از : آشنا ...
عنوان : می رسد آخر ، روز دیگر گون ، روز کیفر، روز کین خواهی...
"...دشمنان داخلی و خارجی طبقهی کارگر و زحمتکشان ایران بسیار رذل و بی شرف و خدعه گر و بی رحم و در عین حال با برنامه هستند. همهی آنها کارگران را نا آگاه و منفرد می خواهند تا بتوانند هر بلائی خواستند سرش بیاورند. بنابراین برای خنثی ساختن برنامه آنها باید آگاه و متحد شد. باید از رهبران و فعالین آگاه و فداکار و انقلابی جنبش کارگری مانند مردمک چشم محافظت کرد. باید حامی و یاری دهندهی مادی و معنوی آنها در مبارزاتشان بود. باید از خانواده های آنها بخصوص خانواده های فعالین کارگری زندانی مثل خانوادهی خود مراقبت و حمایت کرد و به آنها یاری رساند. باید توجه داشت کارگر زن و مرد و پیر و جوان و رسمی و پیمانی و با سابقه و کم سابقه و شاغل و بازنشسته و اخراجی و بیکار با هر زبان و قومیت و مذهبی ، ایرانی و افغانی و هر ملیت دیگری کارگر است و همه کارگران دارای منافعی مشترک هستند ؛ به احدی نباید اجازه داد به این همبستگی طبقاتی آسیب رساند. کسانی که به هر بهانه و ترفندی بدلیل اختلافات زبانی و قومی و مذهبی ، مانع وحدت و همبستگی ملی و سراسری طبقه کارگرایران می شوند و یا به همبستگی انترناسیونالیستی طبقه کارگر جهانی لطمه می زنند دشمنان طبقه کارگر هستند."
می رسد آخر
روز دیگر گون :
روز کیفر،
روز کین خواهی،
روز بار آوردنِ این شوره زار خون .
زیر این باران خونین
سبز خواهد گشت بذر کین .
وین کویر خشک
بارور خواهد شد از گلهای نفرین .
آه،هنگامی که خون از خشم سر کش
در تنور قلبها می گیرد آتش،
برق سرنیزه چه ناچیزست !
و خروش خلق
هنگامی که می پیچد
چون طنین رعد از آفاق تا آفاق،
چه دلاویزست !
بشنو،ای جلاد !
می خروشد خشم در شیپور،
می کوبد غضب بر طبل،
هر طرف سر می کشد عصیان
و درونِ بسترِ خونینِ خشمِ خلق
زاده می شود طوفان .
بشنو،ای جلاد !
و مپوشان چهره با دستان خون آلود !
می شناسدت به صد نقش و نشان مردم .
( هوشنگ ابتهاج )
۵۶۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹۲
|