چهره ی سیاه کابینه ی روحانی - مرتضی صادقی

نظرات دیگران
  
    از : صادق کار

عنوان : آنروز که بدون قید و شرط رای دادید
آنهایی که بدون قید و شرط با پشت کردن به رهبران و مطالبات جنبش از روی خوشبینی افراطی به روحانی رای دادند، بایستی فکر اینجایش را هم می کردند. حالا که دیگر کار از کار گذشته دیگر جای گلهای نیست. آنروز که رای دادید مگر با روحانی شرط گذاشتید که, که را وزیر کند و که را نکند؟ و چه بکند و چه نکند ؟
۵۶۴۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱٣۹۲       

    از : سهیلا مهنازی

عنوان : خدای را به میم شستشوی خرقه کنید.....................که من نمیشنوم بوی خیر از این اوضاع
آقای صادقی عنوان مقاله شما یک غلط دستوری داره و آن اینکه شما جای موصوف و صفت را با هم اشتباه نوشتید احتمالا منظورتان"چهره کابینه سیاه روحانی "بوده کابینه ای که یک سوم اعضاء آن را امنیتی ها تشکیل دهند حقیقتا لقب کابینه سیاه اسم با مسمائی است که شما برایش اندیشید و به عقل همه کس هم نمیرسید.
ولی احساس میکنم در خصوص طرح در خواستتان مبنی بر تغییر این عضو بد نام(پور محمدی) به طریقی به زدن نعل وارانه مشغولید ، باطرح این درخواست برادری آقای روحانی را ثابت شده فرض کردید و به دنبال ارث و میراث میگردید .
اینهم طریقی است البته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
۵۶٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۲       

    از : منتقد

عنوان : خط مشی حزب توده در سالهای سیاه دهه ۶۰
اقای صادقی
لطفا بگویید٬ کدام سیاستهای معقول و خردمندانه حزب توده و سازمان اکثریت در سالهای ۵۹ تا ۶۱؟
۵۶٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۲       

    از : امیر خان

عنوان : جای تعجب نیست
با درود،
دوست عزیز با ارزیابی شما از کابینه پیشنهادی آقای روحانی و تواناییهای بالقوه شخص ایشان موافقم ولی متعجبم از تعجب شما از حضور امثال پور محمدی در کابینه ایشان. این از مشخصات شاکله اصلاح طلبان کنونی در حکومت یا در حاشیه حکومت است و همانطور که بدرستی اشاره کردید راه درست در برخورد با ان همان سیاست اتحاد و انتقاد است که شما به درستی در مقاله خود در مورد کشتار دستجمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ و نقش پور محمدی در آن پرداختید.

ما قبلا هم شاهد این قبیل مواضع بغایت ارتجاعی اصلاح طلبان بوده ایم. به طور مثال تایید و مجاهد خواندن لاجوردی جلاد توسط آقای خاتمی بعد از ترور او ویا دوره طلایی خواندن دهه خونین شصت توسط آقای موسوی ویا اصولا عدم انتقاد از خود بسیاری از مسیولین ان دهه که در دهه های بعد به جرگه اصلاح طلبان پیوستند و یا خود را از نزدیکان به خط اصلاح طلبی می دانند. این نشان از پیچیدگی های شرایط کنونی سیاسی ایران ما دارد و یکی از علل راست روی و چپ روی ها در برخورد با جریانات درون و حاشیه جمهوری اسلامی است. هنوز بعد از ۲۵ سال گذشت از فاجعه ملی کشتار در زندانهای سال ۱۳۶۷ و یا بستن دانشگاهها و اخراجها ی دسته جمعی بعد از آن ویا سیاست خانه برانداز ادامه جنگ و بسیاری امور دیگر متاسفانه بسیاری از چهره های شاخص اصلاح طلبی لب بسته مانده اند ویاتنها با ایما و اشاره آنهم در مقابل اصرار سوال کننده به آن امور برخورد می کنند و از برخورد صریح همیشه امتناع کرده اند. یک دلیل آن است که بعضا خود شریک جرمند. این را نباید فراموش کرد و از دوگانگی های این چنینی هم نباید متعجب شد که اقتضای طبیعتشان این است.
با درود دوباره.
۵۶٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۲       

    از : ر سماوی

عنوان : چهره
بهتر بود تیتر مطلب میشد "چهره ای سیاه در کابینه روحانی"
۵۶٣۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹۲       

    از : کیومرث ش

عنوان : آنکه نیاموخت ز روزگار
فکر میکردم که عبارت "آنکه نیاموخت ز روزگار ...." بخاط استفاده میلیون ها بارش برای همه بخصوص کسانی که خود را آگاه و خردمند میدانند، معنایش جا افتاده باشد و از این عبارت درسی بگیرند. ولی صد افسوس که گویا بسیاری از ما ایرانی ها تنها عادت داریم جملات، عبارات، ضرب المثل ها بکار ببریم یا بخوانیم ولی هرگز از آن درس نگیریم. حال حکایت جناب مرتضی صادقی هست. حال بگذریم که ایشان از کدام سیاست درست حزب توده و اکثریت سخن میگویند که دیگر امروز اعضای آگاه آن بر خطا بودن و فاجعه آفرینی عمیق آن اذعان دارند. اما، دیگر شوخی دردناکی است که شخصی خود را آگاه بداند و در این سایت مقاله بنویسد و کماکان از یک جنایتکار دفاع کند و از او بخواهد که پور محمدی را از کابینه اش کنار بگذارد. گویی ایشان دهها سند و مدرکی که حتی غیر ایرانیان درباره این آخوند و پیشینه امنیتی و دست داشتن در ترور و کشتار و جعل مدرک و ادعای دروغین و ....... را نخوانده اند و همین مانده که این آخوند منتظر خواست آقای صادقی باشد تا آن یار و همفکرش را از کابینه اش کنار بگذارد. یعنی واقعن آقای صادقی فکر میکند که مثلا روحانی نمیداند آن همدست آدمکش اش کی هست و سابقه اش چیست و بر اثر اشتباهی او را وزیر "داد" گستری کرده؟ نخیر آقای صادقی این آخوند بخوبی میداند و میداند تا کسانی همانند شما هستند که توهم پراکنی میکنند و جانی را انسان قلمداد میکند، به جنایت و چپاولشان ادامه میدهند و به ریش همه میخندند
۵۶٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۲       

    از : سیامک فرید

عنوان : نقطه بد رنگی به نام پورمحمدی
البته این نقطه بدرنگی در نخستین روزهای روحانی است اما باید به موارد زیر هم توجه داشت.۱- وزیر دادگستری پست تاثیرگذاری نیست و جنبه تشریفاتی دارد. ۲- پورمحمدی تنها گزینه پیشنهاد شده از طرف قوه قضاییه بوده است
روحانی احتمالن نخواسته است برای وزیری که کار مهمی صورت نمی دهد وارد چالش شود .
۵۶٣۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۲       

    از : فرید راستگو

عنوان : در نوشتن مطالب قدری دقت بفرمائید
آقای صادقی کاشکی لااقل در گوگل سابقه وزرای روحانی را جستجو می کردید. اکثریت کابینه روحانی جانیان امنیتی و اطلاعاتی هستند. حتی وزیر کار ایشان اطلاعاتی است. شاید شما فقط پور محمدی جانی را می شناسید، ولی همین زنگنه در سال ۱۳۸۳ در دوران خاتمی مشتی پول از وزارت نفت دزدید و به کسی هم پاسخگو نبود. آقای علوی عراقی در دستگاه اطلاعات ارتش بوده است. آخوندی عراقی با جناق ناطق نوری هم از امنیتی ها است. رحمانی افضلی از باند لاریجانی در سپاه بوده است و ...... . تازه رئیس جمهور محبتان دکتر حسن روحانی از ابتدای انقلاب خود سال ها مامور امنینی در بخش های مختلف ارتس از جمله وزارت دفاع بوده است، ۱۶ سال رئیس سازمان سیا ایران ( شورای امنیت ملی) بوده است و خودش هم امنیتی است. اکثریت کابینه روحانی جایشان در زندان است نه وزارت.
در ضمن شرکت سهامی کابینه روحانی عمدتاً مشتمل است از اصولگرایان باند روحانی، کارگزاران، اصولگرایان باند ناطق نوری و باند لاریجانی.
ظاهراً شما طرفدار اصلاح نظام هستید ولی خدمتتان عرض کنم در زمان هیتلر یا موسولینی و یا صدام و طالبان کسی مدعی نشد که می خواهد این نوع رژیم ها را اصلاح کند. استبداد و دیکتاتوری اصلاح پذیر نیستند.
۵۶٣۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۲       

    از : محسن مقصودی

عنوان : ساده اندیشی یا عدم درک؟
اگر درک از خط مشی سیاسی حزب توده ایران در ماههای قبل از انقلاب بهمن تا بهمن ۶۱ چه از سوی موافق و چه مخالف آن ، در همین قد و قواره ها باشد، باید گفت که پس از ۳۰ سال، چیزی نیآموخته ایم.
موضوع بسیار غم انگیز تر می شود که بخواهیم این بد فهمی ر ا پشتیبان نظری سیاست " انتخاب و انتقاد" نسبت به حسن روحانی، بکنیم.
آقای روحانی رای اصلاح طلبان را بدون آنکه تن به ائتلافی با آنها بدهد بطور یک جانبه مصادره کرد و حالا هم کابینه ای تشکل داده است که اصلاح طلبان در واقع نقش چرخ پنجم گاری را در آن ایفا می کنند. مشکل تنها مصطفی پور محمدی نیست. حضور پورمحمدی در کابینه اتفاقی نیست و حساب شده است و کاملا همآهنگ با اظهارات رئیس قوه قضائیه و موج اعدام های جدید. باید این پیام روشن را جدی گرفت. بی جهت نیست که با همه وعده وعید ها ، محمد رضا عارف نقشی در کابینه ندارد و یا نمی گیرد!
۵۶٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۲       

    از : بهروز

عنوان : چه انتقادهای تند و تیزی!
اپورتونیسم یعنی تعیین سیاست از واقعه ای تا واقعه ای دیگر، و لغزیدن میان ناسخ و منسوخ همچون مار!

واقعا چه نزولی کرده اپوزیسیون ایران که باید بیایی و اثبات کنی آن شخصیت امنیتی که سالها در راس ارگانهای نظامی امنیتی بوده از لحاظ بعد و وسعت سرکوبگری نقش مهم تری داشته تا مقامات میانی و گماشته هایی که حکم مرگ صادر می کرده اند و چهارپایه از زیرپای قربانیان می کشیدند و تیر خلاص می زند. واقعا از این به اصطلاح نقدهای مشمئز کننده انسان دچار بیماری می شود. مثل این که پرویز ثابتی استراتژیست شکنجه و سرکوب را پاکدست بخوانی چون دست های مخملیش مستقیم به خونی آلوده نشده!! اما حسینی گماشته را محکوم کنی و از ثابتی بخواهی تا این عنصر سرکوبگر را از دور و بر خود دور کند!!
۵۶٣۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : سیاست های "معقول و خردمندانه"
دوست عزیز!
اگر به آن برخی سیاست های "معقول و خردمندانه" فدائیان اکثریت و حزب توده در دوران "شکوفایی جمهوری اسلامی" که از دید منتقدان آنها پنهان مانده اشاره کرده بودید بهتر می توانستیم به درک شما از سیاستهای "معقول و خردمندانه" آقای روحانی پی ببریم. ولی خوب حالا بر عکس، با همین اشاره شما به کابینه روحانی بهتر می توانیم به منظور شما از برخی سیاست های "معقول و خردمندانه" فدائیان اکثریت و حزب توده در آن دوران پی ببریم. با اشاره شما به انتخاب پور محمدی به عنوان انتخاب "نامعقول و غیر خردمندانه" روحانی که با وظیفه "گسترش عدالت" وزارت دادگستری جمهوری اسلامی منافات دارد، می توان پی برد که انتخاب "معقول و خردمندانه" بقیه وزرا در راستای انجام وظایف حقیقی وزارتخانه های مربوطه بوده و مثلا" وزرایی که تقریبا" هر کدامشان قبلا" در همین سمتهای فعلی بوده اند مثل آقای زنگنه که قرار است درآمد نفت را در جهت توسعه، یا آقای نجفی قرار است در جهت تحول نظام آموزشی، آقای جنتی وزارت ارشاد را درجهت گسترش فرهنگ، آقای ربیعی در جهت ایجاد اشتغال و........کار کنند و خلاصه ما با این انتخاب های "معقول و خردمندانه" آقای روحانی قرار است یکبار دیگر شاهد "شکوفایی جمهوری اسلامی" باشیم، امری که امید است اینبار از چشم منتقدین پنهان نماند.
۵۶٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۲