از : خوش خیال
عنوان : بهمین خیال باش!
پسر آقای صالحی که ماشاالله هیکلی چون گوریل بهم کرده ، حالا هم در دانشکده پزشکی درس میخواند ، دیروز پای میکروسکوپ به مدت طولانی زار زار گریه کرده بود. علت آن بود که نمونه تاثیر دارویی را زیر میکروسکوپ بر روی میکروبها در بدن انسان دیده و از اینکه آن دارو میکروبها را تضعیف و گلبولهای سفید را تقویت نموده و به مرگ میکروبها انجامیده بود از مرگ میکروبها های های گریسته بود !
او معتقد است که میکروبها هم جان دارند ، خانواده دارند ، خواهر برادر دارند ، عمهٔ و عمو دارند و خلاصه مهمتر از همه آنها ، چون ما انسانها حق زیستن دارند . حمایت از جانداران در قانون طبیعت محترم است و سازمان ملل متحد هم از حقوق آنها دفاع کرده است . هر چه به او گفته بودند که اگر میکروبها منفعل نشوند ، یا از بین نروند، گلبولهای سفید از بین میروند ،تو از بین میروی ، تو میمیری !
مخالفت کرده بود و اصرار میکرد که با کشتن یا انفعال هر موجود زندهای مخالف است . او میگفت : میکروبها اگر دشمنان بدن ما هستند ، میتوان با آنها آشتی کرد ، میتوان آنها را با روشهای مسالمت آمیز اصلاح نمود . تمدن بما پرهیز از خشونت را آموخته است،دوران بربریت تمام شده است . درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آراد....
به پسر دکتر تحصیل کرده آقای صالحی توضیح داده بودند که ما به جنگ آنها نمی
رویم ، آنها بجنگ ما میآیند و ما را ضعیف و بیمار و در نهایت به مرگ زدورس
میکشانند . ما فقط برای زنده ماندن، از خود دفاع میکنیم .
ولی هنوز هم مرغ آقازاده صالحی یک پا دارد، میگوید : برای رسیدن به صلح و آزادی، نباید از ابزارهای خشونت استفاده کرد، راه رسیدن به هدف از خود هدف هم مهمتر است ! سر انجام به او گفته بودند جان شما به سلامت ، بهمین خیال باشید !
۵۶۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣۹۲
|