سازمان فداییان خلق (اکثریت): چالش "کرد"، نگاه به صحنه و مواضع ما - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : ‫البرز

عنوان : طرحی جامع و تا حدِ ممکن در بر گیرنده تمامی نظرات برسد
آقای قدیمی گرامی، میتوانم به جرعت بگویم، که با بسیاری از نکات خوبی که در رابطه با مواضع هیئت اجرائی سیاسی سازمان ‫فدائیان خلق ایران (اکثریت) و‫ پیرامون ‫معضلات ملی قومی کشور بیان داشته ای، توافق دارم.
‫‫
‫واز جایی که بیانیه حاضر خود سندی است آشکار، بر اینکه هیئت اجرائی سیاسی ‫سازمان محترم فدائیان خلق ایران (اکثریت)، ترس و مماشات با طرحهای نسنجیده که دورنمایی بیش از حدِ نوک دماغ ندارند را به کناری گذاشته، و در صدد است‫، که با دامن زدن به بحثهای اصولی پیرامون تمامی طرحها، به طرحی جامع و تا حدِ ممکن در بر گیرنده تمامی نظرات برسد،
از این هیئت محترم‫ انتظار دارم ‫‫در این بحثِ مفید، که خود بانی اش بوده‫، شرکت و نظر خود را در رابطه با نکاتِ مورد نظر ‫آقای قدیمی، ‫و نیز مسائل مطرحه در یادداشت قبلی اینجانب، را بیان دارد.

‫اما وقتی شما (‫آقای قدیمی) مینویسی، «...اگر مشکل فقط زبان و آموزش به زبان مادری است که آن را به سادگی هر عقل سلیمی میپذیرد...» به نظر می رسد، شما قصدِ آن داری، که‫ سهواً‫ گوش و چشم خود‫ را بر همه ادعاهای موجود‫ بر علیه همین موضوع ظاهراً ساده ببندی.
همین موضوع ساده و اهمیت ندادن به آن از جانبِ ارباب اداره جامعه در طول سده گذشته، اسباب رشد فرهنگ ملی گرائی را در جهت منفی آن، یعنی پیدایش افراطی گرائی را موجب شده است.
۶۲۹۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : علی قدیمی

عنوان : قدم های سنجیده در راه انقراض نسنجیده
اینکه چرا در سرتاسر اعلامیه فدائیان نامی از تمامیت ارضی ایران برده نمیشود خود جای پرسش دارد.
ادعا شده است که :
موضوع رفع ستم از مردمان کرد، معضلی است دیرینه هم در ایران ما و هم فرا کشور ما)

هیچ ستمی فقط متوجه مردم ویژه ای نبوده بلکه ستم و نابرابری در همه زمینه ها اصلی منفی برای همه مردم ایران از دیرباز وجود داشته و دارد .
جریانات کرد از اغاز جنگ دوم تا کنون هرگز در چها رچوب قانون اساسی سابق و همراه با ایران قدمی بر نداشته اند.

انچه فدائیان در باره سرنوشت و چهار پاره گی مردمان کرد پذیرفته اند باید در چند پاره گی اذربایجان ایران و اران یعنی کشور اذربایجان انسوی رود ارس و بلوچهای ایران و پاکستان و اعراب ساکن ایران و ترکمنها بپذیرند و نتیجه ان از هم اکنون روشن است وهیچ دولتی در منطقه تن به این جداسری ها نخواهد داد.

بنا بر ادعای فدائیان که خود را سازمانی چپ و دمکرات تعریف می کند اگر همه این مردمان ستم زده راه خود مختار ی و جدائی از ایران در پیش گیرند اهداف سازمان در کجای این کشور میخواهد عملی شود؟
وقتی کردستانی وجود نداشته باشد و یا اذربایجانی و یا خوزستانی دیگر فضای تبلیغی وعملی شدن شعار های چپ و ایجاد سوسیالیسم و حاکمیت طبقه کار گر
در عمل وجود ندارد .به دیگر سخن کومونیستهای فدائی داوطلبانه میپذیرند که در کوردستان و اذر بایجان روابط سرمایه داری حاکم باشد که با دست خود بوجود اوردند در حالیکه خود در شهر تهران وحومه تبلیغ سوسیالیسم میکنند.

اگر مشکل فقط زبان و اموزش به زبان مادری است که انرا به سادگی هر عقل سلیمی میپذیرد ولی فراتر از ان یعنی به هم ریختن نقشه خاورمیانه و باز شدن پای قدرتهای خارجی به این کشور ها.
بوجود اوردن کشور نوبنیاد کورد از چهار کشور ایران وترکیه عراق و سوریه و شوروی سابق نیازمند جنگی هولناک خواهد بود که از توان مردم کورد چها رکشور بر نمی اید و راه به جائی نخواهد برد.
۶۲۹٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : راه چیست و چاره چیست
خانم آزاده سپهری گرامی، از جایی که، طی این شش خط انشاء خود، جای سالمی برای هیچ نیرویی از نیروهای فعال جامعه ایرانی باقی ‫نگذاشته و هریک را به سببی دستیار جنایتکاران قلمداد کرده ای‫، میشود از شما خواهش کرد، که بر من و دیگر ره گم کرده گان منت گذاشته و بفرمائید،‫ راه چیست و چاره چیست
۶۲۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹٣       

    از : آزاده سپهری

عنوان : چرا با شرمندگی؟!
این همه از حقوق مردم کُرد گفته اید تا آخرش پایبندی خود به نظام جمهوری اسلامی به ریاست جمهوری روحانی را اعلام کنید و از تمامیت ارضی دفاع کنید؟

حالا قابل فهم است که هر فرد و جریانی روش نمی شود علنا و رسما از جنایتکاران دفاع کند، ولی دیگر چرا حتی از به کار بردن اصطلاح "تمامیت ارضی" می ترسید، وقتی که هدف اصلی بیانیه تان فقط اعلام همین بوده که برای شما تمامیت ارضی مهمتر از حقوق کُردها و حتی کل ایرانیان است؟!
۶۲۹۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : چالش معضلات قومی ملی را تبدیل به نقطه قوت کشور در جهتِ نیل به مردمسالاری نمایند
ضمن تشکر از هئیت سیاسی اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) بواسطه قدم گذاشتن آشکار در صحنه معضلات قومی ملی کشور، از طریق انتشار دادن این بیانیه،
‫باشد که در سایه طرح بحثهایی‫ اینچنینی، ‫نیروهای فعال ایرانی بتوانند ‫به اقداماتِ مشترکِ نشأت گرفته از تاریخ واقعی کشور‫، درایت و منطق رسیده، و‫ چالش معضلات قومی ملی را تبدیل به نقطه قوت کشور در جهتِ نیل به مردمسالاری نمایند.

‫وقتی در بند یکِ، بخش نگاه به صحنه، به هر دلیل از اشاره به ضعف صفویه خودداری میشود، ‫اما‫ به درستی به نقش فروپاشی امپراتوری عثمانی و در پی آمد آغاز ‫دولت ملت سازی های مدرن در منطقه، به‫ ابراز هویت ملی و تحقق خواست خودبودگی کردی، اشاره میشود.
‫اما آنچه از گفتار تاریخ، از بند یک ‫این بخش ناگفته برجای می ماند، این است که، تا قبل از وقوع دولت ملت سازی های مدرن، و در زمان اقتدار صفویه و عثمانی‫،‫‫ هر یک از احاد کرد زبان منطقه، تحت عشیره و قبیله خود بوده، ‫و خوانین قبایل مختلف، کاملا مجزا و مستقل ‫از یکدیگر، و پس ‫از پرداخت مالیات یا خراج به حکومت مرکزی، حق داشتند هر بلایی را که میخواهند سر رعیت تحت فرمان خود بیاورند.

با توجه به آنچه که فوقا در باره‫، بند یک بخش نگاه به صحنه آمده است، وقتی در ‫بند یک بخش مواضع ما، صریحا اعلام میشود،«...‫نفی ‫و نقض حقوق ملی کرد توسط هر نوع ملی گرایی دیگر را رد می کنیم.» ‫این جمله از مواضع، حاوی تناقضاتی است. ‫این جمله در بطن خود حاوی و خواستار حقوق برابر برای همه مردم است، اما وقتی حقوق ملی کرد را در جایگاهی ویژه می نشاند، هم دسترسی مردم کرد را‫ به حقوق ملی خود دچار اشکال می کند، و هم دیگر مردم را دچار بلاتکلیفی. ‫به عنوان مثال حکایاتی که اکنون در عراق جریان دارد، نشانگر مشخصی از بلاتکلیفی مردم است. و در چنین بلاتکلیفی هایی نه دموکراسی، بل استبداد است که به رشد خود ادامه می دهد

در بند هشتم مواضع ما، سعی در تبیین و تعریف جنبش کرد شده است، اما باید روی دیگر واقعیات را هم مورد توجه قرار داده و گفت، هر چند که شاید به مذاق برخی خوش نیاید،‫ اما ‫‫واقعیت این است، ‫که برخی از روشنفکران با متهم کردن مخالفین خود به تأیید دولت ملت سازی های کژ و آمرانه، خود نهایت سعی و تلاششان را بر این نهاده اند،‫‫ تا از قبایل و عشیره هایی که حتی زبان کردی را به گونه هایی‫ بسیار متفاوت سخن گفته‫ و در آداب و رسوم تفاوتهایی چشمگیر دارند‫، ‫به ضرب و زور کلماتِ آراسته، کنار هم چیده و آنها را به عنوان یک ملت یکپارچه‫ به خورد خود و دیگران بدهند.

در بند ششم مواضع ما، خبری از پشتک و وارو زدنها و عملیات محیرالعقول اکروباتیسم نیست.‫ ‫بر این بند عقل نشأت گرفته از تجربه و تاریخ واقعی کشور حاکم است.
در این بند به شکلی کاملا منطقی مطرح میشود‫، که ‫علیرغم تمامی تحولاتی که در منطقه بوقوع پیوسته،‫ بواسطه تاریخ خاص هر یک از چهار کشور یعنی ایران، ترکیه، عراق و سوریه‫‫، هنوز هم، «....حقوق دموکراتیک مردم کرد...»، [ترک، ترکمن، ‫عرب، فارس و ....]‫ نه از راه «...انفرادمنشی...»،‫ بل از ‫طریق «...هم پیوندی ناگزیر آن با مبارزه دموکراتیک سراسری...» کشور تأمین خواهد شد.
‫پایبندی به مفاد این بند و گسترش مفهوم آن در بحثهای مربوط به معضلات قومی ملی کشور، میتواند منبع موثری در جهتِ تبدیل نمودن معضلات و چالشهای قومی ملی کشور به یکی از نقاط قوت آن باشد.
۶۲۹۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹٣