

در زمستان ها چو غنچه می زنی - چون بهاری در کمانچه می زنی

چار فصل ات را بهاری دیده ام - از صدایت بوی گل بشنیده ام

از کلامت خوشه ریزد در نظر - خُور گردی، خُور گردی هر گذر

روشنایی همچو باران بهار - در دلِ عشاق مانی یادگار
...
۷۰۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۴       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : پوری با اینکه در دریای مرتضی غرق شد؛ ولی آنقدر لایق و بزرگ بود که مردم او را پیوسته همنشین دریا دیدند.
چو گل های اناری بر درختش
که پیوستی به جان و رخت و بختش
...
۷۰۹۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۴