از : حمید ارجمند
عنوان : پاسخ به احمد مسلمی
آقای مسلمی خوب است بجای پناه بردن به زیر شعارهای نخ نما شده ای چون ارتش مزدور امریکا! که شما بیان کردی حوادث بزرگ در جوامع و کشورها و خصوصا خاور میانه را بدون عینک تیره و تار شده پشت شعارها و آرمانهای پوشالی نگاه کرد ! شما بدون شک با تاریخ یکصد سال گذشته خویش هم آنچنان آشنائی ندارید خصوصا بخش اسلامیش که پیوند حد اقل دویست ساله با اخوان المسلمین مصر و نقش مرموز سید جمال الدین اسد آبادی با برادران مصریش و سپس رحل اقامت افکندن بیش از دوساله اش در لندن تماسهای سیستماتیکش و تشکیلاتیش با شعبه اسکاتلند ( لژ ماسونری ) و سپس بازگشتش به مصر و ایجاد شعبه ای از لژ مربوطه در قاهره با برادران اخوان مصری وووو این داستان ادامه پیدا میکند تا دوره نواب صفوی و تشکیل فدائیان اسلام و ترورهای دنباله دارش تا امروز از کسروی گرفته تا مختاری و پوینده همگی از یک آبشخور بوجود آمدند و در این پاسخ کوتاه در این مکان امکان باز گوئی تمامی حوادث و نشانه ها خارج از حوصله میباشد . جدا از حرکت ارتش مصر در نا کام گذاردن نقشه گام به گام اخوان المسلمین برای ایجاد یک حکومت شرعی از نوع ایرانیش و به منجلاب و فرو بردن در باطلاق ولایت اسلا می ملت مصر را ، همیشه اینگونه نیست که هر حرکتی محکوم میباشد ! منافع حیاتی و ملی ملت مصر با هوشیاری نیروهای مترقی و مردم مصر نقشه تبدیل کردن مصر به کانون فاجعه اسلامی را با همکاری و هوشیاری نظامیان نسل جوان مصر در نطفه خفه نمود ، پیوندهای تاریخی و تشکیلاتی و اطلاعاتی اخوان المسلمین مصر با استعمار بیزانسی اروپائی غیر قابل انکار و لاپوشانی است . نگاهی موشکافانه به برخورد رسانه های استعماری بیزانسی اروپائی در نحوه گزارش دادن از حوادث مصر بخوبی از عصبیت و زخمی که از ملت مصر خورده اند را بنمایش میگذارد خصوصا هنگامیکه با لغاتی لعاب دار و کاسه داغتر شدن برای حق انتخابات و هنگامیکه عمدا مخالفت اکثریت ملت را با مرسی نادیده میگیرند و بیشتر بر روی کلمه کودتا تکیه میکنند ! کودتا زمانی بکار میرود که ارتش بتنهائی و در جهت عکس خواسته ملت با توپ و تانک وارد صحهنه شود و نه آنطور که در مصر وارد عمل شد ، البته باید ملت مصر بهای زیر بار استعمار نرفتن را با واکنشها و حمایتهای پنهان بیزانسی از گروه های اسلامی تندرو و دنبالچه هایشان بپردازند اما هزینه اش بسیار کمتر از حلقه اسارت اسلامی میباشد . ای کاش ملت ما هم در بهمن ۵۷ چنین شانسی را دارا میشد که در یک اتحاد فرضی روشنفکرانش و گروه های مترقیش به همراه بخشی بزرگ از بدنه ارتش و بخش جوانش موفق به اینکار میشد و نه اینکه جملگی و داوطلبانه به آغوش خمینی پناه بردیم و امروز در غربت مجبور نمیشدیم که از گیج و هاج و واج ماندن تحولات پیرامونی منطقه ای وادار به واکنشهای عصبی و مارک زدن به حرکت ملتها باشیم ! من خودم شخصا کلاه خود را در برابر هوشیاری و وطندوستی و تشخیص و شجاعت ملتهای سوریه ، مصر ، تونس ، و یمن و اتحادشان در مقابل دیکتاتوری از سر بر میدارم و دورد میفرستم . کاری که شور بختانه تا امروز هیچ سازمان و یا گروه و یا روشنفکر ایرانی انجام نداده و کم و بیش با سیاستهای ولایت فقیهه در امور اعراب هماهنگ عمل نموده اند ! البته نه همه ولی اکثریت بزرگی اینگونه عمل نموده اند .
۵۵۷۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۲
|