خون و خاکستر - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
  
    از : ‫البرز

عنوان : ‫رنگ و صدای شادی
‫تقدیم به دگرگونی و دیگر شدن، بی آنکه خود، فراموش شده باشد. همان خودی که حاصل، دیگر شدن است. شدنی، که ‫سکون و جمود نمیشناسد، و تا بی نهایت مملو از تحرک و شادابی است.

‫‫بس که از اندوه،
‫گفتم،
‫گفتی،
‫گفت،
‫رنگ و صدای شادی، شد فراموش

دیروز در صدای چکاچک،
‫و برق لبان تیز خنجرها،
‫حریفان زخم داشتند،
‫گاه از سینه،
‫گاه از پهلو،
‫و گاه از پشت.

آنچه ‫امروز باقی است،
جای زخمها،
‫و خارش است و خارش.

‫از اندوه و زخم گفته ایم،
‫اندوه و زخم یافته ایم.
‫بیاییم از شادی بگوییم،
‫شاید شادی بیابیم.

‫البرز
۶۶۴۷۰ - تاریخ انتشار : ٨ بهمن ۱٣۹٣